بیل دابلیو و دکتر باب

برنامه را ساده نگهداریم/۷ فروردین

چند ساعت بعد از آنکه از پیش دکتر باب آمدم، آن لبخند زیبا و بزرگ همیشگی‌اش جلو چشم‌هایم بود، وقتی با شوخی داشت می‌گفت: «یادت باشد بیل، بیا خیلی سختش نکنیم، بگذار ساده انجامش دهیم!» من رو برگرداندم و هیچ نتوانستم بگویم. این آخرین باری بود که دکتر باب را دیدم.

(از کتاب ALCOHOLICS ANONYMOUS COMES OF AGE )

بعد از سال‌ها هوشیاری گاهی از خودم می‌پرسم: « آیا واقعاً می‌تواند این‌قدر ساده باشد؟» بعد در جلسات، بدبین‌ها و شکاک‌های قدیمی را می‌بینم که با تقسیم زندگی‌شان به بخش‌های بیست و چهار ساعته و تمرین یک سری اصول با بیشترین حد توانایی فردی‌شان، مسیر ا‌ی‌ای را، بدون الکل، از جهنم پیمودند. و بعد به این نتیجه می‌رسیم که با اینکه این راه آسان نیست، اما من اگر آسان بگیرم، نتیجه خواهد داد.

اندیشه امروز 

اولش می‌خواهید هوشیار شوید، اما نمی‌توانید، بعد به قدرتی بزرگ‌تر از خودتان رجوع می‌کنید و با اعتماد به آن قدرت، قدرت کنار گذاشتن الکل را پیدا می‌کنید.

از آن زمان به بعد دیگر می‌خواهید هوشیار بمانید و این یعنی تربیت دوباره ذهن.

بعد از مدتی، متوجه می‌شوید که واقعاً از زندگی سالم، ساده و معمولی لذت می‌برید. دیگر بدون محرک مصنوعی الکل می‌توانید زندگی را واقعاً دوست داشته باشید. تنها کاری که باید بکنید، این است که به اعضای تمام گروه‌های ا‌ی‌ای نگاه کنید و خواهید دید که نگاه همه‌شان به زندگی چقدر تغییر کرده است. آیا نگاه من هم دارد تغییر می‌کند؟ 

مراقبه امروز 

دیگر حتی در تاریک‌ترین روزهای زندگی هم هرگز فراموش نمی‌کنم که خدا را شکر گویم. دیگر رویکردم، رویکرد تواضع و قدردانی خواهد بود. شکرگزاری از خدا تمرینی روزانه است که کاملاً ضروری است. اگر حتی یک روز، از روزهای خوب زندگی نباشد هم شکرگزاری باید آن‌قدر تکرار شود تا چنین شود. قدردانی برای آنها که به دنبال زندگی بهتری هستند، یک ضرورت است.

نیایش امروز

دعا می‌کنم که قدردانی و شکرگزاری، فروتنی با خود بیاورد. دعا می‌کنم که فروتنی، زندگی بهتری را برای من به ارمغان بیاورد.

(از کتاب  Twenty-Four Hours A Day )

ترجمه مجله اعتیاد: آزاده اتحاد