پذیرش تسلیم نیست / ۲۵خرداد
تسلیم مانند یک ماهی است که جریان آب رودخانه را پیدا کرده و خود را رها میکند و با جریان آب پیش میرود. دیگر سعی نمیکند اوضاع را کنترل کند.
تسلیم یعنی انجام یک کار یا عملی را به گردن بگیریم، مطیع باشیم… اینها کارهایی است که خودمان نمیتوانیم انجام دهیم. در ضمن باید به کارهایی که میتوانیم انجام دهیم هم تسلیم شویم. هر دو تسلیم است. ولی بعضی اوقات کارهایی که مربوط به خود من است را نمیخواهم انجام دهم و برعکس.
من در مقابل انسانهای دیگر تسلیم هستم سعی نمیکنم آنها را عوض کنم. در مقابل بیماری اعتیاد تسلیم هستم. نسبت به وظایفی هم که دارم تسلیم هستم.
در برنام ۱۲ قدم، تسلیم به این معنی است که بیاموزم قدم یک را بطور کامل زندگی کنم تا بهبودی را تجربه کنم، نه اینکه فقط پاک بمانم. من باید یاد بگیرم در زندگی رشد کنم؛ پختگی برای بقاء الزامی است. باید تمایل داشته باشم که صداقت کامل را تمرین کنم تا بتوانم بطور کامل از این برنامهی معنوی، استفاده کنم. من در دوران مصرف خام بودم و هنوز هم میتوانم خام باشم. دیگر لذّتِ اجباری همراه با عذاب، روش زندگی نیست که بتوانم بپذیرم.
پذیرش زمانی است که همان ماهی که خود را به جریان آب سپرده، به یک سنگ، چوب یا مانعی در بین راه برخورد میکند و پرت میشود بیرون رودخانه. بهجای داد و بیداد راه انداختن و جیغ زدن، میپذیرد که این اتفاق به وقوع پیوسته و مشکلی به وجود آمده که باید به آن رسیدگی کرد. در پذیرش، رشد و دگرگونی وجود دارد و میتوان تغییر کرد. یک نوع درک و استنباط روحانی است.
پذیرش به شما فرصتی میدهد تا از احساسات خود عقب نشینی کنید و به مغز شما اجازه میدهد تا روی یک راه حل کار کند. بهعبارت دیگر، پذیرش به ما این فرصت را میدهد تا انتخاب کنیم از استرس و نگرانی در مورد مشکل جلوگیری کرده و شروع به پیدا کردن راه حل کنیم.
به طور کلی پذیرش به معنای درک واقعیت موجود است. فرد با پذیرفتن موقعیتی که در آن قرار دارد، بهترین تصمیم را بر اساس شرایط حاضر میگیرد و دست به عمل میزند.
من از اعضای در حال بهبودی برنامه که به من یاد دادند چگونه زندگی کنم سپاسگزارم. اگر تنها به عهده خودم بود، من فقط به درمان جنبههای آشکار بیماریام میپرداختم و بقیه را نادیده میگرفتم. وقتی قدمها را در تمام جنبههای زندگیام بکار میگیرم، به حدی باورنکردنی از آزادی، دست پیدا میکنم.