متیو پری در برابر غول اعتیاد
از آغاز بیماری تا کتاب خاطرات و مرگ
دفتر پزشکی قانونی لسآنجلس در گزارش کالبدشکافی که روز جمعه ۱۵ دسامبر منتشر شد اعلام کرد متیو پری، بازیگر سریال «دوستان» (Friends)، که دههها بهطور علنی با مصرف الکل و مواد مخدر درگیر بود، بهعلت اثرات حاد کتامین درگذشته است. پری ۲۸ اکتبر بیهوش در استخر خانهاش یافت شد. او هنگام مرگ ۵۴ ساله بود.
ستارگان دنیای هنر، به طور ویژه ستارگان سینما و موسیقی، همیشه در خطر ابتلا به اعتیاد قرار دارند. این بسته به شخصیت و موقعیتشان در افراد مختلف متفاوت است. اما فشار مواجهه با مقوله شهرت، داشتن امکانات و ثروت کافی، در دسترس بودن الکل و مواد مخدر در محافل هنری، یا به سادگی ذرهای تزریق مادهای که انسان را به حالی و جایی ببرد که تخیل به آن راه دارد، این برای موزیسینها صادقتر است، یا جلو اضطراب را بگیرد و اعتماد به نفس با خود بیاورد، این برای بازیگران، از جمله دلایلی است که ستارگان را به سمت مصرف و بعد به احتمال خیلی زیاد سوءمصرف سوق میدهد.
پل مککارتنی، خواننده و آهنگساز عضو گروه «بیتلز» درباره مصرف مواد میگوید این مسیری است که با ماریجوانا شروع میشود و به هروئین ختم میشود. او و سه همبندی دیگرش در دهه شصت و هفتاد میلادی که دوران اوج شهرت بیتلز بود، هر یک بهگونهای با مصرف مواد درگیر بودند که نتیجهاش ساخت یک سری قطعه بهیادماندنی بود و طبعاً یک سری تأثیر منفی. اما گروه بیتلز جزو هنرمندانی نبودند که مصرف یا سوءمصرف مواد زندگیشان را بر باد دهد. جان لنون و جورج هریسون به دلایل دیگری زود از دنیا رفتند. اما شاید نام «باشگاه بیست و هفت سالهها» به گوشتان خورده باشد. باشگاهی متعلق به چند موزیسین که همه با سوءمصرف شدید مواد مواجه بودند و در بیست و هفت سالگی یا خودکشی کردند یا بر اثر مصرف بیش از اندازه از دنیا رفتند. امروز هرکه به این دلیل در همین سن و سال و به همین شکل از دنیا برود عضو همین باشگاه میشود.
هنرمند و مخدر
بازیگران سینما و تلویزیون هم سابقه سوءمصرفی را که منجر به خودکشی یا اوردوز شود، میان خود دارند. یکی از معروفترین مرگهای غیرمنتظره اخیر، مرگ رابین ویلیامز، کمدین دوستداشتنی بر اثر خودکشی بود. رابین ویلیامز در طول زندگیاش با مشکلات افسردگی و سوءمصرف مواد دست و پنجه نرم میکرد. افسردگی به طور کلی یکی از عوامل اعتیاد است، چه میان ستارهها چه مردم عادی.
مرگ رابین ویلیامز جهان را در شوک بزرگی فرو برد. به جز استعداد و توانایی خارقالعاده او در بازیگری و در کمدی، اینکه یک کمدین دست به خودکشی بزند، شوک بیشتری به طرفداران او وارد کرد. مگر کمدین کارش خنداندن نیست؟ چرا باید آنقدر افسردگی داشته باشد که بخواهد جان خودش را بگیرد؟
علم میگوید رابطهای میان نبوغ و افسردگی، افسردگی و اعتیاد، و بنابراین نبوغ و اعتیاد وجود دارد. در کمدینها، میل به خنداندن دیگران در واقع راه فراری از افسردگی است، از اینکه زندگی در حالت عادی برایشان معنایی ندارد و برای پیش رفتن و تحمل کردنش نیاز به شنیدن صدای خنده دیگران دارند. بدیهی است که در چنین حالتی، این افراد وقتی در تنهایی خود هستند، چیزی باید جای خالی صدای خندههای مردم را پر کند و چه چیزی بهتر از مواد.
اما همانطور که میدانیم، اعتیاد یک بیماری و چرخهای مرگبار است، اگر کنترل نشود یا ترک نشود، وقتی مورد حاد باشد، با کسی شوخی ندارد. اگر کتاب خاطرات متیو پری را که یک سال پیش از مرگ غیرمنتظرهاش منتشر شد بخوانید، متوجه بیرحم بودن غول اعتیاد میشوید و آن را کاملاً با تمام وجودتان درک میکنید، حتی اگر خودتان تجربه اعتیاد را نداشته باشید.
رفت و برگشت میان بهبودی و لغزش
متیو پری در پنجاه و چهار سالگی در آخرین روزهای اکتبر سال2023 بر اثر مصرف کتامین در جکوزی خانهاش در حالی از دنیا رفت که تازه یک سال پیش با انتشار کتاب خاطراتش خبر بهبودیاش را داده بود. او در تمام سالهایی که با بیماری اعتیاد دست و پنجه نرم میکرد، در رفت و برگشت میان بهبودی و لغزش بود. ستاره سریال معروف و محبوب «دوستان» که شخصیت دوستداشتنی چندلر بینگ را در این سریال بازی میکرد، از نوجوانی، چنانچه در کتاب خاطراتش میگوید، با مسئله سوءمصرف الکل و مواد مواجه بود.
مادر و پدر متیو در نوجوانیاش از هم جدا میشوند، متیو که با مادرش زندگی میکرد، مجبور میشود برای دیدن پدرش دائم با هواپیما در رفت و آمد باشد، این خلاء پدر و زندگی خانوادگی، فشار زیادی به او وارد میکند، از سویی میل به خنداندن هم دارد که با این اتفاق در او پررنگتر میشود، یکجور میل به راضی نگه داشتن آدمها از خود، چرا که کودکی که او در زمان جدایی مادر و پدرش بود، فکر میکرد اگر پدرش رفته است حتماً او را دوست نداشته که ترکش کرده است. همین احساس ناامنی، تنها شدن و ترس از تنهایی در ترکیب با نبوغ متیو پری را هم تبدیل به یک ستاره کرد و هم گرفتار در چنگال اعتیاد.
متیو پری هرگز از تلاش برای ترک اعتیاد و رسیدن به هوشیاری دست نکشید. او در کتاب خاطراتش که میتواند بهترین الگو برای تمام افرادی باشد که همچون او با بیماری اعتیاد مواجه بودهاند، سیر تمام کارها و تلاشهایی که برای درمان بیماریاش طی کرده بود، با صداقت، طنازی و خلوص با جزئیات تشریح میکند
در مجله اعتیاد بیشتر بخوانید
هیچکس نباید با اعتیاد، اضطراب و افسردگی به تنهایی مبارزه کند
برد پیت درباره ترک اعتیاد با آنتونی هاپکینز گفتگو میکند
حقیقت پنهان درباره اعتیاد که متخصصان سلامت روان به شما نمیگویند
هیچ دوایی درد متیو پری را درمان نمیکرد
پری در کتابش توضیح میدهد که در اواخر نوجوانی یک الکلی قهار بود و مواد هم مصرف میکرد، بیشتر قرص، او به قرصهای جورواجوری اعتیاد داشت که هر یک برای دردی میخورد. یا آنقدر اعتیاد بدنش را ضعیف کرده بود که هی کارش به بیمارستان میکشید و طبعاً باید آنجا مسکن مصرف میکرد و برای کسی که آستانه تحمل بالایی در برابر مواد دارد، مسکن قوی نیاز است و همین مسکنها در چرخه معمول اعتیاد، خود وابستگی و سوءمصرف دیگری را در او به وجود میآورد. قرصهای خواب و افسردگی و ضد اضطراب که جای خود را دارند.
متیو پری آنقدر درد داشت که گویا هیچ دوایی آن درمان نمیکرد. پری در اوایل جوانی، زمانی که اعتیاد هنوز در او مخرب نشده است، به همان دلایلی که پیشتر به آن اشاره شد، به دنبال درمانی برای دردهای درونیاش، به گفته خودش، یک معامله با خدا میکند. او از خدا میخواهد که مشهورش کند و آنوقت هر کاری که میخواهد با او بکند، و همین اتفاق هم افتاد.
پری در کتابش این آرزو را، وقتی که دیگر در چنگال اعتیاد اسیر است، نفرین خود میخواند. آرزوی خطرناک او به حقیقت پیوسته بود. متیو پری یکشبه به ستاره یک شوی تلویزیونی، معروفترین شوی تلویزیونی تمام دوران، تبدیل شد و زندگی او، و پنج همبازی دیگرش، از این رو به آن رو شد. شاید پیش خودتان فکر میکنید که این شهرت و ثروت بیکران متعقابش باید دوای دردهای او میبود. خود متیو هم همینطور فکر نمیکرد.
اما این تازه آغاز سیاهی بود. کسانی که سریال «فرندز» را دیدهاند، متوجه میشوند که متیو پری در ده سال ساخت این سریال دائم تغییر وزن میدهد. او دلیل این بالا و پایین رفتنهای وزنش را در کتاب صادقانه خاطراتش توضیح میدهد و میگوید هرجا وزنش بالا بود، پای الکل در میان بود، و هرجا لاغر و مریضاحوال به نظر میآمد، پای مواد. آرامبخشها و ضد اضطرابهایی که در نهایت موفق نشدند متیو پری را آرام کنند. البته اگر این نشانههای ظاهری نبود کسی متوجه هیچ مشکلی در متیو نمیشد؛ او با اینکه در کتابش اعتراف میکند چند سال از سالهای فیلمبرادری «فرندز» را اصلاً به یاد نمیآورد، از آنجا که چون سر صحنه چیزی مصرف نمیکرد تقریباً همیشه در حال خماری کشیدن بود، بازیاش بینقص است. نه فقط بینقص، که یکی از بهترینها، از نظر عدهای بهترین، است و بار کمدی سریال را تا حد زیادی به دوش میکشد.
ستاره سریال «دوستان» از مبارزه با اعتیاد میگوید
چگونه بعد از قطع مصرف داروهای افسردگی از بازگشت این اختلال جلوگیری کنیم؟
به هر حال، متیو پری به آرزویش رسیده است و کجا بهتر از اینجا برای پنهان کردن تمام آن احساسات ناامنی وجودش. پری «فرندز» را بهترین اتفاق زندگیاش میداند که البته با تمام برکتش نتوانست جلو اعتیاد کشنده او را بگیرد. اعتیاد متیو پری در تمام آن سالها و سالهای بعدش بدتر و بدتر شد. او بارها برای ترک بستری شد، اما حتی ترک سیگار هم که در بعضی از مراکز بازپروری مجبور بود کنار بگذارد، برایش سخت بود. نه اینکه، هرگز این میان سالهای هوشیاری را تجربه نکرد اما چنانچه خودش در کتابش میگوید سالهای سیاه مصرف که چند بار او را تا پای مرگ برد و بهتدریج اعضای داخلیاش را از بین برد، پررنگتر از سالهای بهبودیاش بوده است.
ترک اعتیاد و رسیدن به هوشیاری
بهای این سالهای سیاه از دست رفتن چندین رابطه عاطفی، ازدواج نکردن و بچهدار نشدن و یک سری اتفاق ناگوار دیگر بود که بیشتر زندگی شخصی متیو پری را تحت الشعاع خود قرار داد. او البته هرگز به یک ستاره سینما تبدیل نشد و بعد از «فرندز» با وجود حضور در چند کار موفق، هرگز به موفقیتی همتراز با «فرندز» نرسید، که البته نیازی هم به آن نداشت. «فرندز» همهچیز به او داده بود؛ اما پری بعد از این سریال، بیکار هم ننشسته بود. چند کار سینمایی کمدی موفق داشت و مینوشت و تهیهکنندگی هم میکرد.
مهمتر از همه اینها، هرگز از تلاش برای ترک اعتیاد و رسیدن به هوشیاری دست نکشید. او در کتاب خاطراتش که میتواند بهترین الگو برای تمام افرادی باشد که همچون او با بیماری اعتیاد مواجه بودهاند، سیر تمام کارها و تلاشهایی که برای درمان بیماریاش طی کرده بود، با صداقت، طنازی و خلوص با جزئیات تشریح میکند. او به دلیل طی کردن مراحل ترک هیچ نگاه حقبهجانبی در روایت قصهاش ندارد. این اتفاقی است که در نتیجه بارها و بارها بازگویی قصه زندگی مقابل همتایان همدرد میافتد. درست است که آغاز اعتیاد پری همزمان با جدایی مادر و پدرش رقم میخورد اما او اصلاً بیماریاش را به گردن خانوادهاش نمیاندازد؛ بلکه از آنها به خاطر تمام آسیبهایی که در تمام سالهای اعتیاد و مریضیهایش بهشان وارد کرده و زحماتی که بهشان داده بود، شرمسار و قدردان است. او خانوادهاش را دوست دارد و معتقد است در کمک به او برای عبور از اعتیاد از هیچ چیز دریغ نکردهاند و خودش را عامل اصلی اعتیادش میداند.
پری به جز انتشار این کتاب که یکی از بزرگترین کمکهای به جامعه معتادان در حال بهبودی در سرتاسر جهان میتواند باشد، در زمان حیات یکی از خانههایش را به مرکزی برای ترک اعتیاد تبدیل کرده بود و این تنها یکی از کارهایی بود که او برای کمک به درمان این بیماری کرده است.
این هم نتیجه پشت سر گذاشتن مراحل بهبودی است که بیمار مبتلا به اعتیاد به جز تلاش برای هوشیار ماندن با تکیه بر نیرویی برتر از خود باید به همتایان خود کمک کند، و چه کسی بهتر از ستارهای مثل متیو پری برای این هدف؟ پری تلاش خود را برای درمان بیماریاش کرد. او با انتشار کتابش خبر هوشیاری کاملش را داد و در حال سفر به شهرها و کشورهای مختلف برای تبلیغ کتابش و حضور در سمینارها و نشستهای مختلف برای صحبت از بیماری اعتیاد و تجربه خودش در مواجهه و مقابله با این بیماری بود.
اما با اینکه هنوز معلوم نیست دقیقاً به چه دلیلی از دنیا رفته است، آنچه واضح است دیو اعتیاد از پری قویتر بود یا او دیگر آنقدر رنج کشیده بود که تاب رنج بیشتر را نداشت. ما او را با میراث ارزشمندی که از خود بر جای گذاشته است، به یاد خواهیم داشت.
بهقلم آزاده اتحاد/مجله اعتیاد