اولین اولویت ما/۲۸ مرداد

اولین اولویت ما/۲۸ مرداد

بیماری اعتیاد به اشکال مختلف “وسوسه فکری و اعمال ناشی از اجبار” که هیچ رابطه ای با مواد مخدر ندارند، آشکار می‌شود. گاه در مورد مسائلی که شاید پیش از قطع مصرف مواد، اصلاً برای ما اهمیت نداشت، خود را دچار وسوسه و رفتار ناشی از اجبار می‌یابیم. ممکن است بار دیگر سعی کنیم که خلاء وحشتناک درونی را که گاه و بی‌گاه به سراغمان می‌آید، با چیزی خارج از خودمان پر کنیم. هر زمان متوجه می‌شویم از چیزی برای تغییر احساسات خود استفاده می‌کنیم، باید اصول قدم اول را اجرا کنیم.
(کتاب چگونگی عملکرد)

◊         ◊         ◊

باید بهبودی خود را در رأس قرار دهیم و ترتیب اولویت‌های خود را حفظ کنیم. (کتاب پایه NA)

قبل از آمدن به NA، از بهانه‌های بسیاری برای توجیه مصرف مواد استفاده می‌کردیم: «او بر سر من فریاد کشید.» «او چنین گفت.» «همسرم مرا ترک کرد.» «من اخراج شدم.»

از این بهانه‌ها استفاده می‌کردیم تا برای حل مشکل مواد خود درخواست کمک نکنیم. باید می‌فهمیدیم که تا وقتی به مصرف مواد ادامه دهیم، این مسائل همچنان ادامه دارد. تنها وقتی بهبودی را در رأس اولویت‌های خود قرار دادیم، این وضعیت‌ها شروع به تغییر کرد.

ممکن است امروز نیز به همین رفتار گرایش داشته باشیم و برای عدم حضور در جلسات و خدمت بهانه بیاوریم. بهانه‌های امروز ما ممکن است ماهیت متفاوتی داشته باشد: «نمیتوانم بچه‌های خود را تنها بگذارم.» «از مرخصی خسته شده‌ام.» «باید این پروژه را انجام دهم تا بتوانم رئیس خود را تحت تأثیر قرار دهم.»

اما هنوز هم اگر بهبودی را اولین اولویت خود قرار ندهیم، احتمالاً دیگر مجبور به نگرانی درباره این بهانه‌ها نخواهیم بود. اگر دچار لغزش شویم، فرزندان، مرخصی و شغل دیگر در زندگی ما نخواهند بود.

بهبودی باید در اولویت باشد. شغل داشته باشیم یا نداشته باشیم، رابطه داشته باشیم یا نداشته باشیم، در هر حال باید در جلسات حضور یابیم، قدم‌ها را کار کنیم، با راهنمای خود تماس بگیریم و در خدمت خداوند و دیگران باشیم. اعمال ساده مزبور این امکان را برای ما فراهم میکنند که مرخصی، خانواده و رؤسایی داشته باشیم تا بتوانیم درباره آنها احساس نگرانی کنیم. بهبودی اساس زندگی ماست و هر چیز دیگر را ممکن میسازد.

فقط برای امروز: ترتیب اولویت‌های خود را حفظ می‌کنم. بهبودی در فهرست من شماره یک است.

(کتاب فقط بری امروز، ص۲۷۱، ۱۱ آذر)

◊         ◊         ◊

از کتاب One More Day

یکی از بدیمنی‌های این دنیا این است که ترک عادات خوب از از عادات بد آسان‌تر است.

(سامرست موآم، نویسنده انگلیسی)

عادات قدیمی، به خصوص بدها، معمولاً سخت از بین می‌روند. وقی رفتار یا عادات عزیزان‌مان اذیت‌مان می‌کند، ما باید با درایت سکوت اختیار کنیم. گاهی این‌طور به نظر می‌آید که همه اطرافیان‌مان یا دارند ناخن‌شان را می‌خورند، سیگار می‌کشند، بد و بیراه می‌گویند یا پرخوری می‌کنند. بیماری، یا هر عامل تنش‌زای دیگری از این دست، همیشه به صورت عادات بد خودشان را نشان می‌دهند. مثلاً شاید طاقت ما در برابر خطاهای دیگران و حتی حال خوب‌شان کم شود.

ترک عاداب بد سخت است، به‌خصوص همین الگوی کهنه انتقاد کردن، اما ما می‌توانیم یاد بگیریم که ترک کنیم. حتی با تنش مازاد در زندگی‌مان، می‌توانیم تلاش کنیم عادات جدید در خودمان به وجود بیاوریم. می‌توانیم یاد بگیرم پیشرفتی را که حاصل کردیم، به رسمیت بشناسیم و بابت آن به خومان ببالیم.

از همین امروز می‌توانم شروع کنم به ایجاد عادات قوی جدید و جلو عادات قوی قدیمی را بگیرم.