درمان اعتیاد با پاکسازی ذهن
کاربرد و نحوه اثربخشی درمان شناختی رفتاری (CBT)
رویکرد شناختی-رفتاری یا CBT یکی از روشهای مؤثر در درمان اعتیاد است که میتواند به تنهایی یا به عنوان مکمل در کنار سایر روشهای درمانی مورد استفاده قرار گیرد. این رویکرد بر این مبنا پایهریزی شده است که احساسات و رفتارهای ما نتیجۀ طرز تفکرمان هستند نه محرکها و اتفاقات بیرونی.
درمان شناختی رفتاری در واقع ترکیبی از اصول روانشناسی «رفتارگرایی» و تئوریِ «شناخت» است. رفتارگرایی به دنبالِ کنترل و تعدیل رفتارهای قابل مشاهده است؛ درحالیکه تئوریهای شناخت بر فهمِ چگونگی تفکر، درک، احساس و شناخت افراد از خود و جهانِ پیرامون تأکید دارند.
به بیان دیگر؛ رویکرد شناختی-رفتاری شکل کاملترِ رویکرد رفتاردرمانی است. در رویکرد رفتاردرمانی، هدف، تغییر رفتار از طریق افزایش رفتارهای مطلوب با تقویت و تشویق (مثل جایزه دادن) و کاهش رفتارهای نامطلوب با تکنیکهایی مانند تنبیه است؛ اما به احساس، درک، تفکر و ذهنیت افراد توجه چندانی نمیگردد. در “رویکرد شناختی رفتاری”، این موضوعِ مهم نیز در نظر گرفته میشود که برای تغییر رفتارهای افراد، تحلیل افکار و احساس آنان امری ضروریست؛ چراکه با تغییر ذهنیت افراد، تغییرات رفتاری، طولانی-مدت و اغلب دائمی خواهند بود.
در مجله اعتیاد بیشتر بخوانید
رفتاردرمانی و انواع آن در درمان اعتیاد
یکی از دستاوردهای مهم درمان شناختی رفتاری، بررسی و شناخت تعارض میان آنچه افراد میخواهند انجام دهند و آنچه در عمل انجام میدهند است. اعتیاد مثال خوبی از تعارضِ رفتاری است؛ افراد میدانند که مصرف مواد و الکل اعتیادآور است و سلامت و امنیت آنان را به خطر میاندازد؛ اما همچنان عدهای به سمت آن کشیده میشوند. علاوه براین؛ با وجود اینکه از رفتارهای اعتیادگونه پشیمان و متأسف هستند؛ ولی نمیتوانند از آن دست بکشند؛ این درحالیست که واقعا نمیدانند دلیل این همه تعارض چیست!
براساس رویکرد رفتاری-شناختی؛ رفتارهای اعتیادگونه؛ مثل: مصرف مواد یا الکل در نتیجۀ تفکرات نادرست و احساسات منفی رخ میدهند. روانشناسان براین باورند که ذهن برخی از افراد از افکاری اِشغال شده که پایۀ آنها باورهای اشتباه و غیر واقعی است. نتیجۀ اینگونه افکار، احساسات منفی خواهد بود که اضطراب، افسردگی و شرایطی مانند اعتیاد را میآفریند. اما با زیر نظر گرفتن، تحلیل و بررسی افکار و احساسات حاصل از آن و اتفاقاتی که باعث بروز این افکار و احساسات هستند و در نهایت رفتار خاصی را موجب میشوند؛ قادر خواهیم بود که چرخۀ تکرارشونده و دور باطل افکار، احساس و رفتار منفی و نامطلوب را متوقف کرده و فرد را به زندگیِ سالم هدایت کنیم.
تکنیکهای درمانی رویکرد شناختی-رفتاری
جلسۀ اول در رویکرد شناختی رفتاری شامل تشویق فرد مبتلا به ورود به رویکرد است. درمانگر به فردِ مبتلا در مورد مستلزمات رویکرد توضیح خواهد داد و با بررسی تاریخچۀ چگونگی ابتلای فرد به مصرف مواد یا الکل اطلاعات لازم را در این باره جمعآوری میکند. جلسۀ اول همچنین میتواند شامل تهیۀ لیستی از رفتارهایی که فردِ مبتلا از آنها رنج میبرد و در آرزوی رفع آنهاست نیز بشود.
پیش از آغاز بهکارگیری تکنیکها؛ درمانگر از طریق پرسشهایی دربارۀ ادراک فرد از خود، دیگران و آینده در صددِ اکتشاف الگوی فکری بیمار خواهد بود. هدف او از این کار تعیین و ارزیابی افکار، احساسات و رفتارهای منفیست که موجب بغرنجتر شدن مشکلات بیمار میگردند. پس از جمعآوری تمامی اطلاعاتِ ضروری، رواندرمانگر طرح درمانی اختصاصیِ فردِ مبتلا را پیریزی کرده و وارد فرایند اصلی درمان و به کارگیری تکنیکهایی میگردد که برخی از آنها از این قرارند:
تنظیم هدف: درمانگر و بیمار نتایجی که به دنبال آن هستند را مشخص میکنند. بیمار نتایج مثبتی که در رابطه با ترک اعتیاد به مواد یا الکل یا سایر رفتارهای اعتیادگونه به دنبال کسب آنهاست را بیان مینماید و درمانگر با توجه به اطلاعاتی که از قبل جمعآوری نموده؛ این اهداف را به صورت قابل اندازهگیری، مشاهده و دستیابی تعریف مینماید. دستیابی به اهداف بلندمدت، ممکن است زمان زیادی به طول بینجامد یا با سختیهای بسیاری همراه باشند؛ به این خاطر درمانگر هر هدف را به گامهای کوچکتر و قابلِ دستیابیتر تقسیم میکند تا روند دستیابی به آنها مأیوسکننده نباشد. پس از محقق شدن هر گام، درمانگر بیمار را به گام بعدی تشویق میکند و این سلسله مراتب تا رسیدن به هدف اصلی ادامه مییابد.
حل مسئله: در این تکنیک رواندرمانگر و بیمار، استراتژیهایی را برای مقابله، تسلط و حل مسائل مرتبط با عوامل دخیل در مصرف (برای مثال: استرس، اضطراب و ترسها) تعیین مینمایند. آموزش دیدن فرد توسط درمانگر به گونهای خواهد بود که افزایش اعتماد به نفس و احساس کنترل بر شرایط سخت را به دنبال داشته باشد.
رشته روانشناسی اعتیاد در دانشگاههای ایران
فعالسازی رفتاری: این تکنیک بر این مبناست که همانطور که افکار و احساسات میتوانند تولید رفتار خاصی را موجب شوند؛ برعکسِ آن نیز صدق میکند. یعنی انجامِ رفتارهای مطلوب و انرژیبخش میتوانند موجب ایجاد افکار و احساسات مثبت گردند. بنابراین در این تکنیک؛ درمانگر استراتژیهایی مثل انجام ورزش، ریلکسیشن و شیوههای مختلف مراقبه –که مناسب با شرایط خاص بیمار باشند- را توصیه کرده و آموزش میدهد.
پیشگیری از بازگشت
پیشگیری از بازگشت یکی از بخشهای اصلی فرایند درمان شناختی-رفتاری را تشکیل میدهد. درمانگر ضمن فرایند درمان به فردِ مبتلا آموزش میدهد که چگونه مشکلات را پیشبینی کرده و ریسکفاکتورهایی که ممکن است آنان را به مصرفِ دوباره سوق دهد، شناسایی کنند. پس از تعیین ریسکفاکتورها؛ درمانگر به پرورش مهارتهای لازم میپردازد. درمانگر به این منظور، با پیگیری و همکاری اعضای خانوادۀ بیمار، اطمینان حاصل میکند که تغییرات لازم در سبک زندگی بیمار ایجاد شده باشند، بیمار به اندازۀ کافی به فعالیتهای مثبت پایبند شده باشد، فردِ مبتلا آمادگی کامل برای بهکارگیری مهارتهای لازم جهت اجتناب از بازگشت را کسب نموده و بهطور مداوم آنها را تمرین میکند.
تأثیر رویکرد شناختی رفتاری در درمان اعتیاد
در یک مطالعه دربارۀ تأثیر رویکرد شناختی-رفتاری در درمان اعتیاد؛ بیش از 53 آزمایش کنترلشدۀ تصادفی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. نتایج این مطالعه نشان داد که رویکرد شناختی-رفتاری یکی از معتبرترین رویکردهای درمانی اعتیاد در روانشناسیست.
طبق تحقیقات انجامشده، این رویکرد در درمان اعتیاد تاثیرگذار واقع خواهد شد و اثر آن کمتر از سایر رویکردها نیست و در صورت نیاز به استفاده از درمان دارویی برای اعتیاد؛ CBT با ترکیب رویکردهایی مثل گروهدرمانی از مؤثرترین مکملهای درمانی خواهد بود.
نگارنده:فاطمه اشرف زاده / کارشناسی ارشد روانسنجی
:references
www.rehabs.com