قدم سوم

قدم سوم/۲۰ بهمن

تنها خدا را دارم. (جیمز راسل لاول، شاعر امریکایی)

اولین بار وقتی وارد برنامه شدم و به فهرست قدم‌ها که روی دیوار چسبانده شده بود، نگاه کردم، منیت من به‌ام گفت که همین حالا هم قدم سوم را پشت سر گذاشته‌ام. قدم اول و دوم را به‌کل نادیده گرفته بودم! با خودم گفتم چون سال‌ها پیش تجربه‌ای مذهبی را از سر گذرانده بودم، به قدم سوم نیازی ندارم. آنچه در ماه‌های بعد در مسیر شگفت‌انگیزم در بهبودی فهمیدم، این بود که معنویت و مذهب دو چیز کاملاً متفاوت‌اند. فهمیدم که امروز مذهب من بخشی از معنویتم است، اما معنویتم چیزی فراتر است.

در نهایت به قدم اول «رسیدم». شروع کردم به حضور در جلسات و ناتوانی و غیر قابل کنترل بودنم را پذیرفتم. بعد «به هوش آمدم.» در قدم دوم، آرامشم را تا حدی دوباره به دست آوردم و در روزهای آتی این روند ادامه داشت. بعد در آستانه قدم سوم بودم که «ایمان آوردم.» فهمیدم که اراده و زندگی‌ام را به خدا تسلیم نکردم. باید این کار را می‌کردم. بنابراین خودم را به دست او سپردم. دعای قدم سوم را گفتم: «خدایا، خودم را به تو می‌سپارم، با من کن و از من ساز آنچه خود اراده کنی. از اسارت نفس رهایم کن تا انجام اراده‌ات را بهتر توانم. مشکلاتم را بگیر تا پیروزی بر آنها شاهدی باشد برای کسانی که با قدرت تو و رسم زندگی تو به‌شان کمک خواهم کرد. باشد که همشه بر اراده تو گردن نَهم»

حالا قدم سوم را برداشته بودم. به بُعد تازه‌ای از زندگی معنوی وارد شدم.

(ترجمه از کتاب One Day At A Time)

بوی گل سرخ همیشه بر دستان کسی که آن را به دیگری هدیه می‌دهد، باقی می‌ماند.

(هیدا بژار، بازیگر کوبایی)

هیچ‌چیز زیباتر از قسمت کردن با دیگران نیست. هیچ ویژگی‌ای به اندازه بخشندگی قابل ستایش نیست. برای به دست آوردن احترام دوست و همسایه، هیچ راهی بهتر و مطمئن‌تر از این نیست که با قسمت کردن و نثار کردن نشان دهیم به دیگران اهمیت می‌دهیم. و این نثار و قسمت کردن تنها به پول، سقف، لباس و غذا به نیازمندان محدود نمی‌شود. ما می‌توانیم به ثروتمندان عشق و درکی بدهیم که با پول هرگز نمی‌شود خرید. می‌توانیم با آنها که دچار درد و مشکل‌اند، همدردی کنیم، حتی اگر از خودمان ثروتمندتر باشند. می‌توانیم تجربه، قدرت و امید را با آنها که بیمار یا غمگین‌اند، به اشتراک بگذاریم. حتی می‌توانیم درد و رنج‌مان را با آنها که دردمند و رنجورند، قسمت کنیم و در مسیر رسیدن به بهبودی نقطه امیدی برایشان باشیم.

(از کتاب Today’s Gift)/ترجمه مجله اعتیاد: آزاده اتحاد