چرا نمیتوانم حتی یکبار مواد مخدر مصرف کنم
یکبار زیاد و هزار بار کافی نیست!
به صدای معتاد درونم نباید گوش کنم.
اینجا در انجمن معتادان گمنام (NA) ما در حال بهبودی هستیم. روزها، ماهها و حتی سالهاست که پاکیم، و هنوز چه میشنویم؟ صدای اغواگر معتاد درونمان، موذی و خطرناک. به ما چیزهایی را میگوید که دوست داریم ولی واقعی نیستند. آیا شما به تازگی این صدا را شنیدهاید؟ و چگونه به آن پاسخ دادهاید؟
چرا نمیتوانم حتی یکبار مواد مخدر مصرف کنم؟ حتی یکبار؟ من هرگز با فلان ماده مشکلی نداشتهام. این ماده مصرفی من نبوده، پس چه ضرری دارد آن را بکشم؟
من دوست دارم فردی اجتماعی باشم و در مهمانیها به جمع دوستان و همبازیهای قدیمیام بپیویندم و مواد مخدر مصرف کنم. آنها اصلا چیزی در مورد ترک اعتیاد و بهبودی نمیدانند یا شاید اهمیت نمیدهند. من هم همین کار را میکنم و با آنها همراه میشوم . فقط همین یکبار را حال میکنم. میتوانم بعد از فقط یکبار مصرف، فرار کنم.
من درد میکشم (فیزیکی/احساسی). چرا باید رنج بکشم در حالی که کمک کردن به خودم فقط با کمی مواد اینقدر آسان است؟ اینبار آنرا دوباره به یک عادت تبدیل نمیکنم. وقتی درد بگذرد، میتوانم آنرا قطع کنم!
او واقعا مرا عصبانی کرد، بنابراین من هم میتوانم به قفسه داروها یا مشروب یا کیف پول او ناخنک بزنم. به او درس آموزندهای خواهم داد که از این به بعد با من درست رفتار کند!
چی؟ منظورت اینست که من هرگز یکبار هم مصرف نخواهم کرد؟! تا آخر عمرم؟ چه کسی میتواند اینقدر قوی باشد؟ میدانی که من «قدیس» نیستم.
رازها اعتیاد را وخیمتر میکند
انجمن معتادان گمنام تهران: www.nairan1.org
من تنها هستم بنابراین میتوانم هر کاری که بخواهم بکنم. هرگز کسی نخواهد فهمید، چون من میتوانم یک راز را نگهدارم. من رازهای زیادی دارم.
حال که درصد کمی از معتادان بهبود پیدا میکنند، چرا من باید رنج بکشم؟ حتی اگر سالها در حال بهبودی باشم، احتمال دارد دوباره لغزش کنم. پس چرا این کار را در همین الان نکنم؟
هر بار میخواهم با راهنمایم تماس بگیرم، در دسترس نیست. پس من هم میتوانم کمی خطا کنم. چون 7 روز هفته 24 ساعته در دسترس نیست پس خوب خدمت نمیکند!
من مدت زیادی است که پاکم و آنقدر باهوش هستم که دوباره معتاد نشوم. حتما راهی هست که بتوان بهصورت تفریحی مصرف کرد و من آنرا پیدا خواهم کرد. بهعلاوه من دیگر تحت کنترل احساساتم نیستم.
من آنقدر “خوب” شدهام و آنقدر خوب کار کردهام که لیاقت آن را دارم که کمی جشن بگیرم.
♣ ♣ ♣ ♣ ♣ ♣
حتی یکبار هم نمیتوانم مصرف کنم
چون یکبار، دروازه مصرف دوباره است. همینطور که در کتاب چگونگی عملکرد (NA) آمده: یکبار زیاد و هزار بار کافی نیست.
آیا آخر اعتیاد با حال بود؟
آیا بهیاد میآوریم چقدر بدبخت بودیم و آن ناامیدیها ما را به این اتاقهای امید برنامه معتادان گمنام آورد؟ آیا از بیچارگی سمزدایی لذت بردیم؟
آیا واقعا دوباره میخواهیم زندگیمان را از هم بپاشیم، روابط و شغلمان را تباه کنیم و به خفت مصرف مواد مخدر که ما را عاقبت به زندان، تیمارستان و مرگ میرساند، برگردیم؟
بهبودی سفری یکروزه است، هر بار یک روز. نیاز به تلاش زیاد و حمایت دیگران و نیروی برتر ما دارد.
بدون اینها ما درون ذهن دیوانه خود گم میشویم و به صدای مکار و غالبا گمراه کننده معتاد درونمان که دائم ورور میکند، گوش میکنیم. چرا رنج؟؟
زیرا بهبودی همیشه در حال پیشرفت است و ما سزاوار آن هستیم. همگی و هر یک از ما!
نویسنده: Ellen Si/ منبع: SE Arizona Area Newsletter, November 2008
در مجله اعتماد بيشتر بخوانید