
نگرانِ فردا مباش/۱۱ تیر
به گذشته مانند یک گلوله نگاه کنید. وقتی که شلیک شد دیگر به پایان رسیده است. {کاترین بوبی}
تمدنِ جدید ما شوربختانه، بارِ اضافیِ خیلی چیزها را روی شانههای ما گذاشته است که زائد و فرعیاند: تو باید این باشی، و آن را داشته باشی؛ و تحتِ فلان عنوان بشناسنت، قبل از اینکه حقیقتاً زندگی کنی!
و اینگونه همه کار میکنی جز زندگی !
اما خانمها و آقایان: یادتان نرود! تنها کاری که میشود با زندگی کرد، زندگی کردن است. وجود داشتن (حیات) تنها چیزی است که ارزشمند است و واقعی بودنِ زمانِ حال تنها چیز ارزشمند در این زندگی است.
“نگرانِ فردا مباش، که چه خوری و چه نوشی و چه پوشی” ، خداوند قبل از اینکه تو بخواهی از همهی نیازهایت آگاه است.
«گاهی باید ایمان بیاوریم که بهشت چیزی جز یک عینک جدید نیست.» و این دقیقاً همان چیزی است که برنامهی ۱۲ قدم برای ما بوده است.
چاک سی، یک عینک جدید، ترجمه : مسعود . ف
↔ ↔ ↔
اندیشه امروز
وقتی میبینم دارم به مشروب خوردن فکر میکنم، با خودم میگویم: «این کار را نکن و دوباره مشکل را به زندگیات برنگردان. تو آن را تسلیم خدا کردهای و باقیاش دیگر دست تو نیست.» و به این شکل، مشروب را فراموش میکنم. یکی از مهمترین بخشهای برنامه ایای این است که مشکل الکلی بودنمان را صادقانه و تماماً تسلیم خدا کنیم و هرگز دیگر اقدامی نکنیم که آن را به زندگیمان برگردانیم. اگر آن را تا ابد تسلیم خدا کنیم و بعد با او همکاری کنیم، هوشیار میمانیم. آیا دیگر مصمم هستم که مشکل مشروب را به زندگیام برنگردانم؟
مراقبه امروز
رشد معنوی و ساختن زندگی معنوی مستلزم تلاش مداوم است. من باید با پافشاری، پشتکار، عشق، صبر و امید، به قوانین معنوی عمل و آن را حفظ کنم. با این کار، بر کوه مشکلات غلبه خواهم کرد، جاهای زمخت فقر روحم، نرم خواهد شد و همهی آنها که مرا میشناسند، خواهند دانست که خدا صاحب تمام مسیرهای زندگی من است. برای نزدیکی با روح خدا باید زندگی را دریافت و سالم و قوی بود.
نیایش امروز
دعا میکنم روح خدا همه چیز روح من باشد. دعا میکنم روح خدا در من رشد کند.
(ترجمه مجله اعتیاد: آزاده اتحاد/از کتاب Twenty-Four Hours A Day)