
لذت/۶ بهمن
زندگی برای من شمعی در حال سوختن نیست. مشعلی باشکوه است که هر لحظه در دستان من است و میخواهم که آتشاش، پیش از آنکه آن را به نسلهای بعدی بسپارم، تا ابد و تا جایی که میشود، سوزان و تابان باشد.
(جورج برنارد شاو، منتقد و نمایشنامهنویس بریتانیایی)
زندگی من سالها پر از درد بود و از درون کاملاً احساس پوچی میکردم. من آنچه را که باید، برای بچههایم و نزدیکانم کردم، اما با قلبی سنگین، و زندگی هر روزش انگار بیهدف میگذشت. با خودم فکر میکردم بر سر آن همه امید و آرزویی که برای داشتن زندگیای پر از لذت و شادی داشتم، چه آمد؟ گاهی درد آنقدر زیاد میشد که ادامه زندگی دیگر ارزش نداشت. گاهی حتی به خودکشی فکر میکردم. شنیده بودم که میگویند از پس درد، شادی میآید اما در آن روزهای سیاه، قاعدتاً نمیتوانستم این را ببینم.
تنها در بهبودی است که میفهمم آن درد معنایی داشت و باعث شد قدردان تمام شگفتیهای زندگیام باشم. حالا قدر زیباییهای طبیعت را میدانم و برای اولین بار بعد از مدتها روحم شاد شد. وقتی به آخرین موومان سمفونی شماره نُه باشکوه بتهوون گوش میکنم، به این میاندیشم که چگونه میشود از درد و رنج، چیزی به این عظمت و زیبایی خلق کرد. بتهوون این قطعه خارقالعاده را کمی پیش از مرگش نوشت، زمانی که به لحاظ عاطفی عمیقاً در رنج و عذاب بود و کاملاً کر شده بود. با وجود این، قطعهای چنین زیبا و باشکوه را خلق کرد که تا سالیان سال بعد از مرگ او زنده خواهد ماند.
حالا میدانم که رنجهایم دلیلی داشته و از پس آن، میتوانم کمی لذت یا شادی برای دیگران به ارمغان بیاورم، آن موقع است که زندگیام هدفی خواهد داشت. و فقط از طریق انجمن بود که توانستهام به این حقیقت واقف شوم.
(ترجمه از کتاب One Day At A Time)
♥ ♥ ♥
نقل قول از کتاب Hour To Hour
خشم ما معمولاً نشانه جدالی است که در ترک با آن مواجهیم. در ظاهر اینطور به نظر میآید که سر هیچ عصبانی میشویم اما در دل میدانیم که دلمان مواد مصرفیمان را میخواهد و چون نمیتوانیم آن را داشته باشیم عصبانی میشویم. ما پاک میمانیم، در جلسات شرکت میکنیم، با راهنما یا مشاورمان حرف میزنیم و خشممان فروکش میکند.
امید که نور بهبودی، حالا که دارم ساعت به ساعت اولین ماه را زندگی میکنم، بر خشم ناشی از عدم مصرف غلبه کند.
روزنه امید
من به دنبال روزنه امیدم، به دنبال معنی عمیقتر اتفاقات زندگیام. زندگی معلم من خواهد بود اگر بتوانم یاد بگیرم پیامهای نامحسوس نهفته در موقعیتهایی که در اطرافم به وجود میآید و به وجود میآورم بخوانم. من به دنبال درس [زندگی] خواهم بود. وقتی زندگی چالشهای اجتنابناپذیرش را پیشرویم قرار میدهد، سعی میکنم بفهمم چه چیزی را قرار است ببینم که نمیبینم، چه چیز را قرار است بشنوم که نمیشنوم، چه چیز را قرار است بدانم که نمیدانم. همیشه روزنه امیدی هست اگر من به دنبالش باشم. حتی اگر نتوانم آن را به راحتی ببینم، ایمان دارم که وجود دارد و خودش را به مرور زمان به من نشان خواهد داد. زندگی آسان نیست. یکی از راههایی که میتوانم از ناملایمات زندگی عبور کنم و درس بگیرم، این است که بفهمم نکته مثبت موقعیت سختی که برایم به وجود میآید چیست، که به دنبال روزنه امید باشم. آدمی هم در شادی و هم در غم رشد خواهد کرد. حتماً نباید فقط یکیشان باشد، چرا که اندوه میتواند به شادی تبدیل شود. میتواند آتش باشد که زمین را برای رشد تازه و تدریجی آماده کند.
همیشه روزنه امیدی هست.
دکتر تیان دیتون
مترجم: آزاده اتحاد