تظاهر

دیگر لازم نیست تظاهر کنی/۲۲ مهر

اگر کسی بیماری سرطان داشته باشد، همه‌ی اطرافیان او برایش تاسف می‌خورند و خشم و قهری نثار او نمی‌کنند. اما در مورد بیمار الکلی این گونه نیست، زیرا این بیماری تمام چیزهای باارزش دنیا را با خود نابود می‌کند و زندگی تمام کسانی را هم که با بیمار سرو کار دارند مختل می‌نماید و سوءتفاهم، نفرت شدید، ترس از بی‌پولی، تنگی عرصه بر دوستان و کارفرمایان، تیره روزیِ کودکان معصوم و افسردگی همسران و والدین را به همراه دارد. به این لیست هر کس می‌تواند اضافه کند.

(کتاب الکلی‌های گمنام، ص۱۸)

حالا دیگر نیازی نیست تظاهر کنی به آنچه نیستی. دیگر لازم نیست تظاهر کنی که قوی هستی یا ضعیف. نیاز نیست تظاهر کنی که نمی‌خواهی مصرف کنی و اگر می‌خواهی، حقیقت را بگو. اگر حقیقت را ندانی، نمی‌توانی جلویش را بگیری.

به من شجاعت ارزانی دار که به سادگی آنچه هستم، باشم، حقیقت را بگویم و در تعامل با دیگران صادق باشم.

نقل قول از کتاب «Hour To Hour»

هوشیاری

زندگی با این بیماری برای من و آنها که دوست‌شان می‌دارم، ضایعه‌ای بسیار دردناک بوده است. تمام اثرات این ضایعه تبدیل به بخشی از شخصیت من شده است. به همین خاطر است که ما برای بهبودی باید تلاش زیادی بکنیم. در این راه، ما نه فقط از بیماری اعتیاد که از تمام اثرات عاطفی و روانی این ضایعه بهبودی می‌یابیم. ابراز ترس من در خانواده دیگر از حد گذشته بود. دائماً آماده و مترصد دعوا یا فرار بودم. و وقتی هیچ‌کدام میسر نمی‌شد، مات و مبهوت می‌ماندم، از درون خالی می‌شدم، خاموش می‌شدم. اما تمام آن دردی که خفه‌اش می‌کردم، درونم ماند. بعدها در زندگی‌ام خودش را به شکل دیگری نشان داد، حتی حالا که دیگر با همان جنس اضطرابی که در زمان اعتیاد وجودم را فرا می‌گرفت، زندگی نمی‌کنم، جسم و ذهنم هنوز ردپای همان ضایعه را با خود حمل می‌کند و واکنش نشان می‌دهد. جوری زندگی می‌کنم که انگار آن عامل اضطراب هنوز پابرجاست. حالا درد و خشم کهنه‌ی من تبدیل به واکنش تنش‌زای بعد از فاجعه شده است.

دکتر تیان دایتون


بخشیدن و فراموش کردن همیشه آسان نیست، اما باید بدانیم که لازم است صفحه‌ی ‌روزگار را ورق بزنیم و به پیش برویم. (ریبت سِرکر)