رفتاردرمانی و انواع آن در درمان اعتیاد
از طرحهای درمانی معتبر به شمار میآید
پیچیدگی مسئلۀ اعتیاد، درمان و انتخاب شیوۀ مناسب را نیز دشوار میسازد. شرایطِ بهخصوصِ هر فرد، نوع اعتیاد، اثرات آن و عوامل مختلف دیگر، هر کدام طرحِ خاصی از درمان را میطلبد که در نتیجۀ آن؛ نمیتوان درمان یکسانی را برای تمام مبتلایان تعیین و پیادهسازی کرد. به همین خاطر، روشهای متنوع و گوناگونی برای درمان اعتیاد ارائه گشته است.
از سوی دیگر؛ تعدد روشهای درمانی، مسئلۀ مهم اعتبار و ارزش آنها را به میان میکشد. چراکه بهکارگیریِ روشهای بیثمر نهتنها مفید نخواهد بود، بلکه موجب اتلاف هزینه و زمان و البته مهمتر از همه ناامیدی و بازگشت فرد به اعتیاد میشود. بنابراین؛ «مؤسسۀ بینالمللی سوء مصرف مواد» (NIDA)، طی چهار سال تحقیق و بررسی، چند اصلِ اساسی را برای روشهای درمانی تعیین نمود تا تنها آن دسته از شیوههای درمانی به رسمیت شناخته شوند که این نتایج مثبت را به دنبال دارند: درمان اعتیاد یا کاهش مصرف، کاهش احتمالِ بازگشت و توانمندسازی فرد برای از نو ساختن زندگی.
در میان انواع مختلف روشهای درمانی، «رفتاردرمانی» و رویکردهای مبتنی بر آن، از طرحهای درمانی معتبر به شمار میآیند. آشنایی مراجعان و افراد خانواده نسبت به این موضوع، موجب تسریع روند انتخاب رویکرد یا ترکیب مؤثری از رویکردهای درمانیِ مفید خواهد شد. از این رو؛ در این مقاله قصد داریم شما را با یکی از معتبرترین روشهای درمانی و برخی از انواع آن آشنا سازیم.
رفتار درمانی
در این رویکرد، سعی بر این است که با تمرکز بر رفتارهای قابل مشاهده و شرایط فعلی فرد مبتلا (بدون تأکید زیاد بر گذشته) رفتارهای ناسالم و پرخطر بیمار و همچنین شرایط و موقعیتهایی که موجب بروز رفتارهای معتادگونه میگردد، شناسایی و رفع شوند.
طبق این رویکرد؛ فرد به خاطر تقویتهایی؛ مانند: احساس رضایت، آرامش و رفع موقت درد و رنج است که مصرف مواد یا الکل را ادامه میدهد. برای همین با وجود پیامدهای منفیِ اعتیاد، فرد همچنان مشتاق مصرف است. رویکرد رفتاردرمانی برای از بین بردن اعتیاد تکنیکهایی را برای شناسایی عوامل تقویتکنندۀ رفتارهای معتادگونه و جایگزینی آنها به کار میگیرد که برخی از آنها از این قرارند:
آموزش و طرح درمان: درمانگر دربارۀ رفتارها و پیامدهایی که موجب ادامۀ اعتیاد میگردند، توضیحاتی به بیمار خواهد داد. سپس با گردآوری اطلاعات لازم و شناسایی رفتارهای تقویتکنندۀ اعتیاد در فرد، طرح درمانیِ مناسب را پایهریزی خواهد کرد.
جرأتآموزی: هدف از این تکنیک ایجاد و تقویت مهارت برای دست کشیدن از ارتباطات پرخطر و رویآوری به ارتباطات و اجتماعات سالم است.
ریلکسیشن: در این تکنیک درمانگر سعی میکند فرد مبتلا را در یافتنِ آرامش ذهنی و بدنی کمک کند و از این طریق او را در برابر استرسها مقاوم سازد.
در مجله اعتیاد بیشتر بخوانید:
دوپامین، عامل اصلی لذت و اعتیاد
مدیریت وابستگی
رویکرد مدیریت وابستگی یکی از روشهای درمانی مبتنی بر رفتاردرمانی است که به ویژه در اعتیاد به مصرف مواد و الکل به کار گرفته میشود. ایدۀ اصلی این رویکرد این است که دریافت جایزه، فرد معتاد را به پیگیری فرایند درمان تا پاکسازی کامل تشویق خواهد کرد. بنابراین در این رویکرد با استفاده از سیستمهای جایزهدهی تلاش میشود تا فرد را در مسیر ترک اعتیاد ثابتقدم نگهدارد. البته برای مؤثر واقع شدن تکنیکهای جایزهدهی لازم است جزئیات و ظرافتهای خاصی در نظر گرفته شود؛ برای مثال: سن فرد مبتلا، بررسی ویژگیهای شخصیتی فرد برای اطمینان از اثربخش بودن اجرای این روش، نوع جایزه –که واقعا مشوق و برانگیزندۀ انگیزه باشد- زمان اعطای جایزه و بسیاری از جزئیات دیگر که باید در این رویکرد لحاظ گردد. اما در کل؛ برخی از تکنیکهای رویکرد مدیریت وابستگی عبارتند از:
تقویتکنندههای طبیعی: تقویتکنندههای طبیعی در پی ترک اعتیاد بهترین جایزه برای فرد محسوب میشوند. پذیرفته شدن در میان افراد خانواده، معشوق یا دوستان از جایزههای طبیعی هستند که میتوانند بزرگترین انگیزه برای ادمۀ فرایند درمان باشند. از این رو؛ آموزش اعضای خانواده و افراد مهم زندگی فردِ مبتلا یکی از اقدامات مهم در این رویکرد خواهد بود.
اقتصاد ژتونی: طبق این برنامه هر بار که تست اعتیاد فرد منفی نشان داده شد، فرد کوپن جایزه دریافت خواهد نمود؛ پس از جمعآوری تعداد مشخصی از کوپنهای جایزه، فرد میتواند یک جایزه به عنوان جایزۀ اصلی دریافت کند.
جایزهدهی با روش قرعهکشی: در این تکنیک برای حفظ انگیزۀ ترک، در صورت منفی بودن تست اعتیاد، از میان جوایز مختلف با ارزشهای متفاوت یک جایزه از طریق قرعهکشی به فرد اعطا خواهد شد.
رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT)
طبق این رویکرد، معضل اعتیاد ناشی از محیطهای آسیبزا و ناخوشایند است؛ بنابراین برای خلاصی از اعتیاد باید به مبتلایان آموزش داد که چگونه در میان شرایط محیطی دشوار، ضمن پذیرش وضعیتهای غیرقابل تغییر، به دنبال انگیزه و مشوقی برای زندگی سالم باشند.
این رویکرد، برای پذیرش و گذر از سختیها، ترکیبی از سایر روشهای درمانی را پیشنهاد و چهار مهارت اصلی را آموزش میدهد. رویکردهای درمانی مورد استفاده عبارتند از: «گروهدرمانی» (با تمرکز بر ایجاد مهارتهای لازم)، «فرددرمانی» (با تمرکز بر آسیبهای روانی واردشده به فرد در گذشته و منابع استرس در حال حاضر) و «مشاورۀ تلفنی» (جهت پیگیری مداخلات، بین جلسات درمانی). همچنین چهار مهارت اصلی از این قرارند:
ذهنآگاهی: مهارتِ آگاهی کامل (تا حد ممکن) و درگیری با زمان حال و شرایط حاضر. باور بر این است که رهایی از اتفاقات تلخ گذشته و اضطرابات آینده، فرد را قادر خواهد ساخت تا با اطمینانِ هرچه تمامتر، تمرکزِ خود بر اهداف را حفظ کند.
تحمل استرس: آموزش مهارتهای لازم برای توانایی پذیرش میزانی از استرس و کنارگذاشتن تلاشهای مفرط برای از بین بردن تمامی استرسهای زندگی. ایدۀ اصلی این است که با پذیرش بخشی از استرسهای اجتنابناپذیر زندگی، فرد دیگر به دنبال روی آوردن به هر روشی (مثل اعتیاد) برای خلاصی نخواهد بود.
روابط بین فردی: توانایی برقراری روابط روشن، کوتاه و مؤثر با دیگران و توانایی خوب گوش سپردن. برخورداری از ارتباطات مؤثر یکی از راههای مقاومسازی افراد در برابر مشکلات زندگیست.
تنظیم هیجانات: توانایی تشخیص و کنترل هیجانات و در نتیجۀ آن کاهش رفتارهای نامطلوب؛ یکی از راههای مقابلۀ مثبت با دشواریهاست که در این تکنیک سعی میشود افراد را به این مهارت مسلح سازند.
کارشناسی ارشد روانسنجی/ نگارنده: فاطمه اشرف زاده
www.americanaddictioncenters.org
www.rehabs.com