
قدم یازدهم/۱۲ تیر
قدم یازدهم یکی از قدمهای محبوب من است. به گذشته که نگاه میکنم، میبینم خداوند مدتها قبل از این که خودم بفهمم داشت کارش را در زندگی من میکرد.
چنان که در کتاب پایۀ ما {معتادان گمنام} در مورد قدم یازدهم آمده: «در نظر بعضی، دعا به معنای درخواست کمک از خداوند؛ و مراقبه به معناي گوش سپردن برای دریافت پاسخ از اوست.»
وقتی به جلسهای میروم، راست مینشینم تا پیام نیروی برترم را بشنوم و به مشارکتکنندگان و حرفهایی که دارند میزنند دقت میکنم. گوش دادن کار بسیار مهمی است و برای من اولین سنگ بنای بهبودی بوده است.
قدم یازدهم به من کمک میکند با نیروی برترم ارتباط برقرار کنم. من بارها این کار را کردهام. گاهی حدود بیست دقیقه در سکوت مینشینم و آرام عمل دم و بازدم را انجام میدهم. خیلی فکرها به ذهنم میآید و میرود و من با این فکرها نمیجنگم؛ فقط سعی میکنم تا حد امکان ذهنم را آرام کنم.
در مواقعی که این چند دقیقه سکوت را به نیروی برترم اختصاص میدهم، روز واقعاً با نرمی و آرامش بیشتری میگذرد. این باعث وصل و آرامش من میشود. مهمترین چیزی که من رعایت میکنم این است که برنامۀ بهبودی را در اولویت قرار میدهم. برای من، این واقعاً قدم «ساده»ای است.
بنابراین دفعۀ بعد که در جلسهای بودید یا کسی داشت با شما حرف میزد، شاید بد نباشد شما هم دعای مختصر خودتان را بخوانید و از ته دل به پیامش گوش بدهید، چون به شما اطمینان میدهم که نیروی برتر یک پیام کاملاً مخصوص برای شخص شما دارد.
↔ ↔ ↔
ثبات
مانند هرچیز دیگری که ما در بهبودی خواهانش هستیم، ثبات نیز مسئله ای درونی است. احساس ثبات با آگاهى از اینکه علیرغم هر اتفاقی، ما خوب و در امان هستیم، آغاز میشود. ثبات حس اطمینان و امنيت در زندگی است. ما ممکن است باور داشته باشیم که در نتیجه دستیابی به اهدافمان، ثبات حاصل میشود، مثلا: خرید خانه، ازدواج، پیدا کردن شغل و یا دست یافتن به مقدار معینی پول، اما زمانیکه ترس گریبان ما را میگیرد دیگر مهم نيست که چه داريم یا با چه کسی هستیم. باید بدانیم که امنیتی که ما خواهانش هستیم از صلح درونی، رابطه با نیروی برتر و ارتباط با دیگران سرچشمه میگیرد.
رسیدن به این باور که زندگی ما واقعاً متعلق به خودمان است به زمان زیادی نیاز دارد .
( کتاب پاک زیستن NA)