شدت‌گیری خشم و پرخاشگری در جامعه

شدت‌گیری خشم و پرخاشگری در جامعه

وقتی عصبانیت به خوبی شناخته نشود، منجر به پرخاشگری می‌شود

    هیجان‌ها پدیده‌هایی ذهنی، زیستی و اجتماعی هستند. از جمله هیجان‌هایی که در زندگی همه افراد نقش مهم و مؤثری دارند، هیجان‌های خشم و پرخاشگری است. خشم به صورت یک حالت درونی ناخوشایند با شدت متغیر تعریف می‌شود که غالبا با افکار و ادراک نادرست، برانگیختگی جسمی و تمایل فزاینده برای انجام رفتارهای کلامی و یا حرکتی که از لحاظ فرهنگی ناپسند است، مشخص میشود. خشم معمولا با یک محرک بیرونی شروع می‌شود و اغلب شامل یک جز سرزنش است.(کاسینو و ساخودولسکی ۱۹۹۷)

    متاسفانه پس از شیوع کرونا شاهد شدت گرفتن خشم و پرخاشگری میان گروه‌های متفاوت بوده‌ایم.

    خشم anger، احساسی طبیعی در انسان است که همه افراد آن را به نوعی تجربه می‌کنند. هر وضعیتی که ما را ناکام کند باعث ایجاد احساس خشم می‌شود. ناکامی یعنی نرسیدن به خواسته‌های فردی. وقتی عاملی مانع رسیدن فرد به هدف و خواسته‌ها شود، عصبانیت بروز می‌کند. 

    اما خشم با پرخاشگری تفاوت دارد؛ یعنی خشم یک احساس است، در حالی که پرخاشگری نمود و رفتاری است که بر اثر این احساس بروز می یابد.عموم جامعه خشم را با پرخاشگری اشتباه می‌گیرند.

    خشم چیست؟

    خشم هر فرد مربوط به فکر، حس و رفتار اوست و دیگران مسئول خشم یکدیگر نیستند، اما طبق تعریف انجمن روانشناسی آمریکا، خشم نوعی هیجان انسانی است که اگر کنترل آن از اختیارات فرد خارج شود، مخرب بوده و منجر به اختلال در زمینه‌های شغلی، روابط شخصی و کیفیت زندگی او می‌شود. تخلیه خشم رفتار بدی نیست به شرط آن که طبق اصول و قواعد خاص خود بروز یابد.

    در واقع خشم واکنشی متداول نسبت به انتقاد دیگران، ناکامی، ناامیدی، تهدید یا آسیب از جانب دیگران است.

    خشم و پرخاشگری
    تفاوت خشم با پرخاشگری: خشم یک احساس است ولی پرخاشگری رفتاری است که بر اثر این احساس بروز میکند

    به‌چه رفتاری پرخاشگرانه می‌گوییم؟ 

    در صورتی که خشم به شیوه‌ای غلط ابراز شود یعنی سبب واکنش‌های غضب آلود و پرخاشگرانه گردد، نه تنها مشکلات حل نشده باقی می‌ماند بلکه بیشتر می‌شود که مهمترین اثر منفی آن اختلال در ارتباط با دیگران است.

    هرگونه رفتاری که با قصد و نیت قبلی بخواهد به فردی آسیب برساند، پرخاشگری aggression است.

    معمولا انگیزه پرخاشگری ناکامی است. پرخاشگری شکل‌هایی متنوع دارد؛ یعنی برخلاف تصور خیلی‌ها که پرخاشگری را تنها رفتار خشونت آمیزی مانند کتک کاری یا فحاشی می‌دانند، قهر کردن نیز خود نوعی رفتار پرخاشگرانه است. رفتارهای دیگری نیز مانند نیش زبان، زیر سوال بردن و برچسب زدن، وقتی به صورت هدفمند انجام شوند، رفتار پرخاشگرانه محسوب می‌شود.

    یک مطالعه جدید نشان می‌دهد که صبر و بردباری تنها یک فضیلت نیست بلکه نجات دهنده زندگی است. به واقع، مجموعه تغییرات بیولوژیکی ناشی از ناشکیبایی، احتمال مرگ زودهنگام افراد بیقرار را افزایش می دهد.

    روانشناسی خشم

    در روانشناسی براساس پژوهش‌ها، علت خشم موارد متفاوتی مانند مورد قضاوت و تحقیر قرار گرفتن، مورد آسیب بودن، تایید نشدن، دوست داشتنی نبودن، مورد توهین قرار گرفتن، احساس قربانی شدن، بی‌ارزشی، تنهایی، طرد شدن و… عنوان شده است.

    علائم جسمانی، رفتاری، هیجانی و شناختی نیز از علائم بروز خشم محسوب می‌شوند: تپش قلب، لرزش دست، پریدگی رنگ صورت، تغییر در تنفس، بالا بردن صدا، امکان درگیری فیزیکی، ترس، احساس گناه، احساس حقارت، کاهش تمرکز، کاهش منطق و…. از علائمی هستند که هنگام خشم بروز می‌کنند.

    به گفته‌ی دکتر رابرت لاندن (Robert London):‌ «معمولا در افراد افسرده علائمی مانند آشفتگی، بی‌قراری و خشونت دیده می‌شود». عصبانیت عاملی برای ماندگاری افسردگی است. در بخشی از سرمقاله‌ی مجله‌ی «پیشرفت‌های درمانی روانپزشکی» (Advances in Psychiatric Treatment) توضیح داده شده است: «وقتی که عصبانیت به خوبی شناخته نشود، منجر به پرخاشگریِ منفعلانه می‌شود. این رفتار در فرد خودتخریبی ایجاد می‌کند و زمینه‌ی ابتلا به افسردگی را به وجود می‌آورد».

    به توصیه دکتر لاندن هر فردی که به طور مداوم در رفتار خود پرخاشگری و خشونت را تجربه می‌کند یا به طور غیرمعمول و به سرعت عصبانی می‌شود باید برای پیدا کردن راه‌حل درمانی مناسب از یک مشاور و روان‌شناس کمک بگیرد.

    در واقع خشم همانند گوله برفی است که از بالای کوه به سمت پایین می‌غلطد و تا جایی امکان جلوگیری از حرکت آن وجود دارد، اما پس از مدتی همچون بهمنی می‌شود که همه جا را تخریب می‌کند.

    عموم جامعه خشم را با پرخاشگری اشتباه می‌گیرند، این درحالیست که خشم احساسی است که ممکن است منجر به پرخاشگری نشود، اما پرخاشگری رفتاری است که هدف آن صدمه وارد کردن به شخص یا اموال است

    در مجله اعتیاد بیشتر بخوانید

    چگونه معتاد می‌شویم

    روانکاوی، قطعه گمشده درمان اعتیاد

    چگونه خشم خود را کنترل کنیم

    مدیریت خشم اکتسابی و آموختنی است و افرادی که خشم خود را مدیریت می‌کنند بیش از سایر افراد برای سلامت خود ارزش قائل‌اند. افراد هنگام بروز خشم‌شان به گونه‌های متفاوتی رفتار می‌کنند، به طور مثال برخی افراد به طور منفعل عمل می‌کنند و خشم‌شان را بروز نمی‌دهند. برخی به صورت پرخاشگرانه خشم‌شان را بروز می‌دهند و برخی دیگر نیز به صورت جرات‌مند عمل می‌کنند که این یک مهارت محسوب می‌شود. برخی نیز به صورت منفعل و پرخاشگر عمل می‌کنند و گاها درباره احساس‌شان صحبت نمی‌کنند و درنهایت به صورت پرخاشگرانه نسبت به افراد واکنش نشان می‌دهند.

    بهترین راه مقابله با خشم سکوت است، به طوری که فرد پس از گذشت یک هفته از موضوعی که منجر به خشم او شده، میزان خشم خود را ارزیابی و راهکارهایی برای مدیریت خشم خود بیابد. در این میان روش‌های ساده‌ای مانند شنیدن موسیقی‌های بی‌کلام، تنفس عمیق، تغییر موقعیت فضا و مکان، انجام فعالیت‌هایی مانند ورزش‌، تکنیک‌های خودآرام‌سازی و یادگیری مهارت‌های مذاکره و حل مسئله نیز برای کنترل خشم وجود دارد. خودگویی‌های مثبت، شناسایی خواسته‌های فردی، انجام کارهای موردعلاقه‌، تخلیه هیجانات و ارزش قائل شدن برای خود نیز از دیگر راه‌های مقابله‌ای است و باتوجه به شرایط موجود جامعه مانند ویروس کرونا و عوامل اقتصادی و اجتماعی، لازم است این مهارت‌ها را از مشاور متخصص بیاموزیم.

    خشم و اعتیاد

    «خشم» از مهم‌ترين عوامل عود اعتياد و لغزش معتاد است. معتادان همزمان با درمان بايد مهارت‌هاي رفتاري را نيز بياموزند.

    یکی از مشکلات اساسی معتادان، خودخواه بودن است. این نقص اخلاقی زندگی فرد معتاد را کنترل میکند. خشم، معمولا از خودخواهی می‌آید، وقتی ما از دیگران توقعاتی داریم و آنها نمیتوانند آن را برآورده کنند، دچار خشم میشویم.

    نقص خود خواهی یکی از ریشه‌های اعتیاد بوده و به نظر میرسد سرچشمه تمام نواقص اخلاقی معتاد به داشتن این نقص برمی‌گردد. تا زمانی که این خصوصیت اخلاقی در ما باشد، لذت واقعی بهبودی را نمیتوان چشید.

    اعضای انجمن‌های دوازده قدمی مانند AA و NA می‌آموزند که احساسات خود را درک و کنترل کنند. در همان بدو ورود به معتادان پیشنهاد می‌شود نقص اخلاقی خشم را شناسایی کنند و در مورد آن مشارکت نمایند. ابــراز احساسات تــا حـد زیــادی مـا را از فشار عصبی ناشـی از سانسور و کتمــان آنهــا مصــون میــدارد و بــی تردیــد از مهمتریــن اقدامــات در جهــت خودشناسـی اســت.

    بـی تردیـد خشـم یکـی از رایـج تریـن احساسات اســت. نکتــه اینجاســت کــه مــا مجــاز بــه احســاس خشــم هســتیم ولــی پرخاشگری مجاز نیست و میتوانــد بــرای آرامــش خــود و اطرافیانمــان دردســر سـاز شـود. خشـم زمانـی ویرانگـر اسـت کـه باعــث دشــمنی، ناکامــی، رنجــش و تمایـل بـه انتقـام طـرف مقابلمان گـردد. اولیـن پیشـنهاد برنامـه معتادان گمنام ایـن اسـت کـه خشـم خـود را انـکار نکنیـم و ظهـور آن را بـه رسـمیت بشناسـیم، امـا اینکـه خـود را مجازبـه طغیـان خشـم و پرخاشگری بدانیـم و آن را بـه بدتریـن شـکل نشـان دهیـم، قطعـا فرمــان بیمــاری و رفتــار اعتیادیســت.

    برنامــه اِن اِی بــه مــا پیشــنهاد میکنــد عاقبـت اندیـش و روشـن بیـن باشـیم و سـعی کنیـم قبـل از فـوران احساسـات راجــع بــه آن صحبــت کنیــم. بهتــر اســت بــه طــرف مقابلمــان بگوییــم کــه خشــمگین هســتیم و دلیــل خشــم‌مان چیســت؟ اینکــه بتوانیـم دربـاره خشـم خود گفتگـو کنیـم باعــث میشــود تــا حــد زیــادی شــدت آن‌را کاهــش دهیــم.

    تجربـه بـه مـا ثابـت کـرده معمـولا بعـد از چنـد دقیقـه شـدت خشـم بـا کاهـش چشــمگیری مواجــه می‌شــود، کافــی اسـت بـه اولیـن فکرمـان اعتمـاد نکنیم و جلــوی اولیــن واکنشــمان را بگیریــم. اینکــه خشــم مان را بــدون اینکــه ابــراز کنیــم بــا خــود حمــل نماییــم مصــداق نارنجکــی اســت کــه هــر لحظــه امــکان دارد ضامنــش کشــیده شــود.

    باید بیاموزیم که خشـم یـک واقعیـت انـکار ناپذیـر اسـت کـه میتواند در هـر مقطـع پاکـی و بهبـودی خـود را متجلـی کنـد.

    تمرکـز بـر روی دوازده قدم و پذیــرش ایــن نکتــه کــه مــا مجــاز بــه ابــراز احساســاتمان هــر طــور کــه میخواهیـم نیسـتیم کمـک میکنـد کـه تـا حـد زیـادی خشـم مان را مهـار کـرده و آن را بــه عنــوان یــک ویژگــی در خدمــت خــود در آوریــم.

    تحریریه مجله اعتیاد

    برچسب‌ها