عشق کاذب

نشانه‌های اعتیاد به یک رابطه عاشقانه و چگونگی غلبه برآن

عشق کاذب بر پایه توهمات و خیالات واهی فرد است

    زمانی که احساسات قوی و شدید نسبت به کسی شکل وسواس پیدا می‌کند و نیاز به بودن دائمی با آن فرد در ما به وجود می‌آید، اینها نشانه‌های عادی رابطه عاشقانه‌ای است که تازه شکل گرفته است. اما این احساسات اگر ادامه پیدا کند، می‌تواند تبدیل به اعتیاد به عشق شود و عواقب جدی‌تری به همراه داشته باشد.

    خوشبختانه راه‌هایی برای برطرف کردن این مشکل وجود دارد. بسیاری از ما عبارت معتاد به عشق را شنیده‌ایم، اما شاید با عبارت عشق کاذب Limerence آشنا نباشیم. عشق کاذب یعنی وضعیتی وسواس‌گونه که از پس کشش شدید به یک دیگری در ذهن به وجود می‌آید؛ این میل و کشش می‌تواند عاشقانه باشد یا نباشد. چیزی فراتر از عشق و فرایندی بیوشیمیایی است که شبیه اعتیاد به مواد است. چنین حالتی، در بعضی موارد اگر احساسات معتاد از سوی معشوق پاسخ داده نشود، می‌تواند عواقب بسیار جدی به همراه داشته باشد.

    ولنتینا تودوز، متخصص رابطه و هیپنوتراپیست، این حالت را با بررسی نشانه‌های اعتیاد به عشق توضیح می‌دهد. «یکی از وجوه اصلی عشق رمانتیک میل به داشتن ارتباطی قوی با دیگری است. وقتی ما عاشقیم، دائم به معشوق‌مان فکر می‌کنیم. به دیدن او، شنیدن صدایش و بودن در کنارش تا جایی که می‌شود، نیاز داریم. وقتی این نیاز برطرف نمی‌شود، احساس ناراحتی و تنهایی می‌کنیم و گاهی درمانده از سرگیری ارتباط با این محبوب می‌شویم. اینها همه از نشانه‌های رایج اعتیاد است؛ یعنی در پی لذتی هستیم که از آن شیء یا فرد مورد علاقه دریافت می‌کنیم و درنهایت، نیاز شدید به داشتن بیشتر و بیشتر آن چیز یا فرد 

    خبر خوب این است که وجود چنین احساسات و حالاتی در ما در ابتدای یک رابطه عاشقانه، طبیعی است. اما اگر در موقعیتی قرار بگیریم که به این احساس نیاز پاسخ داده نشود، آنجاست که این حالت می‌تواند شکل وسواس به خود بگیرد و منجر به عدم تعادل احساسی شود. تودوز می‌گوید: «اگر وارد رابطه‌ای شویم و یک طرف نخواهد به هر دلیلی در این رابطه بماند و دیگری هنوز آمادگی دست کشیدن از رابطه را نداشته باشد، یا به کسی میل و کشش پیدا کنیم و او چنین احساسی به ما نداشته باشد، ممکن است در یک چرخه معتادگونه لذت و رنج گرفتار شویم که معمولاً برای خروج از آن، به کمکی از بیرون نیاز خواهد بود 

    نشانه‌های اعتیاد به یک رابطه عاشقانه و چگونگی غلبه برآن
    وقتی درگیر عشق کاذب شدیم باید تمام راه‌های ارتباطی را به طور کامل قطع کرد. در زمانه مدرن که راه‌های ارتباطی با یک شریک سابق زندگی بسیار زیاد است، ما چاره‌ای نداریم جز آنکه او را از پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی پاک و بلاک کنیم.

    در مجله اعتیاد بیشتر بخوانید

    تغییر زندگی با تغییر عادت‌های روزانه

    اعتیاد به سکس شاید ریشه در ترس از صمیمیت داشته باشد

    شناسایی عشق کاذب

     گاهی جوانان عشق واقعی را با عشق کاذب اشتباه گرفته و روابط خود را بر اساس احساسات زودگذر بنا می‌کنند. هنگامی عشق آمال و احساسات ما را رنگ و نشاط یا شادابی می‌بخشد که از سرچشمه واقعی نشأت بگیرد.

    عشق کاذب بر پایه توهمات و خیالات واهی فرد است و بر همین اساس فرد برای به دست آوردن معشوق، اقدام به دروغگویی می‌کند.  «شور جوانی» به همراه میل جنسی از عوامل اصلی عشق‌های کاذب است. در این نوع عشق‌ها جنسیت تفاوتی ندارد و دختر و پسر هردو می‌توانند دچار آن شوند. عامل اصلی عشق کاذب را باید در دوران کودکی و نوع تعلق خاطرهای اولیه فرد جستجو کرد. افرادی که دچار این نوع عشق‌ها می شوند در دوران کودکی احساس تنهایی شدید می‌کرده‌اند. همچنین در این دوران هیچ‌گونه احساس تعهدی ندارند و برای همین در دوران نوجوانی و جوانی نیز نسبت به احساس محبتشان خود را متعهد نمی‌دانند و این حس خیلی زود فروکش می‌کند.

    تودوز درباره‌ی ضرر چندگانه اعتیاد به عشق یا گرفتار شدن در رابطه‌ای معتادگونه چنین می‌گوید: «عشقی که دوطرفه نباشد، رابطه عاشقانه‌ای که دوطرفه نباشد، روی نگاه و احساس ما نسبت به خودمان تأثیر می‌گذارد. در واقع احساس ما نسبت به خودمان را دچار اختلال می‌کند. شروع می‌کنیم به زیر سؤال بردن خودمان و دیگر نمی‌توانیم خودمان را دوست داشته باشیم و احساس خوشبختی و خوشحالی کنیم 

    «وقتی ما به کسی وابستگی عمیق پیدا می‌کنیم، به حضور آنها، محبت آنها و تأیید آنها نیاز داریم. وقتی زمانی از راه می‌رسد که دیگر این حضور، محبت و تأیید را دریافت نمی‌کنیم، انگار که مواد مخدری را که به طور دائم در دسترس‌مان بوده، از ما گرفته شده استبه گفته تودوز، یکی از نشانه‌های بارز اعتیاد به عشق، میل به تمرکز بر بخش‌های مثبت معشوق و رابطه‌ای که داشتیم، در عین چشم‌پوشی از تمام جنبه‌های منفی آن فرد و آن رابطه است. زمانی که با این حقایق تلخ مواجه می‌شویم، موج جدیدی از افسردگی و چرخه رنج و لذت دوباره آغاز می‌شود.

    باز هم خبر خوب این است که راه‌هایی برای از بین بردن این عادت وجود دارد. آسان‌ترین راه این است که به کل فرایند مثل بریدگی‌ روی پوست بدن نگاه کنیم. وقتی اول اتفاق می‌افتد، درد و خونریزی داریم و بعد از تمیز کردن جراحت و پانسمان کردنش برای جلوگیری از عفونت، باید زمان مشخصی بگذرد تا زخم کاملاً از بین برود و درمان شود. پایان رابطه تا حد زیادی شبیه همین فرایند بهبودی زخم است. وقتی رابطه خواسته یا ناخواسته تمام می‌شود، باید به آن رسیدگی شود، مثل یک زخم پانسمان شود و بعد زمانی نیاز دارد که به طور کامل بهبود پیدا کند. 

    تودوز یک سری راهکار برای آسان‌تر شدن این خوددرمانی پیشنهاد می‌کند. قدم اول پذیرش و به رسمیت شناختن پایان رابطه است؛ اینکه طرف مقابل دیگر نمی‌خواهد با ما و در این رابطه باشد. این حقیقت است و ما نه می‌توانیم زمان را به عقب برگردانیم، نه این وضعیت را عوض کنیم. برای پذیرش حقیقت می‌توانیم قصه واقعی رابطه را بنویسیم، اما فقط حقایق را و نه خیالات‌مان. بعد باید با گفتن احساسات‌مان به شریک سابق‌مان، سوء‌تفاهم‌ها را برطرف کنیم. این می‌تواند از طریق مکالمه رو در رو باشد یا پیغام. اگر چنین امکانی وجود ندارد، می‌توان نامه نوشت و حتماً هم لازم نیست که این نامه برای آن شخص فرستاده شود. این کار در واقع یک جور پاکسازی روان خود است. 

    عشق کاذب
    هر روز به دنبال نشانه‌هایی باشید که به شما نشان دهد اهمیت آن فرد برای شما کمتر و کمتر شده است

    مرحله دوم، مرحله تفکیک و جداسازی است. باید تمام راه‌های ارتباطی را به طور کامل قطع کرد. در زمانه مدرن که راه‌های ارتباطی با یک شریک سابق زندگی بسیار زیاد است، ما چاره‌ای نداریم جز آنکه او را از پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی پاک و بلاک کنیم. عکس‌ها و تمام گفت‌وگوهایی را که ممکن است آدم وسوسه شود برای یادآوری خاطرات دوران خوب به سراغ‌شان برود، از موبایل و لپ‌تاپ و همه‌جا پاک کنیم. بله، کار سختی است، اما تنها راه برای جلوگیری از تازه کردن زخم‌های قدیمی است. وقتی به این طریق زخم را پانسمان کردیم، تودوز توصیه می‌کند سیستمی را برای خود تعریف کنیم که از گرفتار شدن در دام الگوهای قدیمیِ یادآوری تصویر، نام یا صدای فرد جلوگیری کند. 

    «سعی کنید خیلی سریع پیش از آنکه هورمون‌هایی که باعث می‌شود آن عشق و خاطرات خوبش برایمان زنده شود، در مغزمان دوباره فعال شود، آن را با خاطره‌ای از زمانی خوش جایگزین کنیم که هیچ ربطی به آن شخص و رابطه ندارد. با تکرار این عمل مغز ما به مرور دیگر نمی‌خواهد خاطرات خوش مربوط به آن شخص را دوباره زنده کند

    در نهایت، می‌توانید تمرین کنید که حال خوب و رهایی‌‌تان را تجسم کنید. «به خودتان بگویید منتظر روزی هستید که از خواب بیدار می‌شوید و متوجه می‌شوید که دیگر مدت‌هاست به عشق سابق‌تان فکر نمی‌کنید. هر روز به دنبال نشانه‌هایی باشید که به شما نشان دهد اهمیت آن فرد برای شما کمتر و کمتر شده است. به این شکل، خاطرات بالاخره از بین می‌روند و آن عشق سابق صرفاً برای شما تبدیل به کسی می‌شود که زمانی می‌شناختید

    ترجمه مجله اعتیاد: آزاده اتحاد

    love addiction

    برچسب‌ها