زندگی خسته‌کننده نیست

زندگی کن و بگذار دیگران هم زندگی‌شان را بکنند/ ۸ فروردین

وقتی کسی را می‌بینیم که در باتلاق الکلیسم در حال غرق شدن است، پس از کمک‌های اولیه، آنچه را که داریم در دسترس او قرار می‌دهیم و محض خاطر او داستان خود را تعریف می‌کنیم و تقریباً خاطرات وحشتناک زندگی گذشته را دوباره در مقابل خود زنده می‌کنیم. اما آن عده از ما که سعی در به‌دوش کشیدن تمام سنگینی گرفتاری‌های دیگران داشتند، طول زیادی نکشید که مغلوب شدند. 

(کتاب الکلی‌های گمنام، صفحه ۱۳۲) 

نقل قول از کتاب Hour To Hour

بهبودی هزینه زیادی برای ما ندارد. زمان می‌برد. باید سخت تلاش کنم و هر لحظه و هر ساعت زندگی را آگاه و هوشیار بگذرانیم. اول این راه، اجبار است تا به خواستن برسد.

من شاکرانه، از برنامه استقبال می‌کنم. 

صدای هنوز زنده درونم

من ایمان خواهم آورد. آن صدای هنوز زنده درونم را دنبال خواهم کرد. وقتی شک می‌کنم، که حتماً خواهم کرد، به عمق درونم رجوع می‌کنم و چیزی را بیرون می‌کشم که حتی نمی‌دانستم آنجا بوده. چه همه چیز بر وفق مراد من پیش برود چه نه، ایمان خواهم داشت که همه چیز در نهایت درست خواهد شد. یا می‌شود یا نمی‌شود، در هر صورت، مسئله‌ای نیست. من به خودم موهبتِ ایمان را می‌دهم.

ایمان مرا نگه می‌دارد.

(دکتر تیان دیتون)

 زندگی خسته‌کننده نیست

برای یک معتاد که کاملاً در هیجانات جسم زندگی می‌کند، حالت بهبودی شاید خسته‌کننده به نظر بیاید. اما همین‌طور که در مسیر ما یاد می‌گیریم که با جسم، ذهن و روحِ متعادل زندگی کنیم، برایمان این سؤال پیش می‌آید که اصلاً چرا این حالت را هیجان‌انگیز می‌یافتیم.

حالا می‌دانم که زندگی کسالت‌آور و خسته‌کننده نیست، مشکل از خودم است.

شاید «زندگی کن و بگذار دیگران هم زندگی‌شان را بکنند» اصطلاح ساده‌ای به نظر بیاید، اما در واقع فهم و درک آن بر ما واجب است. وقتی ما سعی می‌کنیم رفتار و اعمال دیگران را کنترل کنیم، تنها نتیجه‌اش خشم، نفرت، غضب و در نهایت لغزش است.

قدرت برتر، بر صبر من بیفزا تا بتوانم «زندگی کنم و بگذارم دیگران هم زندگی‌شان را بکنند» تا زندگی خودم و دیگران را به مرگ تبدیل نکنم.