
حسادت به عزیزان/۲۷ آذر
قدم دوازدهم ما – رساندن پیام – خدمت اصلی انجمن اِیای است؛ این مهمترین هدف و دلیل بودن ماست.
(The Language of the Heart, page 60)
اندیشه امروز
ما دیگر از آن دنیای رؤیایی گذشتهایم. همهاش دروغ بود. خودمان برای خودمان ساخته بودیمش و وجود حقیقی نداشت. بله، ما افسوس گذشته را میخوریم، اما از آن درس هم گرفتهایم. حالا به شکل تجربه به آن نگاه میکنیم، چرا که به ما بینش لازم برای مواجهه با دنیای واقعی را، به هر شکلی که هست، داده است. لابد باید حتماً الکلی میشدیم تا ایای را بشناسیم. هیچجوره سر راهمان قرار نمیگرفت. حتی میتوانیم بگوییم که ارزشاش را داشت. آیا حالا گذشتهام را همچون تجربهای ارزشمند میبینم؟
مراقبه امروز
هر جا میروی، صلح جاری کن، نه نزاع. بکوش تا درمان هر درد باشی، نه بخشی از مشکل. بکوش تا شرّ را نادیده بگیری، نه که با آن بجنگی. همیشه بکوش که بسازی و هرگز ویران نکنی. به گواهی آنچه هستی به دیگران نشان بده که خوشبختی از پس به نیکی زیستن میآید. قدرتِ کردار تو بیشتر از قدرت کلام توست.
حسادت به عزیزان
اگرچه در ایای روی رنجش بیشتر از حسادت تمرکز میشود، اما هر دوی این احساسات زننده میتواند در هوشیاری ما را به ستوه آورند. بعضی از ما وقتی دیو بخیل حسادت به ناگاه بهمان حمله میکند، پریشانحال و شرمسار میشویم. این یعنی به برنامه عمل نمیکنیم؟
نه، چرا که هدف برنامه ما این است که صداقت و شفا به زندگی ما بیاورد، نه انکار احساسات بنیادی انسان. کاملاً قابل درک است که حتی در هوشیاری، گاهی آماج حملات حسادت قرار بگیریم. اغلب هم این حسادت نسبت به عزیزان و دوستان نزدیکمان خواهد بود.
وقتی احساسات اینچنینی از راه میرسند، ما راهحل را میدانیم؛ باید آن را با دوستی بخصوص از ایای در میان بگذاریم یا مشکلاتمان را به نیروی برترمان بسپاریم. این، پرهیز از انکار، همیشه جواب میدهد و اگر دیو بخیل غبطه و حسادت امروز از راه برسد، من میگذارم که قدرت شفابخش دوازده قدم به حسابش برسد.
ترجمه مجله اعتیاد: آزاده اتحاد