انزوا و تنهایی

چقدر مهم است؟/۱۷ دی

قضاوت درست.

بسیاری از ما تمام زندگی‌مان از هیچ هیاهو ساخته‌ایم؛ از مسائلی جزئی که آن‌قدر برای خودمان بزرگ کرده‌ایم تا تبدیل به فاجعه شده‌اند. بعضی‌هامان برای مواجهه با این مشکلات به الکل یا مواد مخدر پناه برده‌ایم. و چون از این بابت احساس گناه می‌کنیم، امروز با هر مشکلی مواجه می‌شویم، احساس می‌کنیم باید بی‌درنگ و با کفایت آن را رفع و رجوع کنیم. این احساس شاید تشویش و اضطراب بی‌مورد هم با خودش بیاورد. ما به سادگی می‌توانیم با یک سؤال ساده چنین مسائلی را برای خودمان حل کنیم: «چقدر مهم است؟» شاید گاهی ما داریم بیش از اندازه به موضوعی اهمیت می‌دهیم، بیشتر از ارزشی که واقعاً دارد.

وقتی ما حتی نمی‌توانیم مسائلی را که یک هفته قبل خاطرمان را آزرده کرده، به یاد بیاوریم، باید برایمان مشخص شود که تمام مسائل اهمیت ندارند. اگر وقتی مشکلی پیش می‌آید، این سؤال «چقدر مهم است» را از خودمان بپرسیم، می‌توانیم از نگرانی بیش از اندازه جلوگیری کنیم.

من از امروز رویکرد مسئولانه را در پیش می‌گیرم، اما حواسم هست که دیگر برای چیزهایی که در درازمدت واقعاً اهمیت چندانی ندارند، مته به خشخاش نگذارم.

(از کتاب Walk In Dry Places)


مهربانی در نثار کردن، عشق به وجود می‌آورد. لائوتسه

ما در بیماری گیرنده هستیم. حالا که دیگر بیمار نیستیم، می‌توانیم دهنده باشیم. نثار کردن یکی از ارکان مهم بهبودی است. ما به آن می‌گوییم خدمت. اصلاً برنامه ما بر پایه توجه، احترام و خدمت بنا شده است. برنامه‌ ما می‌گوید که باید «این اصول را در تمام امور تمرین کرداین خدمت می‌تواند زودتر رفتن به جلسه و قهوه دم کردن باشد یا داوطلب شدن برای حرف زدن با بیمار دیگری در قدم دوازدهم. ما نثار می‌کنیم تا بدانیم که می‌توانیم به گونه‌ای مفید واقع شویم. ما نثار می‌کنیم تا عشق‌ورزی را تمرین کنیم. نیروی شفابخش بهبودی، عشق است. وقتی به دیگران مهر و عشق می‌ورزیم، شفا می‌یابیم. چرا؟ چون با مهرورزی و عشق‌ورزی ما بزرگ می‌شویم.

نیایش امروز: قدرت برتر، با کمک تو، من عشق و مهر نثار خواهم کرد. راهی پیدا خواهم کرد تا مهر تو را با دیگری قسمت کنم.

فعالیت امروز: امروز من پنج راه خدمت‌رسانی به دیگری را فهرست می‌کنم. و از همین امروز دست‌کم به یکی از آنها جامه عمل می‌‌پوشانم.

(از کتاب Keep It Simple)

ترجمه مجله اعتیاد: آزاده اتحاد