چیز تازهای وجود ندارد/۴ مهر
درست است که ما سعی میکنیم به زندگی خود سروسامان دهیم اما این به خودی خود پایان کار نیست. هدف اصلی ما بهوجود آوردن شرایطی است که به ما امکان دهد با حداکثر انرژی بهخدمت خدا و اطرافیانمان درآییم.
(کتاب الکلیهای گمنام -ص ۱۰۷ چاپ قدیم)
یک کلیت اساسی در مورد حقیقت اصول برنامههای دوازده قدمی وجود دارد: «چیز تازهای وجود ندارد.»
این اصول، حاصل سالها تجربه و معنویت هستند. آنچه جدید است، شناخت شخصی ماست که میگوید، زندگی با این اصول، موجب رهایی از بند اعتیاد میشود. امروز میدانم تا کاری انجام ندهم، چیزی از این اصول ساده نصیبم نمیشود.
در انجمن، به باور میرسیم که کسانی وجود دارند که حالِ ما را درک میکنند. بنابراین اجازه میدهیم که آنها عقایدِ پوسیده و ناکارآمدِ ما را پس بزنند، و بدین ترتیب برای حرکت کردن و قدم برداشتن مهیا میشویم.
آغازِ کار، زمانی است که یک الکلی با یک الکلیِ تازه وارد مشارکت میکند که به وی کمک کند احساسِ تفاوت در او کمتر شود. حتی المقدور تا آنجا که عضوِ جدید حاضر شود شروع به قدم برداشتن کند، علیرغم اینکه هنوز به خاصیت این اقدامات باور ندارد. وقتی که این لحظه فرا برسد، هشیاری آغاز میشود.
(کلنسی آی)
——————
تصویر من از خودم دقیقاً به شکل آن پنجرهی بزرگِ پیشِ روی صندلیام است. در نظرِ من، آن پنجره منم. و وقتی مانعی وجود نداشته باشد، نور از پنجره عبور میکند، اما پنجره خودش نور نیست. و آن پرده را همچون نفسِ خود میپندارم. و وقتی که پرده بسته است نور عبور نمیکند.
(چاک . سی، یک عینک جدید)
——————
بهترین پاسخ به خشم و عصبانیت، سکوت است. (مارکوس اورِلیوس)
نفس، حجابی است میان انسانها و خدا. (مولانا)
مخرّب ترین نقصِ اخلاقی
با متقاعد شدن در اینکه «نفس» – که باعث ناکامی ما شده – از راههاي مختلفی به شکل نواقص اخلاقی ظهور پیدا میکند، توجه خود را بر روی شکلهای متداولِ ظهور آن متمرکز کردیم.
رنجش، دشمنِ متجاوزِ «شماره یک» میباشد و بیش از هر چیز دیگری باعث نابودیِ الکلیها میشود و انواع مختلف امراض روحی از آن سرچشمه میگیرد.
(کتاب الکلیهای گمنام، صفحهی ۶۴)
ترجمه: مسعود. ف