
من متفاوت نیستم/۲ خرداد
برای نخستین بار چهار سال تمام پس از تاسیس AA این انجمن سبب هشیاری دائمی یک زن الکلی شد. برخی از زنان مثل کسانی که «به آخر خط نرسیدهاند» بر این باور بودند که متفاوتاند و الکلیهای گمنام نمیتواند به درد آنها بخورد. همانطور که ارتباطات و گفتگوهای بیشتری در میان خود زنان گسترش یافت، شرایط نیز تغییر کرد.
این فرایند تعیین هویت و دیگر اندیشی، بیوقفه ادامه یافته است.
معتاد محله بدنام شهر هم بر این باور بود که تافتهی جدا بافته است. بعضی دیگر از هنرمندان، ثروتمندان، فقرا، مذهبیون، منکران خدا، سرخپوستان، اسکیموها، سربازان و زندانیان نیز چنین ادعایی داشتند.
اما امروزه همهی اینها و حتی جمع کثیری بیش از اینها هشیار هستند و درباره این مشارکت میکنند، که چقدر همه ما شبیه هم هستیم هنگامی که در نهایت متوجه میشویم که هوا پس است.
(مجله گریپواین، اکتبر ۱۹۵۹/از دیدگاه بیل، صفحه ۳۱)
من نمیتوانم در اِیاِی خودم را «تافته جدا بافته» بدانم؛ اگر خودم را از دیگران و از ارتباط با قدرت برترم جدا کنم. اگر در ایای احساس کنم که مهجور و جداافتاده ماندهام، دیگران مسئولش نیستند. این چیزی است که من با احساس به گونهای «متفاوت» بودن به وجود آوردهام. امروز تمرین میکنم که در انجمن جهانی الکلیهای گمنام فقط یک الکلی باشم، مثل الکلیهای دیگر.
اندیشه امروز
بسیاری از کارهایی که ما در ایای میکنیم، در واقع آمادهسازی است برای آن لحظه حیاتیِ مواجهه با الکل و وسوسه نوشیدن. اگر ذهنمان را طوری تربیت کرده باشیم که برای آن لحظه حیاتی آماده باشد، قاعدتاً وسوسه نمیشویم و نمینوشیم. به عبارتی، اگر مشقهای ایای را خوب انجام داده باشم، وقتی وسوسه به سراغمان میآید، لغزش نمیکنیم. در آماده شدن برای آن لحظه حیاتی، وقتی وسوسه میشوم، آیا به یاد خواهم داشت که الکل دشمن من است؟
مراقبه امروز
چقدر دعا در این دنیا بیپاسخ مانده است، چون آنها که دعا کردهاند، نتوانستهاند تاب بیاورند تا ببینند آخرش چه میشود؟ پیش خودشان فکر کردند دیگر خیلی دیر شده، خودشان باید دست به کار شوند، که قرار نیست خدا راهنماییشان کند. «آنکه تا پایان تاب بیاورد، اوست که در امان خواهد بود.» آیا من میتوانم تا پایان تاب بیاورم؟ اگر بتوانم، رستگار خواهم شد. سعی میکنم شجاعانه تاب بیاورم. اگر تاب بیاورم، خدا قفل تمام آن گنجهای معنوی مخفی را خواهد گشود.
نیایش امروز
دعا میکنم از دستور خدا اطاعت کنم، تا کامیابی معنوی از آن من شود. دعا میکنم که هرگز قدرت خدا را زیر سؤال نبرم؛ تسلیم باشم و پذیرش داشته باشم.
(از کتاب Twenty-Four Hours A Day)