
رهایی از خودپسندی/۱۷ اسفند
آدمی باید به این راضی باشد که کوه را همانطور که هست، تماشا کند، نه آنکه تفسیرش کند.
(دیوید ایگناتو، شاعر امریکایی)
ما معتادها و وابستهها به خودمحوری خود آگاهیم. از سوی دیگر، وقتی از آن رها میشویم، احساس آرامش و نشاط میکنیم. خودمحوری باعث شده بود که ما همه چیز را شخصی بینیم. به اطرافمان، به دیگران و واکنشهایشان بسیار حساس بودیم. با اینکه در بسیاری مواقع خیلی چیزها اصلاً به ما هیچ ربطی نداشت. خدواند باران را بر سر عادل و ظالم یکسان میباراند.
وقتی به کوه نگاه میکنیم و در این منظره خودمان را گم میکنیم، روحمان تازه میشود. اما برای این تجربه حتماً نیازی به وجود کوه نیست. وقتی به دوستی گوش میدهیم و فقط دیدگاه او را میشنویم، وقتی سگی را نوازش میکنیم و فقط از این موجود دوستداشتنی لذت میبریم، وقتی به غروب آفتاب نگاه میکنیم و مست آنچه که هست، میشویم، یعنی داریم رشد میکنیم.
خدایا به من قدرت رها شدن از خودپسندی و پریشانی را بده.
(از کتاب Touchstones Meditation For Men)
رهایی از شر خودپسندی کلید خوشبختی است و تنها با یاری خداوند تحقق مییابد. ما مسیر خویش را با جرقهای از روح الهی آغاز، اما با خودخواهی فراوان، انحراف از این مسیر را ادامه دادیم. در مسیر رشد و در ارتباط با دیگران میتوانیم یکی از دو راه را بر گزینیم؛ ما میتوانیم دگربار خودخواه و خودخواهتر شویم و در حقیقت آن جرقه الهی درونمان را خاموش کنیم. یا میتوانیم با از خود گذشتگی بیشتر، معنویت خویش را گسترش بخشیم تا اینکه در نهایت، معنویت تبدیل به مهمترین چیز در زندگیهایمان شود.
دعا می کنم باشد که فداکارتر، زلالتر و عاشقتر شوم. دعا میکنم در هر روز مسیر صحیح را انتخاب نمایم.
↔ ↔ ↔
لغزشها و طبیعتِ انسان
گرایشی وجود دارد که به هر عملی که از یک الکلی سر میزند برچسبِ “رفتارِ الکلیوار” بزنیم. اما حقیقت این است که این تزلزلها و لغزیدنها، تنها ناشی از ماهیت طبیعی انسان است. دمدمی مزاج بودنِ فکری و احساسی به عنوان علائمِ الکلیسم طبقه بندی شدهاند، صرفاً بخاطر اینکه الکلیها چنین خصلتهایی دارند. اما این خصلتها بعضاً در “غیرِالکلیها” نیز قابل مشاهدهاند. در واقع اینها علائمِ انسان بودن هستند.