من خودم را بخشیدم
بخشش خود، تنش و اضطراب را کاهش میدهد
بخشش یک انتخاب است بین عشق و تنفر. بین گذشت و انتقام. بین اصلاح یک رابطه یا نابودی آن رابطه. بنابراین نیاز به آگاهی دارد تا من انتخابی درست و کارآمد داشته باشم.
پس از ترک اعتیاد و اوایل ورودم به انجمن معتادان گمنام، باورم این بود که رعایت اصول روحانی و بهکار بردن آنها در زندگی موجب از دست دادن منافع و لذتها و هویت اجتماعیام میشود و به چشم تهدید به انها نگاه میکردم. اما پس از مدتی و آشنایی با قدمهای دوازدهگانه و بهدست آوردن کمی شناخت از خودم و بیماریم، نگاهم به اصول معنوی تاحدودی تغییرکرد. متوجه شدم رعایت اصول فرصتی است برای رشد کردن و بهدست آوردن ارزشها و نزدیک شدن به شخصیت واقعیام و کمک میکنند تا ثبات شخصیت پیدا کنم.
بخشش forgiveness یک عمل داوطلبانه و فردی برای رها شدن از احساسات منفی و فراموش کردن کینه و کدورتها، تلخی، عصبانیت و نیاز به انتقام از شخصی که معتقدیم به ما ظلم کرده است، تعریف میشود. من بیشتر از هر کسی به خودم ضربه زدم. خواسته یا ناخواسته باعث آزار و صدمه به خودم شدم. همیشه دنبال مقصر میگشتم ولی خوب که نگاه کردم دیدم خودم بیشترین سهم را در اشتباهات زندگیام داشتم.
تعریف بخشش و گذشت
سلامت قلب و سلامت روانی انسان به توانایی در کاهش آسیب و عصبانیت، حتی خشم به خود، بستگی دارد. بخشش – چنانچه راهی برای یادگیری و آموزش آن بیابیم – بسیار موثر است. دانشگاه استنفورد کالیفرنیا در حال انجام پروژهای است تا کشف کند چگونه بخشش میتواند سلامتی و روابط انسانها را تقویت كند و حتی از بیماری جلوگیری كند.
شارون هارتمن، روانشناس بالینی در بنیاد کارون Caron Foundation، یک مرکز درمان اعتیاد به مواد مخدر و الکل در پنسیلوانیا، هر روز با نیاز به «بخشش» سر و کار دارد. او می گوید: “اعتیاد یک بیماری مبتنی بر «شرم» است. بخشش خود، از بخشهای دشوار ترک اعتیاد و بهبودی است.”
هارتمن خاطرنشان میکند: حالت مزمن عصبانیت و کینه در زندگی اختلال ایجاد میکند. مطالعات بیشماری نیز نشان میدهد که استرس و عصبانیت میتواند باعث ایجاد یا بدتر شدن بیماریهایی مانند سرطان، بیماریهای قلبی و انواع اختلالات خود ایمنی شود. او میگوید: “وقتی کینه و رنجش در زندگی شما دخالت میکند، وقت آن است که خود را ببخشید.” بسیاری از مردم یک صدای ثابت و انتقادی در کله خود دارند که هر حرکت و عمل خود را قضاوت کرده، داستان سرایی میکند! شخص میتواند با مثبتاندیشی و سایر ابزار معنوی، صدای انتقادی خود را خنثی کند. با بخشیدن حال ما بهتر میشود و عصبانیت فروکش میکند. “بخشش به معنای عصبانی نبودن از خود نیست ، اما نفرت از خود را از بین میبرد.”
بخشیدن خودم
در مورد این موضوع که من خودم را بابت چه چیزهایی بخشیدهام؛ ابتدا باید معنی بخشش را بفهمم و بعد توجه کنم به اینکه با بخشیدن چه چیزی بدست میآورم و چه منافعی برایم دارد. اگر خودم را نمیبخشم چه دلیلی دارد؟ و درانتها چگونه باید از اصل روحانی بخشش مراقبت کرد تا در ما نهادینه گردد؟
آشنایی با قدمهای دوازده گانه بهبودی به من کمک کرد متوجه شوم گذشته تغییرنمیکند. بلکه چیزی که تغییر میکند نگاه من به گذشته است و با تغییر نگاهم به گذشته درک بهتری از آن پیدا کردم و کمک کرد توجیه و دلیل منطقی برای رفتارها و انتخابها و تصمیم گیریهای گذشتهام پیدا کنم. و متوجه شدم من آدم نااهل و بدی نبودم بلکه ناآگاه بودم و بهخاطر همین، رفتارهایی انجام دادم و تصمیماتی گرفته و انتخابهایی کردهام که بر اساس تصورات آن زمانم بهترین بوده است.
آگاهی بهدست آمده از مرور گذشته کمک کرد بپذیرم کارهایی کردهام که نسبت به آنها اگاهی نداشته و نمیتوانستم عواقب انها را تشخیص دهم. همین باعث شد بتوانم راحتتر خودم را ببخشم. و وقتی خودم را بخشیدم احساس خوبی نسبت به خود پیدا کردم. اعتماد به نفس و عزت نفس پیدا کردم و حالم با خودم خوب شد. و این احساس خوبی که نسبت به خود پیدا کردم باعث شد راحتتر و بیشتر خوبی کنم و کمتر بهخاطر رفع نیاز و از روی ترس و بهخاطر منافع و لذتها، نقش آدمهای خوب را بازی کنم. و اینها منافع بخشش خودم بود. جاهایی هم که خودم را نمیبخشم بهخاطر این است که رنجشها و دلخوریها از خودم را مجوز و بهانهای میکنم بهخاطر عدم انجام مسئولیتها نسبت به خودم مثل نبخشیدن بهخاطر عقب ماندگی مالی و آنرا بهانه کردن برای اینکه امروز از هر راه غیر اصولی بهدنبال کسب درآمد و ایجاد امنیت مالی باشم.
در مجله اعتیاد بیشتر بخوایند
تاثیر شرم و خجالت در افسردگی و اعتیاد
به آخر خط رسیدن یک معتاد به چه معناست؟
عمق لکه ننگ اعتیاد بر پیشانی معتاد
اهمیت بخشش خود در بهبودی
من امروز خودم را بابت انتخابهای نااگاهانه و تصمیمات احساسی و هیجانی که موجب خسارت به خودم و دیگران شد، میبخشم. بابت بازی با احساسات دیگران و در رویا و خیالبافی زندگی کردن، خودم را میبخشم. بابت به هرقیمتی به خواسته و نیازهایم رسیدن… مثلاً با ایجاد ترس و تهدید و تحقیر و تنبیه و محدود کردن خانواده برای بدست آوردن آرامش و احترام، خودم را میبخشم. بابت بیتوجهیهایی که از نظر روحی و روانی و جسمی به خودم کردهام. بابت زندگی برمبنای باورهای ناکارآمد گذشته، بابت درست استفاده نکردن از عمر و جوانیام و زمانی که داشتم و سختیهایی که امروز بهخاطرش میکشم و بهخاطر کارهایی که باید میکردم و نکردم و کارهایی که نباید میکردم و کردم، خودم را میبخشم.
بخشش زمانی کار میکند که همراه با مسئولیتپذیری بوده و با توجه و احترام به دردهای حاصل از تجربیات گذشته و آگاهی بهدست آمده از آنها با نگاهی نو و افکاری نو به گونهای دیگر زندگی کردن را تجربه کرده و در صورت اشتباه، گناه را به گردن دیگران نیاندازم و با قبول مسئولیت اشتباه بهدنبال اصلاح آن باشم. و با اصول فروتنی و عشق و گذشت و تمایل از آن مراقبت کنم تا در من نهادینه گردد.
هرجا که خودم را بخشیدم صلح و آرامش درونی را تجربه کردم. هرجا نبخشیدم درگیر خودآزاری و تکرار اشتباهاتم شدم.
در پایان
بخشش مانند اکسیژنی است که فعالیت مغز را بهبود میبخشد. بخشش خود، تنش و اضطراب را کاهش میدهد. فرد میتواند با رها شدن از خشم و آزردگی، تمام توجه خود را به زمان حال معطوف کند و انرژی خود را به جای پرداختن به خشم و کینهتوزی نسبت به خود یا دیگران، صرف فعالیتهای تازه و پیشرفتهای بیشتر در زندگی کند.
تا زمانیکه فرد، خود را به عنوان یک بیمار که دچار ضعف و کمبودهای اخلاقی است نپذیرفته باشد یعنی در بخشش خود دچار شک و دودلی است. پیامد تعصب و توقع از خود نه تنها نبخشیدن خود است در نهایت منجر به عدم توانایی در بخشش دیگران میشود. بخشش شروع برقراری ارتباط با خود، درک و هضم واقعیتهای خود و تسلیم در برابر آن است. دست کشیدن از جنگ و تصمیم برای ترمیم برای ادامه زندگی به شیوهی جدید است.
خسارتهایی که به خودمان زدهایم زیاد هستند. نیاز است پس از لیست کردن آنها در قدم هشت، در قدم نهم از خودمان جبران خسارت کنیم. همانطور که اعتیاد فعال ما نقش اصلی را در زدن این خسارتها به ما داشته است و خودمان بواسطه بیماری اعتیاد این خسارتها را به خودمان زدهایم، بایستی در این مرحله خودمان را ببخشیم تا بتوانیم از دیگران نیز طلب بخشش کنیم.
نگارنده: افشین . ص
فقط برای امروز: سعی میکنم ببخشم، تا اینکه مورد بخشش قرار گیرم، سعی میکنم طوری رفتار کنم که احساس کنم سزاوار است خود را دوست داشته باشم. (کتاب فقط برای امروز)