سفر بهبودی با ۵۱ سال

سفر بهبودی با مسافت ۵۱ سال

A Journey More than 51 Years

    مدت پاکی اعضای معتادان گمنام مهم نیست، نکته‌ی مهم این است که آنها در مدتی که پاک بوده‌اند، چه کرده‌اند!

    یکی از اعضای اِن‌ اِی در کالیفرنیا، چند روز پیش شمع تولد ۵۱ سال پاکی‌اش را فوت کرد. من هم یکی از اعضای انجمن معتادان گمنام در ایران هستم که ۴۴سال بعد از او، به اتاق‌های NA آمدم. من از ایران به او تلفن زدم و سوالاتی را درباره‌ی نیم قرن بهبودی و تاریخچه‌ انجمن‌مان پرسیدم. این پرسش و پاسخ را به شما تقدیم می‌کنم.

    چگونه توانستی 51 سال پاک بمانی؟

    من مسیر NA رو دنبال کردم و حرف گوش دادم. پس از حرف زدن، باید خوب گوش کنم. همیشه به دنبال انجام دادن یک کار بیشتر بودم. یک قدم را خودم برداشتم و قدم بعدی رو اجازه دادم که سنت‌ها و قدم‌ها بردارند. راهنمای خوبی داشتم که خیلی به من کمک کرد. خیلی به او وابسته بودم. خدمت کردن، کمک بزرگی به من کرد. خدمات انفرادی مثل راهنما شدن و همینطور خدمت به انجمن در قالب گروه، ناحیه و منطقه در اشکال مختلف. من پاک ماندم چون گزینه‌ی دیگری نداشتم. گزینه‌ی بعدی زندان، تیمارستان و مرگ بود. ولی با این حال ترس از لغزش را کنار گذاشته و آن را تبدیل به عشق کردم؛ عشق به پاک ماندن. حالا من برای شاد زیستن پاک می‌مانم و زندگی و مسیر پاک زیستن را بسیار دوست دارم.

    آیا هنوز هم راهنما داری؟

    من نه تنها یک راهنما دارم؛ بلکه از چند نفر دیگر هم، به عنوان راهنماهای فرعی استفاده می‌کنم. وقتی آنها به من تلفن می‌زنند، من هم سؤالاتی را مطرح و از تجربه آنها استفاده می‌کنم.  در طول سال‌هایی که در انجمن بودم، راهنماهای زیادی داشتم که متأسفانه عمرشان به دنیا نماند و امروز دیگر در جمع ما نیستند.

    پاکی در معتادان گمناماولین بار که به اِن‌اِی آمدم، 20 الی 30 نفر در انجمن، عضو داشتیم
    که همگی ساکن لُس‌آنجلس بودند و خانه‌هایشان خیلی به هم نزدیک بود

    سایت معتادان گمنام ایران: ادامه…

    آیا راهنمای تو، باید مدت پاکی بیشتری نسبت به خودت داشته باشد؟

    راهنمای فعلی من، به اندازه‌ی من پاکی ندارد، اما خیلی خوب است. در این انجمن، فقط دو نفر هستند که مدت پاکی بیشتری از من دارند. این افراد در شهرهای دیگری زندگی می‌کنند و به همین خاطر، من اگر بخواهم آنها را به عنوان راهنما انتخاب کنم، شرایط سختی خواهم داشت. تا به حال دو تا راهنما داشتم که مدت پاکیِ کمتری از من داشتند؛ به نظر من مدت پاکی اعضا مهم نیست، نکته‌ی مهم این است که آنها در مدتی که پاک بوده‌اند، چه کرده‌اند! راهنمای فعلی من، اصلاً تحت تأثیر مدت پاکیِ من قرار نمی‌گیرد و خیلی صادقانه و بی‌پرده با من صحبت می‌کند. وقتی به او تلفن می‌زنم، گوشی را برمی‌دارد و خیلی راحت می‌گوید: چه خبر! من واقعاً قدردان او هستم. بعضی از اعضا می‌ترسند که با من صحبت کنند، آنها نگران این نکته هستند که من صحبت‌هایشان را دوست نداشته باشم، اما با این حال من معمولاً صحبت‌های خوب و قشنگی را در انجمن می‌شنوم و هرگاه که درخواست کمک می‌کنم، خود را متعهد به انجام دادن راهکارهایی می‌کنم که اعضا به من می‌دهند.

    سفر بهبودی من با ۵۱ سال مسیری طولانی بوده و بالا پایین داشته. خدا را شکر که هنوز پاک هستم.


    مدت پاکی اعضا مهم نیست، نکتهی مهم این است که آنها در مدتی که پاک بودهاند، چه کردهاند!
    من پاک ماندم چون گزینه‌ی دیگری نداشتم. گزینه‌ی بعدی زندان، تیمارستان و مرگ بود.​

    درباره‌ی ” تمایل به درخواست کمک” چه نظری داری؟

    من می‌توانم یک روز کامل درباره‌ی تمایل صحبت کنم. در سالهای اولیه شکل گیری انجمن، “سنت سوم ما” درباره‌ی “تمایل صادقانه” صحبت می‌کرد، اما پس از مدتی، کلمه‌ی “صادقانه” از کتاب­ها حذف شد: چون هیچکس نمی‌تواند درباره میزانِ  صداقت  افراد، قضاوت کند. اگر صداقت نداشته باشید، امید ندارید. در ابتدای ورود به انجمن، تمایل همچون شعله‌های کوچک است که اگر در کنارش هیزم بریزید و آن را باد بزنید، به شما حرارت و روشنایی می‌دهد. آه که سنت سوم، چقدر زیباست!

    آیا  هنوز هم تمایل به تغییر داری؟

    سوأل خوبی پرسیدید. اگر چه ما آرام و آهسته مسیر انجمن را طی می‌کنیم، ولی خیلی هم نباید کارهای خود را به تأخیر بیندازیم. من “خود به خود” نمی‌توانم رفتارهای سالم و درستی داشته باشم و هنوز هم دچار اشتباه می‌شوم. خنده دار است ولی من واقعاً پس از پنج دهه پاکی، بعد از سفر بهبودی با ۵۱ سال پاکی، همچنان اشتباه می‌کنم.

    هنوز؟!

    ها ها ها… بله … گاه، نابجا صحبت می‌کنم و گاهی اوقات چیزهایی را می‌گویم که نباید بگویم، سپس سریعاً به فکر جبران خسارت افتاده و اگر بتوانم در همان لحظه مشکل را برطرف می‌کنم. کار درست و خوب این است که چند لحظه صبر کنم و درباره تصمیم خود فکر کنم. ولی به هر حال، با کارکرد قدم­ها، خرابی‌هایی را که به بار می‌آورم، می‌توانم مرمّت کنم.  من تمام صدمات زمان مصرف را جبران کرده‌ام ولی هنوز مسائلی در زندگی‌ام هستند که در دوران پاکی برایم پیش آمده و نیاز به اصلاح و ترمیم دارند.

    لوگو معتادان گمنام
    وقتی در سال 1966 به انجمن برگشتم، تقریباً 50 نفر عضو داشتیم. پس از 18 ماه پاکی، راننده بیابان شدم.

    وقتی به اِن‌ اِی آمدی، چند ساله بودی؟

    اولین بار در سن 24 سالگی(1964 میلادی- 1342 شمسی) به انجمن آمدم، اما هیچ اتفاقی برایم رُخ نداد و نتوانستم پاک بمانم. در آن سال، چند نفر از اعضای انجمن را دوست داشتم اما هنوز آماده پاک شدن نبودم. تقریباً پس از دو ماه لغزش کردم و از انجمن دور شدم. اما به خاطر مشکلات فراوانی که برایم پیش آمد در 26 سالگی به اتاق­های اِن‌ اِی برگشتم.

    پس شما 78 سالتان است. اما صدایتان جوانتر از سنتان به نظر می‌رسد.

    آخه من هنوز به سن بلوغ نرسید‌ه‌ام (ها ها). ضمن اینکه دوستان من معمولاً جوانتر از من هستند که به من کمک می‌کنند تا جوان بمانم. من راننده جاده هستم. یک کامیون دارم و هر روز در جاده‌ها رانندگی می‌کنم؛  کارِ بَدَنی و فیزیکیِ سنگینی است. جسم و اندام خوبی دارم و ظاهراً ژنتیک خوبی هم دارم.

    آیا جیمی کِی را از نزدیک دیده بودی؟

    او پُر انرژی ترین کسی بود که تا به حال در زندگیم دیده‌ام. عاشق «اِن‌ اِی» بود و زحمات زیادی برای انجمن کشید. معتادان گمنام در ابتدا، چندین بار به علت عدم رعایت سنت‌ها مُنحل شد. در آن زمان اصلاً سنتی وجود نداشت و ما از سنت‌های “الکلی‌های گمنام” استفاده می‌کردیم. جیمی خیلی پایبند به سنت‌ها بود ولی برخی دیگر از اعضا، اینگونه نبودند. عدم رعایت سنت‌ها توسط آن اعضا، باعث مشکلات بسیاری برای ما شد. جیمی حتی، یک مدت کوتاهی انجمن را رها کرد: اما به همراه تعداد دیگری از اعضا، برگشت و کار خود را دوباره شروع کرد. اولین بار که به اِن‌ اِی آمدم، 20 الی 30 نفر در انجمن، عضو داشتیم که همگی ساکن لُس‌آنجلس بودند و خانه‌هایشان خیلی به هم نزدیک بود. وقتی در سال 1966 به انجمن برگشتم، تقریباً 50 نفر عضو داشتیم. پس از 18 ماه پاکی، راننده بیابان شدم. از این سوی آمریکا به آن سو می‌رفتم. در آن روزها وقتی در شهر دیگری اقامت می‌کردم، به جلسات اِی‌ اِی (الکلی‌های گمنام) می‌رفتم. در آنجا با افرادی آشنا می‌شدم که علاوه بر الکل، قرص و مواد هم مصرف کرده بودند. آنها معمولاً درباره راه‌اندازی جلسات اِن‌اِی از من سوالاتی را می‌پرسیدند و اینگونه بود که من توانستم با این تریلی پیام اِن‌ اِی را به بسیاری از نقاط آمریکا برسانم. حالا دیگر، انجمن ما بسیار رشد کرده است و معتادان زیادی در این دنیا هستند که سی چهل سال پاکی دارند. هنوز باورم نمیشه که ۵۱ سال در سفر بهبودی بوده‌ام!

    جیمی کی
    جیمی کی خیلی پایبند سنت‌ها بود. انرژی زیادی داشت و خیلی برای انجمن زحمت کشید
    ما نسبت به اعضای قدیمیِ اِن‌ اِی در آمریکا “احساس دِین” می‌کنیم. انجمن معتادان گمنام ایران، در حال حاضر تقریباً نیم میلیون نفر عضو دارد. هر روز و هر هفته تعداد بسیار زیادی جلسه در تمام شهرهای ایران و حتی روستاهای دورافتاده برگزار می‌شود. حالا سوال این است که شما به عنوان یکی از قدیمی‌ترین اعضای انجمن، چه پیامی برای اعضای ایرانی دارید؟

    من می‌گویم آنچه تا امروز انجام داده‌اید را ادامه دهید. من هم مثل شما از اعضای اولیه انجمن‌مان تشکر می‌کنم. علاوه بر آن، از آنهایی که به خارج از آمریکا سفر کردند و جلسات اِن‌ اِی را در ایران آغاز نمودند، متشکرم. آنها بسیار بسیار خوب و کاربلد بودند که چنین رشد سریعی را رقم زده‌اند. وقتی من ماجرای رشد سریع انجمن در ایران را می‌شنوم، به زندگی اُمیدوار می‌شوم. فکر می‌کنم تلاش­های انجمن، به خوبی به بار نشست. شما واقعاً ارزشش را داشتید.  انجمن ایران برای من بسیار جذاب است: لطفاً به کار خود ادامه دهید.

    آرش. ش – کرج – ایران، ترجمه از مجله NA Way،  ژانویه ۲۰۱۸

    در مجله اعتیاد بیشتر بخوانید:

    کمک به معتاد ایرانی در زندان استرالیا

    رنجش‌ قاتل بهبودی است

    Narcotics Anonymous

    برچسب‌ها