
زندگی نیازمند قدردانی است/۸ اردیبهشت
مهمترین کار، آن است که ما الکلیها باید از این خودخواهی دست برداریم. ما باید این کار را بکنیم، در غیر این صورت نابودمان میکند! معمولاً این طور به نظر میرسد که رهایی کامل از «خودمان» بدون کمک خدا امکانپذیر نیست.
(کتاب الکلیهای گمنام، صفحه ۶۲)
نقل قول از کتاب Hour To Hour
یک ضربالمثل سانسکریت میگوید: «خدا در مواد معدنی میخوابد، در گیاهان بیدار میشود، در حیوانها راه میرود و در تو میاندیشد.» هیچ جا یا زمانی نیست که آن قدرت که تو به آن باور داری، وجود نداشته باشد. فکرهای تو نقطه اوج این قدرت و بهبودی تو تجلی قدرت برتر است.
تمرین قدمها و اصول برنامه نیز مثل تجلی خدا بر زمین است.
سپاس میگویم
امروز تو را سپاس میگویم. اگر کسی کاری برایم بکند، تو را سپاس میگویم. اگر روزم را با حال خوش آغاز کنم، تو را سپاس میگویم. وقتی خوراکی دارم که مرا سیر و خوشحال میکند، قدر طعم و مزهاش را میدانم. اگر دنیا یک روز دیگر برای ادامه زندگی به من دهد، تو را به خاطر زنده بودن، سلامت، خانواده و دوستانم سپاس میگویم. وقتی قدردانی میکنم، اتفاق جالبی میافتد، از آنچه بابتش تو را شکر گفتهام، بیشتر نثارم میشود. آدمها دوست دارند ازشان قدردانی شود؛ سپاس گفتن باعث میشود با رضایت و لذت نثار کنند. زندگی نیازمند قدردانی است؛ سپاس گفتن باعث میشود زندگی هم سخاوتمندانه نثار کند.
من اینها را دستکم نمیگیرم.
(دکتر تیان دیتون)
اندیشه امروز
دعوت کردن دیگران به نوشیدن مشروب به ما احساس رضایت میداد. دوست داشتیم بگوییم: «بیا مشروب بخور به حساب من.» اما با این کار واقعاً هیچ لطفی به دیگران نمیکردیم. تنها داشتیم کمکشان میکردیم که مست شوند، بهخصوص اگر از قضا الکلی هم بودند. در ایای، ما واقعاً سعی میکنیم به الکلیهای دیگر کمک کنیم. اما اینجا کمک میکنیم که خود را بسازند، نه که از هم بپاشند. مشروب یک جور دوستی بین آدمها به وجود میآورد. اما در واقع این دوستی واقعی نیست، چرا که بر پایه خودخواهی است. ما همپیالههامان را برای رضایت خاطر خودمان دور خودمان جمع میکنیم. در ایای، ما دوستی واقعی داریم که نه بر پایه خودخواهی که میل به کمک به یکدیگر شکل میگیرد. و آنجا برای هم دوستانی واقعی میشویم، نه رفیق نیمهراه. آیا در هوشیاری حقیقتاً هر آنچه را که مستی بهام میداد، ندارم؟ آن هم بدون سردرد؟
(از کتاب Twenty-Four Hours A Day)