
قدم یازدهم
قدم یازدهم به من کمک میکند با نیروی برترم ارتباط برقرار کنم
شگفتانگیز است، نه؟ من فکر میکنم وقتی ما با معتادان گمنام آشنا میشویم، دوازده قدم برنامه NA، گاهی حتی بدون این که خودمان بفهمیم، وارد زندگیمان میشود.
خب، برای خود من در مورد قدم یازدهم همین اتفاق افتاد. در ضمن بگویم که قدم یازدهم یکی از قدمهای محبوب من است. به گذشته که نگاه میکنم، میبینم خداوند مدتها قبل از این که خودم بفهمم داشت کارش را در زندگی من میکرد. این از اتفاقی که میخواهم با شما در میان بگذارم کاملاً پیداست.
این ابتداییترین شکل مراقبه برای من بود. کاری که حالا، پس از گذشت سالها هنوز هم انجام میدهم. منظورم گوش دادن است. چنان که در کتاب پایۀ ما (معتادان گمنام) در مورد قدم یازدهم آمده: «در نظر بعضی، دعا به معنای درخواست کمک از خداوند؛ و مراقبه به معناي گوش سپردن برای دریافت پاسخ از اوست.»
کمک کن پیام انجمن NA را بشنوم
موقعی که تقریباً سی روز پاکی داشتم (طبعاً آن موقع از قدم یازدهم چیزی نمیدانستم؛ به گمانم حتی هنوز حالیام نشده بود که وارد انجمن شدهام!)، راهنمایم یک تکلیف «گوش کردن» به من داد. «ما» به این نتیجه رسیدیم که گوش دادن برای من کار مشکلی است. تکلیف این بود که به جلسهای بروم، و بعد به راهنمایم تلفن بزنم و بگویم چه شنیدهام. تلفن که میزدم، میپرسید: «خب، چی شنیدی؟» و جواب من این بود: «هیچی». بعد او میپرسید به حرفها توجه داشتهام یا نه، و وقتی من جواب مثبت میدادم، میگفت: «دعا کن یک چیزی بشنوی و گرنه هیچ بعید نیست باز هم از انجمن بروی بیرون، مصرف کنی و بمیری!»
بله، میرفتم جلسه و در دلم مدام دعا میکردم تا نیروی برترم به من کمک کند پیامی بشنوم. اولین پیامی که من در یک جلسۀ معتادان گمنام شنیدم این طوری بود: یک نفر با قیافۀ آدمهای عاشقموتور داشت صحبت میکرد و اولین فکر (پیشداوری) من این بود که: «ولش کن. جماعت عاشقموتور که پاک نمیمانند. الکی میگوید که هشت سال پاکی دارد.» داشتم از توجه کردن به او منصرف میشدم که به فکر تکلیفم افتادم و این که باید به راهنمایم تلفن بزنم و بگویم در جلسه چه شنیدهام. راست نشستم، خم شدم جلو، چشمم را دوختم به دهان سخنران، و دعاکنان از نیروی برترم درخواست کردم: «خواهش میکنم کمکم کن پیام را بشنوم!» و چیزی که از دهان سخنران شنیدم این بود: «اگر از نیروی برتر درخواست کمک نکنید که فقط برای امروز پاک بمانید و شبها از او تشکر نکنید، باز سوت میشوید و مصرف میکنید.»

در مجله اعتیاد بیشتر بخوانید
روایتی از افت و خیزهای یک زندگی پرماجرا
این جا بود که رابطۀ آگاهانۀ من با خداوند اتفاق افتاد. یا خدا! من هیچ وقت چنین چیزی را نشنیده بودم. عجب حرفی! من خیال میکردم همه چیز را میدانم، و سالها بود که به انجمن میآمدم و میرفتم. لابد خیلی چیزهای دیگر هم بود که نشنیده بودم!
ارتباط با نیروی برتر
اولین باری که من در جلسۀ NA شرکت کردم اوایل دهۀ 1970 بود. کمکم امید در من زنده شد، و حالا، پس از گذشت سالها، دعا و مراقبۀ من هنوز هم به همین صورت است. وقتی به جلسهای میروم، راست مینشینم تا پیام نیروی برترم را بشنوم، و به مشارکتکنندگان و حرفهایی که دارند میزنند دقت میکنم. در مورد راهنمایم و سایر اعضای NA هم همین کار را میکنم. گوش دادن کار بسیار مهمی است و برای من اولین سنگ بنای بهبودی بوده.

در مواقعی که این چند دقیقه سکوت را به نیروی برترم اختصاص میدهم، روز واقعاً با نرمی و آرامش بیشتری میگذرد. من از فایل های صوتی مخصوص مراقبه هم استفاده میکنم و این باعث وصل و آرامش من میشود. مهمترین چیزی که من رعایت میکنم این است که برنامۀ معتادان گمنام را در اولویت قرار میدهم و نمیگذارم آیین و مناسک یا شکلهای مختلف مراقبه مرا از هدفم منحرف کند. برای من، این واقعاً قدم «ساده»ای است.
بنابراین دفعۀ بعد که در جلسهای بودید یا کسی داشت با شما حرف میزد، شاید بد نباشد شما هم دعای مختصر خودتان را بخوانید و از ته دل به پیامش گوش بدهید، چون به شما اطمینان میدهم که نیروی برتر یک پیام کاملاً مخصوص برای شخص شما دارد.
روزان اس، یوتا، آمریکا/ فصل نامه NA Way/ اپریل ۲۰۱۱
♦ ♦ ♦
قدم یازدهم معتادان گمنام
ما از راه دعا و مراقبه خواهان ارتقاء رابطه آگاهانه خود با خداوند، بدان گونه که او را درک میکردیم شده و فقط جویای آگاهی از اراده او برای خود و قدرت اجرایش شدیم.
قدم یازده میگوید که ما دارای یک رابطه آگاهانه با خداوند بدان گونه که او را درک میکنیم هستیم و حال وظیفهای که پیش رو داریم ارتقای آن است. ما رابطه آگاهانه خود با نیروی برتر و توسعه آن را از قدم دو آغاز کردیم.
در قدم سه آموختیم که به آن نیرو جهت راهنمایی اعتماد کنیم و در روند کارکرد باقی قدمها بارها و بارها به آن نیرو اتکا نمودیم. هر بار که از نیروی برتر خود کمک خواستیم، در واقع رابطه خود را با آن نیرو بهتر کردیم. قدم یازده بر این مسئله تکیه میکند که دست بلند کردن به سوی خداوند بدان گونه که او را درک میکنیم یا اگر ساده تر بگوییم، دعا کردن یکی از موثرترین راهها برای ایجاد رابطه با خداوند است.
راه دیگری که در این قدم پیش روی ما گذاشته شده مراقبه است. در این قدم لازم است که در مورد مفهومی که دعا و مراقبه برای ما دارد، در خود کاوش کنیم و اطمینان حاصل نماییم آن مفهوم انعکاس دهنده طریق روحانی ما میباشد.
قدم یازدهم این فرصت را برای ما به وجود میآورد تا بتوانیم طریق روحانی خود را پیدا کنیم، یا اگر قبلا به آن دست یافتهایم، آن را پالایش کرده و ارتقا دهیم. اقداماتی که ما در راه پیدا کردن طریق روحانی خود، یا پالایش و ارتقاء آن انجام میدهیم و نوع پیمودن این طریق تا اندازه زیادی به فرهنگ اجتماعی که در آن زندگی میکنیم، تجربه گذشته ما با روحانیت، و نیازها و شرایط شخصی ما بستگی دارد.
ده قدم اول، راه را برای ارتقاء رابطه آگاهانه ما با خداوندی که خود درک میکنیم فراهم کرده است و زیر بنای دسترسی به اهداف مثبت دیرینه ما میباشد .
پس از رسیدن به این مرحله از برنامه روحانیمان که در اثر تمرین ده قدم اول حاصل شده است، اکثر ما میل به دعا و مراقبه را پیدا میکنیم . حالت روحانی ما ، اساس اصلی بهبودی موفقیت آمیزی است که رشد نامحدودی را با خود به ارمغان میآورد.
بسیاری از ما وقتی به قدم یازدهم میرسیم، شروع به فهم واقعی بهبودی میکنیم . در قدم یازدهم، زندگی مفهوم عمیقتری پیدا میکند . ما تسلیم زمام امور، قدرت به مراتب بیشتری پیدا میکنیم .
منبع: سایت انجمن معتادان گمنام تهران