دیگر نمیخواستیم معتاد باشیم/۳۰ اردیبهشت
هر آنکه یاد میگیرد خودش را بشناسد، شبیه گذشتهاش نخواهد بود.
(توماس مان، رماننویس آلمانی)
ما همه از عمق درون میدانیم که داریم تغییر میکنیم. همه چیز از همانجا شروع شد که قدم اول را برداشتیم. ما چیزی تازه درباره خودمان یاد گرفتیم و پذیرفتیم. همان، ما را کمی تغییر داد. دیگر نمیخواستیم معتاد باشیم. این به آن معنا بود که باید تغییر میکردیم و یاد میگرفتیم هوشیار زندگی کنیم. از آن زمان به بعد، این روند، بیوقفه ادامه داشته: خودمان را بشناسیم، کمی تغییر کنیم، خودمان را بشناسیم، کمی بیشتر تغییر کنیم و … . حالا میدانیم هر قدم شناختن و تغییر کردن، زندگی را بهتر میکند. این بهتر شدن تا کجا ادامه پیدا میکند؟ تا آنجا که ما به شناختن خودمان ادامه دهیم.
نیایش امروز: قدرت برتر، امروز درباره من چیزی به من بیاموز. آرامآرام بیاموز.
فعالیت امروز: امروز، من با خود میاندیشم که ببینم با تمرین برنامه، درباره خودم چه آموختهام. پنج مورد را یادداشت میکنم.
(از کتاب Keep It Simple)
بازتاب امروز
امروز اگر عصبانی شوم، پیش از آنکه چیزی بگویم، لحظهای تأمل و فکر میکنم، و به یاد میآورم که خشمم میتواند به خودم برگردد و مشکلاتم را وخیمتر کند. سعی میکنم این را نیز به خاطر بسپارم که در موقعیتی تنشزا سکوت بهموقع میتواند باعث شود تسلطی بر اوضاع داشته باشم که ملامتهای همراه با خشم هرگز نمیتواند. در چنین لحظات تنشزایی، به یاد خواهم داشت که من هیچ قدرتی بر دیگران ندارم و تنها خداست که قدرتمند است. آیا این را یاد گرفتهام که خودم به تنهایی میتوانم آرامش ذهنم را بر هم بزنم؟
امروز دعا میکنم
که یاد بگیرم خودم انتخاب کنم چطور خشمم را کنترل کنم، با سکوت یا بهانهگیری، از کوره در رفتن، کتککاری، بالشتپرانی، قیل و قال، نقشهای پیچیده برای «تلافی» بر سر هر آنکه خشمم را برانگیخته، نگاه سرد، ابراز خونسردانه نفرت یا بیان ساده حقیقت (در بیست و پنج کلمه یا کمتر) «از تو عصبانی هستم، چون…» یا اینکه اگر لازم باشد، خشمم را به انرژی تبدیل کنم و بروم پیادهروی، ورزش کنم یا سرم را به تمیز کردن خانه گرم کنم. دعا میکنم خدا راههای مناسب برای کنترل خشم را به من نشان دهد.
امروز به خاطر خواهم سپرد که «من عصبانی هستم، چون…»
(ترجمه از کتاب A Day At A Time)
ترجمه مجله اعتیاد: آزاده اتحاد