
راه حل لغزش پس از ترک شیشه کشف شد
<p>دو داروی Naltrexone و Bupropion که از گروه داروهای اعصاب هستند؛ اخیرا برای کمک به پاک ماندن از مصرف شیشه معرفی شدهاند.</p>
تجربه معنوی انواع مختلفی دارد
ژانویه ۱۹۷۷
معنی تجربه معنوی چیست؟ به یاد دارم که در ابتدای هوشیاری احساس افسردگی میکردم چرا که هیچ تجربه معنوی نداشتم. مطمئن بودم که آن تغییر درونی ناگهانی برای من یکی هنوز اتفاق نیفتاده بود.
این برداشت من، از گوش دادن به صحبتهای بعضی از اعضا که در مورد تجربه بیداری معنویشان سخن میگفتند، حاصل شده بود. آنها تجربهشان را به سادگی و صداقت توصیف میکردند. خبری از پرتو نور عظیم و وحی نبود اما لحظهای وجود داشت که در آن، تسلیم محض و تغییر ناگهانیِ نوع نگرش را تجربه میکردند. آنها میگفتند این تجربهای بوده که ناگهان زندگیشان را تغییر داده است.
من گمان میکردم همهی اعضای الکلیهای گمنام چنین تجربهای را داشتهاند (البته بعدها متوجه شدم که اشتباه میکردم). مطمئن بودم آنها از روی فروتنی بیش از حدشان از تجربهی معنوی خود صحبت نمیکنند و همچنین اطمينان داشتم حتی در میان تازهواردها، تنها کسی که یک تغییر ناگهانی نداشته من هستم.
معتقد بودم ورود من به انجمن الکلیهای گمنام با بقیه تفاوت داشته. من بااکراه وارد برنامه شده بودم و تا مدت زیادی این بیتفاوتی و اکراه را حفظ کردم. به تدریج بعد از گذشت چند ماه بود که فهمیدم جز انجمن AA جایی برای رفتن ندارم. بنابراین برای من پذیرش اعتیاد به الکل، یک باره و لذتبخش نبود. در عوض یک پذیرش غم انگیز تدریجی بود که یا باید میمردم و یا AA را انتخاب میکردم و این چیزی نبود که بشود آن را تجربهی روحانی یا تجربه معنوی Spiritual Experience نامید.
در مجله اعتیاد بیشتر بخوانید
آشنایی با مراحل ترک در مرکز ترک اعتیاد
تاثیر ژنتیک بر اعتیاد به مشروبات الکلی
تجربه معنوی، انسان را توانمند به انجام کاری میکنند که قبل از آن قادر به انجامش نبوده است
خوشبختانه در گروه کوچکی از تازه واردان بودم که با هم صمیمی بودیم. در میان آنها بود که چند مسئله را کشف کردم. اولین این بود که تنها من اینطور نبودم . همگی ما هم عقیده بودیم که تجربهی روحانی هر چیزی که بود، هیچ یک از ما آن را تجربه نکرده بودیم. همهی ما تا آن زمان منتظر مانده بودیم تا تجربهاش کنیم و در آن نقطه همگی پذیرفته بودیم که ما هرگز تجربهاش نخواهیم کرد. ما متفاوت بودیم. برخلاف اعضای قدیمیتر ما آنقدر در گذشته گناه کرده بودیم و آنقدر در دنیای مادی درگیر بودیم که لياقت هیچ نوع تجربهی روحانی را نداشتیم.
دومین کشف ما هیجانانگیزتر بود. فهمیدیم که اکثریت اعضای دیگر انجمن الکلیهای گمنام هم این تغییر آنی را نداشتهاند. از طریق گوش دادن در جلسات و صحبت کردن با راهنماهایمان فهمیدیم اکثریت کسانی که تحسینشان میکردیم مانند ما تغییر تدریجی داشتند. بنابراین ما پست و بیارزش نبودیم و جزو اکثریت بودیم.
سومین کشفمان فوقالعاده بود. یکی از ما مشغول خواندن توضیحات بیل ویلسون در مورد قدم دوازدهم کتاب دوازده قدم و دوازده سنت بود. در آن بخش او توضيح داده بود که تجربیات روحانی انواع مختلفی دارند. بعضیها مثل تجربه تغییرات پيشوايان دینی در گذشته است، برخی تجربهای ای کاملا روانشناختی است. بعضی تجارب سریع یا ناگهانی است؛ و بقیه تجارب یک روند یادگیری تدریجی است. اما همهی آنها به هر صورتی که هستند، یک نتيجه را دارند؛ آنها شخص را توانمند به انجام کاری میکنند که پیش از آن قادر به انجامش نبوده است.
همانطور که بیل دابلیو گفته است: “هنگامیکه مرد یا زنی به بیداری روحانی میرسد، مهمترین معنای آن این است که او اکنون میتواند چیزی را احساس کند، انجام دهد و باور کند که پیش از این بدون کمک و تنها با نیروی خودش قادر به انجامش نبوده است.”
این کشف مهمی برای همهی ما بود. من اکنون توانایی انجام کارهایی را داشتم که قبلا برایم غیرممکن بود. نمیتوانستم این را انکار کنم. بارزترین مثالش هوشیار ماندن بود. چند ماه متوالی بود که لب به مشروب نزده بودم. قبل از AA حتی چند روز متوالی غیرممکن بود.
به عبارت دیگر من در جریان یک تجربهی روحانی قرار گرفتم بدون اینکه نسبت به آن آگاهی داشته باشم. سوالات مغشوش من در مورد نیروی برتر، نگرش عقلانی تغییریافتهی من و حتی بهبود وضعیت فیزیکیام بخشی از یک بیداری روحانی بود. بدون اینکه خودم بدانم به سرچشمهی حیات متصل شده بودم؛ هرکس یا هر چیزی که بود.
عجیب است که، فهمیدن اینکه حتی من هم یک تجربهی روحانی داشتهام، خود یک تجربهی روحانی بود. من هنوز همچنان در حال فهمیدن معانیاش هستم. آنچه در گذشته اتفاق افتاده بود، بدون اینکه اطلاعی از آن داشته باشم، احتمالا در حال حاضر نیز در جریان است. و در آینده، زمانی که فردا، امروز میشود همواره ادامه مییابد. تنها چیزی که نیاز است، تمايل به توقف نوشیدن و باقی ماندن در این توقف است.
Ed O., York, Pennsylvania/ترجمه: صبا الف
ترجمه از کتاب so that is a spiritual experience/Spiritual Awakenings
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
<p>دو داروی Naltrexone و Bupropion که از گروه داروهای اعصاب هستند؛ اخیرا برای کمک به پاک ماندن از مصرف شیشه معرفی شدهاند.</p>
برای ترک اعتیاد چه بخوریم؟ اگر بخواهیم مواد مخدر را کنار بگذاریم دم نوش یا میوه کمک میکند؟ برای ترک اعتیاد شیشه، حشیش و تریاک چه باید خورد؟
یک روز یکی از من پرسید بهترین روز هشیاری تو کی بود؟ این سؤال منِ الکلی سابق را به یاد روزهای اول هشیاریام انداخت. یاد اولین جلسه اِیاِی که فهمیدم تنها یا دیوانه نیستم
متأسفانه وابستگی به تلفن همراه به اندازهٔ اعتیاد به مواد مخدر جدی گرفته نمیشود. موبایلها تبدیل به زندانی شدهاند که افراد توانایی رها شدن از آن را ندارند.
نظرات