غرور ریشه اصلی تمام مشکلات من است/۷ شهریور
بیش از هزاران سال مطالبهی زیاده از حدّ خود را برای تامین پرستیژ و خیالبافیهای نافرجام خواستار بودهایم. هر زمان که تصور پیروزی نمودیم به صرف مشروب مشغول شدیم، تا رویاهای بزرگتر و جالبتر عایدمان شود. زمانی که محرومیت دچارمان شد، مشروب نوشیدیم تا کمبودمان را فراموش کنیم و هرگز آنچه را که تصور به دست آوردنش را میکردیم، برایمان کافی نبود.
(کتاب دوازده و دوازده، قدم هفتم، ص۷۴)
هر چه بیشتر جستجو در خود را انجام میدهیم بهتر تشخیص میدهیم که جریحهدارشدن غرور ما، موجب عکسالعملهای منفی در زندگی ما بوده است. غرور و خودخواهی ریشه اصلی تمام مشکلات من است. هنگامی که غرور من صدمه میبیند به عنوان نمونه حالات خشم و کینهجویی به من دست میدهد. بهحدی که قادر به فکر کردن و صحبت کردن منطقی نمیباشم. زمانی که خود را در یک چنین حالت عاطفی درگیر میبینم باید به خاطر بیاورم که حتماً غرور من به نوعی جریحهدار شده است. در آن زمان است که با بردیاری و متانت تا عادی شدن حالت خود باید صبر کنم و سپس با واقعبینی، مشکل خود را مورد بررسی قرار دهم.
هنگامی که غرور من مورد تهدید قرار گرفته و با آن که صدمه دیده است، آیا من دعا میکنم که فروتنانه و در کمال تواضع حالت طبیعی خود را بازیابم؟
آیا من درک کردهام که به هنگام صدمه دیدن غرور من، بقیه وجودم سالم است؟ آیا من تشخیص دادهام در زمانی که غرور من آزرده میشود، سرسختتر و مقاومتر برای نبردی دیگر باز میگردد و هر بار به شکلی غیر منطقی سعی در منزوی کردن من از جهان پیرامونم مینماید؟
آیا من قادرم که غرور خود را در محلی امن نگهدارم تا هم از خطر صدمه دیدن در امان باشد و هم سعی در ادعای کسب تمام موفقیتها نداشته باشد؟
فروتنی تنها حالتی است که میتواند غرور را رام کند.
(A Day at aTime کتاب)
◊ ◊ ◊
نقل قول از کتاب Pocket Sponsor
دعا چیزی را که برایش دعا میکنید، تغییر نمیدهد. دعا خود شما را تغییر میدهد. من سعی میکنم که با دعا خودم را «بزنم»، نه با صندلی، و این چنین است که تغییر میکنم.