با آرامش زندگی کنید نه خماری احساسی/۱۴ بهمن
وقتی یک الکلی خماری شدیدی از مشروبخواری سنگین روز قبل دارد نمیتواند امروز بهخوبی زندگی کند. نوعی دیگر از خماری وجود دارد که ما چه با مشوبخواری چه بدون آن، آنرا تجربه کردهایم و آن خماری احساسی emotional hangover است. این خماری نتیجه مستقیم زیادهروی دیروز و یا امروز ما در احساسات منفی چون خشم، ترس، حسادت و امثال آن است.
اگر خواهان آرامش برای امروز و فردایمان هستیم، بدون شک باید این خماریها را از میان برداریم. لازم نیست که در گذشته خود به شکلی بیمارگونه پرسه بزنیم بلکه این کار نیازمند پذیرفتن و اصلاح اشتباهاتمان در حال حاضر است.
(کتاب دوازده و دوازده، قدم دهم)/از دیدگاه بیل، صفحه ۵۵)
⇔ ⇔ ⇔
روزی با حقیقت روبرو خواهم شد
ذهن خویش را با معماهایی که قادر به حلشان نیستی مغشوش مکن. شاید تا زمانی که عمرت به پایان رسد، بعضی از راه حلها هرگز به تو نشان داده نشوند. از دست دادن ناگهانی عزیزان، ناهمواریهای مسیر زندگی، درگیر نقصها شدن و گمراه شدنها و بسیاری از موارد گیج کنندهای که شاید تا روزی که به زندگی جاودان دست یابی، برای تو مجهول بمانند.
«ای بنده من، من حرفهای زیادی برای گفتن به تو دارم، اما اکنون تو از تحمل آنها عاجزی.»
پس تو تنها می توانی قدم به قدم و مرحله به مرحله، در مسیر خویش به سوی ادراکی برتر و آگاهی به پیش روی.
دعا میکنم باشد که راضی باشم به اینکه آنچه را اکنون تاریک میبینم زمانی در نظرم روشن و شفاف جلوه کند. دعا میکنم باشد که ایمان داشته باشم روزی با حقیقت روبرو خواهم شد.
⇔ ⇔ ⇔
واقعیتی از تجربه ما
حال فرض کنید که در رسیدن به ایدهآل منتخب خود ناموفق بوده، متزلزل شدیم و به رفتارهای جنسی گذشته دوباره روی آوریم، آیا مفهومش این است که دوباره به مشروبخواری بر میگردیم؟ بعضی میگویند بله، اما این فقط نیمی از حقیقت است. این به ما و نیّت ما بستگی دارد، اگر ما از کرده خود پشیمان باشیم و صادقانه یخواهیم که خداوند ما را به طرف چیزهای بهتری هدایت کند، در آن صورت باور داریم که بخشوده خواهیم شد و در این میان درسی نیز خواهیم آموخت. آما اگر پشیمان نباشیم و با رفتار خود همچنان باعث آزار دیگران شویم، مطمئناً مشروبخواری را دوباره از سر خواهیم گرفت. ما تئوری بافی نمیکنیم، بلکه واقعیتی است که از تجربهی خود نقل میکنیم.
(کتاب الکلیهای گمنام، صفحه ۷۰)
خماری احساسی
به عنوان انسانهای معتاد، ما در روابط و تنهایی خود اغلب ناتوان هستیم. شادی نمیکنیم و از زندگی لذت نمیبریم. این ناتوانی اغلب به علت این است که حتی در فرصتهای شادی هم، خود را به غم و بدبختی متصل میکنیم. حتی اگر در واقعیت این بدبختی وجود نداشته باشد، در ذهن خود به دنبال درد و مشکلات میگردیم. مانند گذشته دیگر مواد یا الکل مصرف نمیکنیم ولی درد و خماری احساس میکنیم. حالا به عنوان معتاد، خماری احساسی داریم. مثل اینکه به طور ناخودآگاه، نیاز به مقداری غم و غصه در زندگی خودمان داریم.
حتی اگر در واقعیت غم وجود نداشته باشد، خودمان را مجبور به تولید آن میکنیم! گذشته را کاویده و شکاف زده، تا چیزی برای زانوی غم بغل کردن پیدا کنیم! از گرسنگان آفریقا گرفته تا نگرانیهای آینده، ما به غم روزهای نیامده میپیوندیم. گاهی هم در ذهن خود فیلمی غمناک و جنگی ایجاد میکنیم و خود را در آن به عنوان قربانی تصور میکنیم. چون در ذهنمان، برای دیگران جانفشانی و انجام کارهای قهرمانانه انجام دادهایم و احساس قدرشناسی هم به ما نمیآید.
برای رهایی از مشکل خماری احساسی، باید برای هوشیاری عاطفی برنامه ریزی کرد. هوشیاری عاطفی توانایی تشخیص احساسات خود و پذیرفتن این واقعیت است که احساس اضطراب، خشم، تنهایی یا حسادت امری طبیعی است و اشکالی ندارد. هوشیاری عاطفی نه به آنچه در زندگیمان رخ میدهد، بلکه بیشتر به نگاه ما نسبت به آنچه رخ داده، بستگی دارد. در این مقاله مجله اعتیاد، به نامه تاریخی بیل دابلیو اشاره میکند که به علت افسردگی خود، در یادداشتی برای اولین بار از اصطلاح «هوشیاری عاطفی» emotional sobriety استفاده کرد.مقاله زیر را حتما مطالعه کنید: