احترام/۱۶ مرداد
در آغاز کلمات و جادو مشابه هم بودند و حتی امروز هم کلمات، بخش اعظم قدرت جادویی خود را حفظ کردهاند. (زیگموند فروید)
ما تجربیات خود را با کلماتی که برای توصیف آنها استفاده میکنیم، شکل میدهیم. تصاویر هم برای ما انتظاراتی را ایجاد میکنند و ما بهطور طبیعی به سمت آنها حرکت میکنیم. وقتی شخصی میگوید “نمی توانم!” او به ضمیر ناخودآگاه خود فرمان میدهد که «ناتوان» است.
هنگامی که او در افکار خود تصویری از حرکت به سمت هدف دارد، ممکن است بگوید: “این کار سختی است، اما من میخواهم بهترین تلاش خود را بکنم.”
اما اگر هر بار که اشتباهی مرتکب شود، به خود توهین کند که “ای احمق! تو نمیتوانی هیچ کار درستی انجام بدی»، او دارد به خودش آموزش میدهد که بیلیاقت است.
در بهبودی ما وظیفه داریم از کلمات به طور محترمانه، صادقانه و سودمند استفاده کنیم. ما دیگر از کلمات شرمآور یا تحقیرآمیز یا عیبجو استفاده نمیکنیم. اکنون زبان ما تأثیر آرام بخشی بر روی خود ما و اطرافیان ما دارد. پس امروز بیایید به ذخایر مثبت خود نگاه کنیم و آنها را نام ببریم. بیایید با قدرت، صبر و حمایت نیروی برتر خود، مشکلات را برطرف کنیم.
امروز، من به دنبال تصاویری هستم و از کلماتی استفاده می کنم تا به همه نشان دهم که به خودم و دیگران احترام میگذارم.
(Touchstones, Meditations For Men)
◊ ◊ ◊
هر زمان که ذهنی، درگیر نباشد، آمادگی دریافت حکمت الهی را دارد.
اگر ذهنمان آرام و رها باشد، چیزهای قدیمی را کنار میگذارد؛ در حال زندگی میکند و گذشته و آینده را در زمان “حال” حل میکند.
زمانی که در حال زندگی میکنم، راه حلها ساده هستند و میتوانم راهنمایی خداوند را در مسیرهای سخت زندگی و در لحظات پر تشویش، حس کنم.
◊ ◊ ◊
نقل قول از کتاب Hour To Hour
با پیروزمندان بنشین و با خدا وقت بگذران، آنگاه میبینی که پایان شب سیه سپید است. نشستن با پیروزمندان یعنی برقرار ارتباط با آدمهای پاک و هوشیار برنامه و وقت گذراندن با خدا یعنی حضور در جلسات.
خدایا به من عقل سلیم عطا کن که نود روز، هر روز، در جلسه حضور پیدا کنم و با افرادی که در مسیر بهبودی قرار دارند، ارتباط برقرار کنم.
همآفرینی
من در جهان فرصتها زندگی میکنم. من در جهانی زندگی میکنم که خیالم جلوتر از خودم گام برمیدارد. آنچه من در ذهنم میبینیم، میتواند به حقیقت تبدیل شود. اول باید آن را ببینم، احساس کنم و واقعاً تجربهاش کنم. بعد دری را درون خودم باز کنم تا خیالم از طریق آن بتواند، هر وقت خدا بخواهد، به حقیقت تبدیل شود. من فقط به آنچه خودم مایلم امکانپذیر ببینم، محدودم. زندگی فرایندی خلاقانه است که من در آفرینش آن نقش دارم. من و خدا با هم تلاش میکنیم تا این جهان را به جایی بهتر برای زندگی تبدیل کنیم. من در آفرینش این جهان زیبا نقش دارم.
اگر حالا نه، پس کِی؟ اگر تو نه، پس کی؟ اگر اینجا نه، پس کجا؟