
در سکون، قدرت است/۱۷ خرداد
معجزهها و جادوی زندگی ما نه آن زمان که سراسیمه و آشفتهایم، که وقتی ساکت، آرام، خونسرد و خوشبینایم، اتفاق میافتد. هر یک از ما چیزها و جاهای مورد علاقهای داریم که کمکمان میکند آرام و ساکت باشیم. چه چیز ذهن ما را آرام میکند؟ قدم زدن در پارک، جایی بخصوص در شهر، اتاقی ساکت و بی سر و صدا؟ یک روبدوشامبر نرم؟ یک صخره، عکس یا شمعی روشن؟
میان جاها و چیزهای مورد علاقهتان جستجو کنید تا آن نقطه آرام وجودتان را بیابید. قدرت در سکون را پیدا کنید. قدرتی است که همچون طلوع خورشید یا ستارههای شب آرام آرام از راه میرسد.
هر روز در پی سکون باشید، تا آن نقطه مقدس را پیدا کنید. بگذارید ذهن و روحتان در آرامش باشد. سعی نکنید به جادو و معجزه چنگ بیندازید. وقتی در آن نقطه ساکت وجودتان آرام میگیرید، شادی، معجزه و جادویی که در پیاش هستید، شما را پیدا میکند.
(از کتاب Journey to the Heart)
خود واقعیمان
یکشبه و ناگهان اتفاق نمیافتد… شما تبدیل میشوید. زمان میبرد.
(مارجری ویلیامز، نویسنده امریکایی انگلیسی)
بیداری معنوی ما تا حدی فرایندی به سوی واقعی شدن است. ما از بند مهارهای بیرونی تصویر و عقاید دیگران رها میشویم و به سمت مهارهای درونی صداقت، گوش سپردن به صدای درونی و ایجاد روابط واقعی حرکت میکنیم. از شرّ بازیهایی که شیوه زندگی سابق ما را حفظ میکرد، از «نرینگی» یا «قهرمانی» یا «منِ قربانی» خلاص میشویم.
به جای آن ظاهر دروغین قدیمی، ما کمکم با خود واقعیمان رابطه برقرار میکنیم. از احساسات، نیاز به آرامش، تخطی از و تعدی به ارزشهایمان، آگاهتر میشویم. گاهی تغییر در یک لحظه بصیرت یا بیداری ناگهانی اتفاق میافتد، اما بیشتر آهسته آهسته بر ما ظاهر میشود. با تمرین قدمها، چنان که با صدای درونیمان صادق میشویم، چنان که به ارتباط آگاهانه با قدرت برترمان بازمیگردیم، چنان که به دوستانمان نزدیکتر میشویم، خود واقعیمان پیدا میشود.
هر چه بزرگتر میشوم، میبینم که همیشه واقعی بودهام. فقط داشتم از بیرون خودم را تماشا میکردم.
(از کتاب Touchstones)
ترجمه مجله اعتیاد: آزاده اتحاد