
روابط/۲۱ اسفند
بهبودی ما بر اساس روابطمان است و اکثر ما به انواع مختلف با آن مشکل داریم. روابطمان با یکدیگر در جلسات، با خانوادهای که متعلق به آن هستیم و با خانوادهای که خود به وجود آوردهایم. همگی شرایطی را برایمان فراهم میکنند تا بیاموزیم اصولی مانند صداقت، همدلی و صمیمیت را چگونه تمرین کنیم. عشق نیرویی درمانگر در زندگیمان است. و ما قدرت آن را زمانی تجربه میکنیم که خود را در معرض آن قرار دهیم.
(کتاب پاک زیستن، صفحه VII)
شگفت زده میشویم
هیچ انسانی کامل نیست. هر انسانی قطعاً دارای نقاط ضعف و قوت است. دوستان ما هم، خارج از این قاعده نیستند؛ همینطور که ما تضادهای شخصیتی داریم آنها هم کمابیش گرفتار چنین خصایصی هستند. بدیهیست ما در زمان مصرف مواد مخدر در زندگی گذشته خود، بر حسب اتفاقات متفاوت، ممکن است ضربات آزاردهنده و یا صدمات گوناگونی را تجربه کرده باشیم که تاثیرات منفی شدیدی در ما بهوجود آورده است. این تجربهها باعث شده تا ما یک ترس ریشهدار برای برقرار کردن رابطه داشته باشیم. همیشه در فرار و در هراس هستیم. به خاطر فرار از تکرار تجربه دردآور، در دوستیها و معاشقهها، اکنون گرفتار نوعی چالش جدی شدهایم که توام با بیاعتمادی است.
هسته اصلی بیماری ما خودمحوری است. که لازم است از ابتدای بهبودی و تا آخر عمر به آن بپردازیم و ما آموزش این کار را از همان بار اول که به جلسات اِن اِی وارد میشویم، شروع میکنیم: همدلیای که احساس میکنیم و این احساس که دیگران درک میکنند که ما چقدر زجر کشیدهایم، باعث از بین رفتن خودمشغولی میشود و ما را از شر خودمان رها میسازد.
فرار از دست خودمحوری، ما را با دیگران صادق میکند و ما از نعمت وجود ایشان و منحصر به فرد بودنشان شگفت زده میشویم. هر یک از ما در بعضی چیزها قوی و در بعضی دیگر ضعیف هستیم. در مییابیم که میشود به کسی کمک کرد و در آن واحد از همان شخص نیز کمک دریافت نمود.
(کتاب پاک زیستن ، صفحه ۱۵۵)
وقتی قادر به برقراری ارتباط با دیگران و کمک به آنها هستیم، رشد روحانی خود را تشخیص میدهیم. – کتاب پایه NA