وسوسه ذهن / ۲۶خرداد

طبق اظهارات دکتر ویلیام سیلک ورت، ما که از شکنجه الکلیسم رنج برده‌ایم باید بدانیم که جسم الکلی هم مانند افکار او کاملاً  غیر طبیعی است. وقتی به ما می‌گفتند تنها دلیل ضعف ما در کنترل مشروب خواری، درست کنار نیامدن با زندگی، فاصله زیاد با واقعیات و یا مغز معیوب است، برایمان قابل قبول نبود. البته این مطالب تا حدودی درست بودند و در واقع تا حدود زیادی هم در مورد بعضی از ما صدق می‌کردند اما ما مطمئنیم که ما جسماً هم بیمار بوده‌ایم. به اعتقاد ما هر تصویری که این جنبه جسمی بیماری الکلیسم را در بر نگیرد تصویر کاملی نیست.
کتاب بزرگ الکلی های گمنام (ص XXIV)


… باید چیزی اتفاق بیفتد تا ما از وسوسه ذهن خلاص شویم، و این همان مشکل اصلی است که همه‌ی ما با آن دست و پنجه نرم می‌کنیم. انجمن پزشکی آمریکا می‌گوید الکلیسم یک بیماری است، علائمی دارد، بهبود پذیر است اما درمان پذیر نیست و تنها شانس یک الکلی برای زندگی این است که دیگر لب به مشروب نزند.

اما پزشکان نتوانستند راهی جلوی پای ما قرار دهند که چطور در دراز مدت از مصرف پرهیز کنیم. هیچ وقت نمی‌توانند.

این همان چیزی است که این کتاب {یک عینک جدید} راجع به آن صحبت می‌کند. این‌که چطور از َشرِ وسوسه‌ی ذهن که ما را به شراب‌خواری سوق می‌دهد خلاص شویم. تمام برنامه الکلی‌های گمنام برای همین است، رهایی از وسوسه.

 حالا چرا امشب من مست نیستم؟ سوال خوبی است. من یک احمقِ الکلیِِ سر به هوا هستم. پس چرا امشب مست نیستم؟

عذاب جهنمی از بین رفته. من دیگر با خودم، شما، زندگی و خدا یا شیطان نمی‌جنگم.  با خود، با مردم و با خدایی که درک می‌کنم صلح کرده‌ام و به همین دلیل است دیگر الکل نمی‌زنم.

وقتی می‌گویم من یک الکلی هستم بدین معنی است: من نمی‌توانم هم مشروب خواری کنم، هم زندگی.

و نیز به تنهایی نمی توانم دست از الکل بردارم… 

از کتاب یک عینک جدید، صفحه۴۹، اثر چاک سی، ترجمه مسعود فروغی

↔        ↔         ↔

با افراد خانواده ات بدانگونه رفتار کن که گویی هر کدام، یک تازه وارد هستند.
به آنها هم اجازه اشتباه کردن بده!
همان عشق، همان مهربانی، همان احترام و همان توجهی را که نثار تازه واردان می کنی، از خانواده خویش دریغ مکن.
اینها موجب استحکام بنیان خانواده می شود.