
تله رضایتمندی در بهبودی
از خود راضی شدن در فرایند بهبودی خطرات واقعی خواهد داشت
از خود راضی بودن و تردید میتواند برای دستیابی به بهبودی موفق مضر باشد. بیاموزید که چگونه یک برنامه ترک الکل میتواند به درمان ذهن و بدن شما کمک کند.
بدیهی تلقی کردن چیزها در بهبودی
برای مردم عادی است که متعلقات زندگی خود را بدیهی بپندارند. این نه تنها در مورد داراییها بلکه درباره عزیزان و موقعیتها نیز صدق میکند. تنها زمانی که این متعلقات از بین میروند، فرد متوجه اهمیتشان میشود. اگر انسانها میتوانستند بابت تمام خوبیهایی که در حال حاضر در زندگیشان وجود دارد، بهطور کامل قدردانی کنند، دنیا جای بسیار بهتری میشد، اما این به این زودیها اتفاق نمیافتد. به نظر میرسد بدیهی پنداشتن مسائل بخشی از طبیعت انسان است.
آن دسته از افرادی که در حال بهبودی از اعتیاد هستند، باید مراقب باشند که زندگی هوشیارانه خود را بدیهی تلقی نکنند. اگر از خود راضی شوند، ممکن است از انجام کارهایی که آنها را از الکل یا مواد مخدر دور کرده است، دست بکشند. این میتواند برای آنها فاجعه به بار بیاورد.
تعریف رضایتمندی
ویلیام پولارد زمانی هشدار داد:
تکبر موفقیت این است که فکر کنی آنچه دیروز انجام دادی، برای فردا کافی است.

رضایتمندی را میتوان یکجور احساس رضایت یا رضایت از خود تعریف کرد، به ویژه زمانی که با ناآگاهی از خطر، مشکل یا جنجال همراه باشد. اینکه بگوییم طرف از زندگیاش راضی است، یعنی دارد همهچیز را بدیهی میپندارد. این قبیل افراد نوعی خودپسندی نسبت به دستاوردهای خود دارند و تنها انتظار دارند که همهچیز برای همیشه ثابت بماند. وقتی فردی از خود راضی میشود، دیگر احساس نمیکند که برای دستیابی به موفقیت در زندگی نیاز به تلاش دارد – تصور او بر این است که موفقیت را به دست آورده است.
خطر رضایتمندی در بهبودی از اعتیاد
آن دسته از افرادی که در حال بهبودی از اعتیاد هستند، در معرض خطر ایجاد نگرش از خود راضی قرار دارند. وقتی افراد برای اولین بار هوشیار میشوند، مشتاق و باانگیزه میشوند. از رهایی از اعتیاد احساس آرامش و راحتی میکنند و این بدان معنی است که آنها مایلند برای حفظ آن تلاش کنند. اما به قول معروف زمان همه زخمها را التیام میبخشد. با گذشت زمان، افراد فراموش میکنند که در پایان اعتیادشان چقدر وضعیتشان ناگوار بوده است و همین باعث میشود که هوشیاری خود را بدیهی بپندارند. این چنین میشود که بیش از حد اعتماد به نفس پیدا میکنند و باور میکنند که حالا موفقیت آنها در هوشیاری تضمین شده است و میتوانند راحت دست از تلاش بردارند. این نوع از خود راضی بودن تقریباً همیشه خطاست. بهبودی روز فارغ التحصیلی ندارد و وقتی افراد به جلو حرکت نمیکنند، تمایل به پسرفت دارند.
تفاوت بین رضایتمندی و اعتماد به نفس
اینکه بگویم فردی از خودش راضی است، به این معنا نیست که اعتماد به نفس دارد. چرا که رضایتمندی یا از خود راضی بودن در واقع یک نوع اعتماد به نفس نادرست است و بازتابی از واقعیت نیست. یک فرد واقعاً با اعتماد به نفس از کاستیها و همچنین ارزشها و داشتههایش کاملاً آگاه است و این نشان از منطقی بودن او دارد. آن دسته افرادی که به دور از اعتیاد در حال ساختن یک زندگی موفق هستند، حق دارند اعتماد به نفس داشته باشند. تا زمانی که به انجام کارهای درست ادامه دهند، موفقیتشان تقریباً تضمین شده است. این با نگرش از خود راضی در فردی که احساس میکند موفقیتش تضمین شده است و نیازی ندارد تلاشی برای رسیدن به آن بکند، فرق دارد.

در مجله اعتیاد بیشتر بخوانید
برای بهبودی، فقط یک زنگ به من بزن
تغییر زندگی با تغییر عادتهای روزانه
دلایل رضایتمندی در بهبودی
اینکه افراد در بهبودی از خود راضی میشوند، دلایل احتمالی زیادی دارد، از جمله:
* ممکن است موضع فرد نسبت به بهبودی خود کمی مبهم باشد – یعنی هنوز مخفیانه این تصور را در سر داشته باشد که روزی دوباره میتواند بنوشد یا مواد مصرف کند. این نگرش مردد نسبت به بهبودی به این معنی است که فرد ممکن است نیازی به تلاش زیاد برای هوشیاری خود احساس نکند، چرا که حفظ آن چندان مهم نیست.
* بسیاری از افراد در مرحلهای از بهبودی سندروم ابر صورتی را تجربه میکنند که در آن نشئه زندگی هستند و خود را کاملاً مسلط بر سرنوشت خود میبینند. افرادی که این سندروم را تجربه میکنند، بیش از حد اعتماد به نفس پیدا میکنند و این منجر به از خود راضی بودنشان میشود.
* وقتی افراد به مدت یک یا دو سال هوشیار باشند، این برایشان تبدیل به یک عادت میشود و دیگر نیازی نمیبینند زیاد به آن فکر کنند. این افراد زمانی به مشکل برمیخورند که فراموش کنند اصلاً از ابتدا مشکلی داشتهاند.
* وقتی فرد هوشیار میشود، در موقعیتی قرار میگیرد که به موفقیت واقعی در زندگی دست یابد. بعضی افراد از پس موفقیتهایشان به خود غره میشوند و احساس میکنند دیگر نیازی به ادامه فعالیتهایی که به هوشیاری آنها کمک کرده است، ندارند.
* بعضی افراد متوجه نیستند که بهبودی یک فرایند است و نه یک اتفاق. این بدان معنی است که به محض اینکه مصرف الکل یا مواد مخدر را متوقف میکنند، احساس میکنند کارشان تمام شده است.
انواع رضایتمندی
از خود راضی شدن در فرایند بهبودی خطرات واقعی در بر خواهد داشت، از جمله:
* فرد به چیزی کمتر از آنچه که میتواند به دست آورد، رضایت میدهد. این واقعاً جای تأسف دارد، چرا که آن شخص تا همینجا هم بخشی از زندگی خود را در شرایطی نه چندان ایدهآل تلف کرده است.
* از خود راضی بودن باعث میشود افراد در بهبودی گیر کنند و این میتواند منجر به احساس ناراحتی شود. ممکن است فرد سعی کند با روی آوردن به رفتارهای ناسازگار جدید مانند اعتیاد به کار یا اعتیاد به ورزش، ناراحتی خود را کاهش دهد.
* وقتی فرد بهبودی خود را بدیهی تلقی میکند، به این معنی است که به مراتب بیشتر در معرض خطر لغزش و بازگشت مجدد به اعتیاد قرار دارد. میل شدید به نوشیدن یا مصرف مجدد ممکن است هر زمانی در او به وجود بیاید و فرد از خود راضی ممکن است برای این احساس درونی آماده نباشد.
* حتی اگر فرد از خود راضی بتواند از لغزش جلوگیری کند، باز هم احتمالاً به دلیل نگرش خود با مشکلاتی مواجه خواهد شد.

به سادگی اتفاق می افتد که انجام اقدامات این برنامهی روحانی را متوقف کرده و به آنچه به دست آوردهایم بَسنده کنیم که در آن صورت مستقیماً به طرف گرفتاری رفتهایم. الکل دشمنی است آب زیرِکاه و ما از آن شفا پبدا نکردهایم.
(کتاب الکلیهای گمنام، صفحه ۸۵)
افراد شاکر از خود راضی نمیشوند
رضایتمندی باید به معنای شکرگزاری باشد. یعنی فرد میتواند در عین تصدیق همه چیزهای خوب زندگی خود، آنها را صرفاً بدیهی نپندارد. شکرگزاری به این معناست که فرد آنقدر متواضع باشد که بابت داشتههای خود شاکر باشد. همچنین به این معنی است که همچنان مایل باشد به تلاش برای حفظ چنین شرایط مساعدی ادامه دهد. بعید است فردی که بابت بهبودی خود از اعتیاد شاکر باشد، دوباره لغزش کند.
چگونه از خود راضی شدن در بهبود اعتیاد جلوگیری کنیم
مهم است که افراد در بهبودی جلو از خود راضی شدن را بگیرند. برای متعهد ماندن به فرایند هوشیاری میتوان دست به چنین اقداماتی زد:
♠ میتوان یک دفترچه یادداشت روزانه مربوط به بهبودی برای خود داشت و احساسات خود را در آن نوشت، این بهترین راه برای حفظ تعهد به هوشیاری است و تنها چند دقیقه در روز وقت را میگیرد. با داشتن یک دفترچه یادداشت روزانه، آنچه در زندگی مهم است، به فرد یادآوری میشود و به این شکل، میتواند پیشرفت خود را نظارت و مدیریت کند.
♠ پیوستن به یک انجمن بهبودی مثل الکلیهای گمنام یا معتادان گمنام میتواند به تشویق تعهد مادامالعمر به هوشیاری کمک کند، چرا که در بستر چنین انجمنهایی دائماً به افراد یادآوری میشود که از کجا آمدهاند و برای چه آنجا حضور دارند. یکسری گروه سکولار هم برای کسانی وجود دارد که محتوای مذهبی گروههای دوازدهقدمی را قبول ندارند و پس میزنند.
♠ اگر افراد به خاطر داشتههایشان در زندگی شاکر باشند، مانع از خود راضی شدن آنها میشود. آموختن ایجاد حس قدردانی در خود از لحاظ دیگر هم مفید است، چرا که به این معنا خواهد بود که فرد قدر زندگیاش را بیشتر میداند.
♠ اختصاص دادن کمی زمان به خدمت و کمک به سایر افراد در بهبودی هم راه خوبی برای اجتناب از بدیهی پنداشتن هوشیاری خواهد بود. چرا که به فرد یادآوری میکند که از کجا آمده است و اگر برگردد چه اتفاقی برایش خواهد افتاد.
♠ اگر افراد در مراحل اولیه بهبودی نامهای برای خود بنویسند و آنچه را پشت سر گذاشتهاند و آنچه را امید دارند به آن برسند شرح دهند، شاید برایشان مفید واقع شود. بعد فرد میتواند این نامه را در فواصل زمانی منظم دوباره بخواند تا به خود یادآوری کند که اصلاً هدف از هوشیاری چه بوده است.
♠ وقتی یک یا دو سال از آغاز بهبودی میگذرد، افراد احساس میکنند که دیگر لازم نیست برای حفظ هوشیاری زیاد تلاش کنند – دیگر هوشیاری اهمیت و اولویتش را از دست میدهد. این به احتمال زیاد زمانی است که فرد از خود راضی میشود، اما میتواند با ادامه حضور و مشارکت در جامعه بهبودی از این امر جلوگیری کند.
♠ جامعه آنلاین بهبودی هم گزینه راحتی برای حفظ مشارکت افراد در فرایند بهبودی و هوشیاری است، و از سویی، به آنها این فرصت را میدهد که به کسانی که هنوز درگیر هستند، کمک کنند.
♠ بعضی افراد دوست ندارند تا آخر عمر خود را معتاد در حال بهبودی بدانند و لزومی هم ندارد که این برچسب را به خود بزنند. آنچه مهم است، این است که فرد متوجه شود برای ساختن یک زندگی موفق، باید تا پایان عمر تلاشی مستمر داشته باشد.
♠ فرد باید همیشه مراقب هر گونه شواهدی باشد که نشانگر از خود راضی بودن است. اگر چنین حالتی را در خود مشاهده کرد، باید قبل از اینکه مشکلساز شود، آن را در نطفه خفه کنند.
ترجمه مجله اعتیاد: آزاده اتحاد
منبع: Complacency Trap in Recovery