در تمام امورمان/۳۰ مرداد

هدف اصلی در برنامه AA هشیاری است. همه‌ی ما به این نتیجه رسیدیم که بدون هشیاری، هیچ نداریم.

هر چند یک عضو می‌تواند از روی نادانی، این هدف ساده را با میزان زیادی از بی‌منطقی به چیزهای دیگر بسط دهد و بگوید: «رسیدن به هشیاری تنها مسئولیت من است. هر چه نباشد من انسان خیلی نازنینی هستم، به جز در مورد مساله مشروب خوردنم. هشیاری از الکل را به من بده، بقیه‌اش با من!»

تا زمانی که این دوست‌مان به راحتی به چنین بهانه‌ای چسبیده است در مسئولیت‌ها و مشکلات واقعی زندگی‌اش پیشرفت نامحسوس و اندکی خواهد داشت و به راحتی در مسیری قرار خواهد گرفت که دیگر بار مشروب خواری را آغاز کند. دقیقاً به همین علت است که قدم‌های دوازده گانه الکلی‌های گمنام تاکید فراوان دارد “که این اصول را در تمام امور زندگی‌مان به کار بندیم”.

هدف از زندگی فقط رسیدن به هشیاری نیست، ما زندگی میکنیم تا بیاموزیم، خدمت کنیم وعشق بورزیم¹.

(کتاب از دیدگاه بیل،ص۱۰۲)


به سادگی اتفاق می‌افتد که انجام اقدامات این برنامه‌ی معنوی را متوقف کرده و به آن‌چه به دست آورده‌ایم بسنده کنیم که در آن‌صورت مستقیماً به‌طرف گرفتاری رفته‌ایم. الکل دشمنی است آب زیر کاه و ما از آن شفا پیدا نکرده‌ایم. آن‌چه ما به دست آورده‌ایم، چیزی نیست جز مهلت روزانه‌ای برای زنده ماندن، آن هم مشروط بر حفظ شرایط روحانیِ‌مان.

ما باید هر روز چشم اندازی از اراده‌ی خداوند را در تمامی اعمال خود بگنجانیم. «چطور می‌توانم به بهترین وجه در خدمت تو باشم – باشد که اراده‌ی تومحقق شود (نه من)». اینٰ‌ها افکاری است که باید همواره با خود داشته باشیم. در این راه می‌توانیم هرچه قدر که بخواهیم نیروی اراده‌ی خود را نیز به کار گیریم. این است طریق استفاده‌ی صحیح از اراده.

(کتاب بزرگ الکلی های گمنام، شروع اقدامات، ص۸۵)

۱- نامه ۱۹۶۶