
رها کردن گذشته/۶ خرداد
روز پذیرش
در یکی از وعدههای برنامه دوازدهقدمی آمده: «ما نه افسوس گذشته را میخوریم و نه از آینده میترسیم.» نه گذشته و نه آینده نباید بر افکار و اعمال امروز ما تأثیر بگذارد. اگر همه چیز در دست نیروی برتر ماست، هیچ کس یا عملی نمیتواند خارج از این کنترل والا باشد.
امروز من بر هر آنچه در گذشته گفته شده یا اتفاق افتاد، فائق میآیم. باور خواهم داشت که آینده روشن خواهد بود و وعدهها به حقیقت خواهد پیوست. اگر باورهایم و ارزش به خودم در نیروی برترم محکم و نهادینه است، نظر یا انتقاد هیچکس نمیتواند پریشانم کند.
شاید در گذشته من فروپاشی زیاد اتفاق افتاده باشد و حتی همین اواخر، در روزهایی که هوشیار زندگی کردهایم. اما مهم نیست. نیروی برتر ما به طرز معجزهآسایی گاهی شرایط منفی را به آیندهای بهتر تغییر خواهد داد. و این دقیقاً زمانی اتفاق افتاد که شرایط بیمارگونه ما تغییر کرد و زندگی شکل تازهای به خود گرفت.
من امروز زندگی را میپذیرم و در پی موهبتهای پیشبینیناپذیر خواهم بود. حالا که مسیر و اراده خدا را در زندگیام پذیرفتم، هیچ فرد یا گروهی نمیتواند مرا از نیکی دور نگه دارد.
از امروز به بعد دیگر این را به خاطر خواهم سپرد که «خدا در تمام مسیرهای زندگی مرا هدایت خواهد کرد.»
(از کتاب Walk In Dry Places)
رها کن و بگذار خدا راهنمای مسیرت باشد. (شعار برنامه دوازده قدم)
بعضی روزها از خودمان میپرسیم، آیا زندگی ارزش زیستن دارد؟ احساس تنهایی میکنیم. به نظر میآید هیچکس به فکر ما نیست.
زندگی سخت به نظر میرسد. بهبودی سخت به نظر میرسد. این زمانی است که باید سرعت خود را کم کنیم و نگاهی دوباره به آنچه اتفاق میافتد، بیاندازیم. ما این احساس را داریم زیرا از مسیر بهبودی خود خارج شدهایم. ممکن است ما دوباره بخواهیم مردم همهچیز را به روش ما ببینند. ما کنترل کردن را دوست داریم. به یاد داشته باشید، همه مشکلات، مشکلات ما نیستند. همه کارها، کار ما نیست. ما نمیتوانیم همه چیز را همانطور که میخواهیم داشته باشیم. اما میتوانیم سهم خود را انجام دهیم و بقیه کارها را رها کنیم. بعد میتوانیم احساس بهتری داشته باشیم.
نیایش امروز: نیروی برتر کمکم کن به خاطر بسپارم امروز تنها کار من این است که به آنچه اراده تو برایم رقم زده، عمل کنم. کار من این نیست که تو باشم.
فعالیت امروز: امروز با راهنما یا یکی از دوستانم در برنامه صحبت خواهم کرد. درباره کنار آمدن با چیزهایی که ناامیدم میکند، حرف خواهم زد.
(از کتاب Keep It Simple)