به حال خود گریستن/۶ مهر

هیچ کلامی نمی‌تواند احساس تنهایی و نومیدی مرا در آن گرداب تلخ افسوس و خود‌دلسوزی بیان کند. شن‌های روان دور و بَرم را احاطه کرده بود و من حریف را در مقابل خود می‌دیدم. الکل ارباب من بود و من پایمال شده بودم.

(کتاب الکلی های گمنام، داستان بیل، ص۸)

نقل قول از کتاب ساعت به ساعت

یک اتحاد اساسی زیر بنای برنامه‌ی بهبودی ما است. این اتحاد است که می‌تواند به ما تسکین دهد و به ما کمک کند تا وقتی که می‌خواهیم در زندگی زیاده روی کنیم یا وسوسه‌ی قرص، مشروب، سیگاری یا مواد مخدر به سراغمان می‌آید، بتوانیم این روش سالم زندگی در دوران بهبودی را حفظ کنیم.

خداوندا، با الهام از اتحاد برنامه به من کمک کن آرام بگیرم و گول وسوسه‌ی مصرف را نخورم.

برای من بسیار دردناک بود ببینم چگونه بعضی از افرادی که دوستشان داشتم در بیماری اعتیاد غرق شوند و از این دنیا بروند. من بسیاری از افرادی را که دوست داشتم دیدم که در انکار خوابیدند و اجازه دادند بیماری الکلیسم پیروز شود. من با ناکامی و نومیدی  شاهد بودم که آنها جلوی چشمان من کپک زدند و از بین رفتند. چه توجیه‌ها و بهانه‌های کودکانه‌ای آوردند تا بیماری خود را انکار کنند.


یکی از ناخوشایند‌ترین و مهلک‌ترین نقص‌هایی که می‌شناسیم، دلسوزاندن به حال خود است. این عیب سدی در مقابل پیشرفت معنوی است و می‌تواند با توقع بی‌اندازه در کسب محبت و دلسوزی، کل ارتباطات ثمربخشی را که با دوستانمان در انجمن و بیرون انجمن داریم مختل کند. این باعث احساس عذاب میشود. عذابی که ما را مریض می‌کند.

چاره چیست؟ خوب، بگذار نگاهی جدی به خود بیندازیم وحتی نگاهی جدی‌تر به قدم‌های دوازده‌گانه برنامه بهبودی AA. هنگامی که مشاهده می‌کنیم چه تعدادی از دوستان‌مان در AA با این قدم‌ها از دردها و گرفتاری‌های بزرگشان عبور کرده‌اند، ما نیز الهام می‌گیریم که این اصول زندگی‌بخش را امتحان کنیم¹.  

۱- نامه ۱۹۶۶/ کتاب از دیدگاه بیل