رهایی از اعتیاد با تغییر روانی معنوی
تحول اساسی برای نجات از الکلیسم
تغییر روانی یکی از مفاهیم مهم و تاثیرگذار در برنامه ۱۲ قدم بهبود از اعتیاد است. این مفهوم اولین بار توسط بیل ویلسون در کتاب الکلیهای گمنام عنوان شد. در این کتاب دکتر ویلیام سیلکورث پزشک ارشد یک بیمارستان مشهور تخصصی در زمینهی درمان الکلیسم و اعتیاد، در مورد این مفهوم چنین مینویسد: ”ما پزشکان مدتهاست متوجه شدهایم که نوعی روانشناسی اخلاقی برای الکلیها شدیدا لازم است. با آنکه ممکن است برای کسانی که الکلیسم را درک نمیکنند عجیب به نظر برسد اما به مجرد تغییر روانی، همان شخص که محکوم به نظر میرسید و امیدی به حل مشکلات بیشمارش نبود دفعتا متوجه میشود که قادر است میل به مشروب خواری را در خود مهار کند. تنها شرط لازم، دنبال کردن چند قاعدهی ساده است. تا یک تحول اساسی روانی–معنوی در شخص به وجود نیاید امید چندانی به بهبودی او نمیتوان داشت.”
مطالب مرتبط در مجله اعتیاد
هوشیاری عاطفی؛ مدیریت احساسات بدون الکل
کلمه Psychic ابعاد مختلف درونی انسان را در بر میگیرد. چنانچه در ترجمه برای آن از کلماتی نظیر پدیدهی روحی، روانی، ذهنی ، فکری، فراروانی و فرامادی استفاده میشود. ازاینرو عبارت Psychic Change میتواند دربرگیرنده مفاهیمی از قبیل تغییر روانی، تغییر ذهنی، تغییر روحی و تغییر معنوی باشد. همانگونه که از گفتههای دکتر سیلک ورت برمیآید نکتهی قابل توجه در مورد این عبارت آن است که به تغییری بنیادین، همهجانبه و کامل اشاره دارد. اگرچه واضح است که این تغییر به مرور صورت خواهد گرفت ولی چنانچه فرد تمایل به بهبودی از اعتیاد داشته باشد ناگزیر به دنبال کردن آن است.
بر اساس کتاب بزرگ الکلیهای گمنام، تغییر روانی psychic change، دگرگونی در واکنش فرد به وقایع زندگی، تغییر مثبت در شخصیت یا کسب ایمان به نیروی برتر است. تغییر فراروانی به شما این توانایی را میدهد که به اتفاقات زندگی به طور متفاوت پاسخ دهید.
عبارت دیگری که معادل تغییر روانی قرار گرفته است،،تجربه روحانی spiritual experience است. در اولین مواجهه ممکن است به نظر برسد کاربرد این اصطلاح به عنوان روش رهایی از اعتیاد، پایه های علمی– منطقی استواری ندارد اما مطرح شدن و تایید آن توسط افراد شناخته شده و صاحب نام که فعالیتهای عمدهای در حوزهی علم پزشکی و روانشناسی داشتهاند میتواند گواه معتبری جهت باور به کارآمد بودن این مفهوم باشد. یکی از این افراد، روانشناس برجسته دکتر کارل گوستاو یونگ است. دکتر یونگ، روانپزشک و فیلسوف اهل سوئیس بود که با فعالیتش در روانشناسی و ارائهی نظریاتی تحت عنوان روان شناسی تحلیلی شناخته میشود. او در مورد کاربرد روش درمانی برای کسانی که مشکل اعتیاد داشتهاند میگوید که سعی داشته است افکار معتادان را تغییر دهد ولی در بیشتر موارد موفق نبوده است. مشاهده او در مورد بیمارانی که بعد از سعی در شیوههای مختلف درمان و ناامیدی از بهبودی، از طریق تجربهای روحانی موفق به قطع مصرف شده بودند، او را بر آن داشت که این شیوه را مورد پژوهش قرار دهد و بر آن صحه گذارد.
تا یک تحول اساسی روانی–معنوی در شخص الکلی به وجود نیاید، امید چندانی به نجات و بهبودی او نمیتوان داشت
دکتر یونگ در نامهای به بیل ویلسون، یکی از بنیانگزاران انجمن الکلیهای گمنام مینویسد: “… عطش او نسبت به الکل همان تشنگی معنوی وجود انسانها برای تمامیت و یکپارچگی بود که به آن میگویند اتحاد با خدا… به الکل در لاتین میگویند spiritus و شما از همین کلمه که به معنای معنویت است برای والاترین تجربهی روحانی و در عین حال فاسدترین سم استفاده میکنید.” همچنین وی بسیاری از افرادی که با داشتن مشکل بیماری الکلیسم یا اعتیاد به وی مراجعه میکردند و هیچ روشی در بهبود آنها موثر نبود را به دنبال کردن تجربهی روحانی از طریق برنامه 12 قدم به عنوان تنها راه نجات ترغیب میکرد.
تغییر و تحول روانی یا تجربهی روحانی در روش ۱۲قدم از طریق استفاده از ابزارهایی از قبیل شرکت در جلسات گروهی، انتخاب عضوی با تجربه به عنوان حامی که قدمها را به شخص انتقال دهد، تماس و تعامل با سایر اعضا، تبادل تجربه، دعا و مراقبه و انجام روزانه قدمها در زندگی، حاصل خواهد شد. با بهکارگیری این اصول، به مرور تغییرات اساسی در روح، روان، ذهن، جسم و متعاقبا در وضعیت زندگی بیرونی فرد ایجاد خواهد شد و شواهد متعددی وجود دارد که میلیونها نفر از این طریق، مصرف هرگونه مادهی اعتیادزا یا رفتارهای معتادگونهی خسارتبار را متوقف کردهاند.
مجله اعتیاد/ نگارش: آزاده شاهپسند