رهایی از کمال‌گرایی

رهایی از کمال‌گرایی/۲۱ آبان

به احتمال زیاد، شما و شوهرتان مدت‌ها منزوی بوده‌اید، زیرا مشروب‌خواری الکلی‌ها معمولاً باعث انزوای همسران آنها می‌شود. بنابراین شما هم به اندازه‌ی شوهرتان نیاز به علایقی جدید و دلایلی پُر مفهوم برای زندگی دارید. اگر به جای گله‌گُذاری همکاری کنید، خواهید دید که شوق بیش از حد او به مرور متعادل می‌شود. احساس مسئولیت جدیدی نسبت به دیگران در هر دوی شما بیدار خواهد شد. شما و شوهرتان بهتر است به جای فکر به چنگ آوردن چیزی از زندگی، در فکر این باشید که چیزی به آن بیافزایید. اگر این کار را انجام دهید بدون شک زندگی شما بهتر خواهد شد. شما زندگی قدیم خود را رها خواهید کرد تا یک زندگی به مراتب بهتر از آن را پیدا کنید.

(کتاب الکلی‌های گمنام، خطاب به همسران، ص۱۱۹)

نقل قول از کتاب ساعت به ساعت

در این مقطع احتمالاً دیگر از حرف‌هایی که می‌شنوید، ناراحت می‌شوید. پذیرش حقیقت سخت است اما در نهایت بیشترش با عقل جور درمی‌آید. فعلاً فقط بدون بحث گوش بدهید، بگذارید قبل از نه گفتن، همه چیز کمی برایتان جا بیفتد.

حتی اگر حالا حرف‌هایی را که به‌ام می‌زنند، نمی‌پذیرم یا موافق‌شان نیستم و بلافاصله رد می‌کنم، بگذار که گوش کنم، ذخیره‌اش کنم تا بعداً به سراغ‌شان بروم و اطلاعات را در ذهنم پردازش کنم.

رهایی از کمال‌گرایی

امروز من دیگر نمی‌خواهم زندگی‌ام کامل باشد که تازه بتوانم دوستش داشته باشم و نه می‌خواهم تمام روابطم کامل باشند تا تازه بتوانم برایشان ارزش و احترام قائل باشم.

اگر بخواهم برای زندگی و روابط کامل تلاش کنم، دائماً در یک جنگ روانی با توهم فانی کمال‌گرایی خواهم بود. چیزی به نام کمال وجود ندارد و پافشاری بر داشتن زندگی کامل مساوی است با غرق شدن در جزئیات و غافل ماندن از اصل ماجرا. خودم را محکوم نمی‌کنم به اینکه همیشه احساس بدشانسی کنم. کمال در چشمان خالق است؛ انتزاعی است. من از لحظه نمی‌خواهم که بیشتر از لحظه باشد. در عشق به خودم شرطی رفتار نخواهم کرد.

آگاهی

من در یک سفر معنوی هستم. و در این سفر معنوی، خودم بهترین خلبان و بهترین فیلسوف خودم هستم. هیچ‌کس مرا به اندازه‌ خودم نمی‌شناسد و هیچ‌کس نمی‌تواند به خوبی خودم تمام اطلاعاتی را که هر روز دریافت می‌کنم، در تصویری منسجم از زندگی‌ام بگنجاند. اگر مسئولیت سفرم را بر عهده نگیرم، هیچ‌کس نه این کار را می‌کند، نه می‌تواند بکند. خدا من را به من داده است تا مراقبش باشم. من مسئول خودِ خودم هستم. من هستم که خودم را در طول روز پیش می‌برم، هزاران تصمیم ریز و درشت را که زندگی را می‌سازد، می‌گیرم. من چشم و گوش پشت هر لحظه‌ام. من تصمیم‌گیرنده‌ام.

زندگی من به خودم بستگی دارد.

(دکتر تیان دیتون)