
نقش انکار در زندگی و اعتیاد فرد معتاد
معتادان در اثر اعتیاد خود و به دلیل فراموش کردن مشکلات جاری زندگی، به طور اجتناب ناپذیری دو چیز را انکار میکنند. اولا، آنها انکار میکنند که مواد یا رفتار و فعالیت اعتیادآورشان مشکلی است که نمیتوانند آن را تحت کنترل و اداره خود قرار دهند. ثانیا آنها انکار میکنند که نتایج و پیامدهای منفی که در زندگی با آن مواجه میشوند، در هر شکل آن با مصرف مواد یا فعالیتهای وسواسی که انجام میدهند در ارتباط است.
انکار شکل های مختلفی دارد و به صورت های مختلفی در افراد مختلف بروز و ظهور میکند. بنابر نظر ترنس گورسکی (Terence Gorski) نویسنده کتاب “هوشیار ماندن” بعضی از رایجترین انواع انکار شامل موارد زیر هستند:
انکار مطلق: فرد معتاد به کلی وجود مشکل را نفی میکند “نه، من مشکلی ندارم”.
کوچک شمردن: فرد معتاد تا حدودی وجود مشکل را میپذیرد اما تاثیر آن را بسیار ناچیز و قابل چشم پوشی میداند “زیاد بزرگش میکنید، آن قدرها هم بد نیست، من مشکلی ندارم”.
اجتناب از پرداختن به کل موضوع: فرد معتاد موضوع را ندیده میگیرد، توجه نمیکند و تلاش میکند حواس خود و توجه دیگران را از موضوع پرت کند.
سرزنش کردن دیگران: معتاد سعی میکند اشتباه خود را به گردن دیگران بندازد و یا شرایط اجتماعی و خانوادگی را مقصر وضعیت خود قلمداد کند. “با این اوضاع، پس میخواستی چکار کنم؟ هر کس دیگری هم جای من بود همین کار را می کرد”.
دلیل تراشی و عقلانی سازی: معتاد با بکارگیری از دلایل موجه و غیرموجه و استفاده از استدلالهای مختلف سعی در عقلانی سازی و دلیل تراشی میکند. “گل که اعتیادآور نیست و من فقط برای این مصرف میکنم که حالم بهتر بشه”.

درباره انکار در مجله اینترنتی اعتیاد بیشتر بخوانید:
دیواری به بلندی انکار
انکار سد راه ترک اعتیاد
انکار واکنشی بسیار قوی است که بنابر رویکرد روانکاوی در ناهشیار فرد (ضمیر ناخودآگاه) عمل میکند و بنابراین توجه به این نکته کلیدی حایز اهمیت است که در بسیاری از مواقع فرد معتاد آگاهانه در تلاش برای فریب دادن اطرافیان نیست، بلکه در لحظهای که از انکار استفاده میکند در واقع بر این باور است که حقیقت را میگوید.
استفاده از مکانیسم دفاعی انکار توسط معتاد از نظر افرادی که وی با آنها در ارتباط است (مانند والدین، همسر، فرزند و همکار) مشمئزکننده، دیوانه کننده، تاسف بار، وقیحانه و شرم آور است. بعضی وقتها بحث و جدلها و دلیل تراشیهای معتاد ممکن است آنقدر متقاعدکننده و قانع کننده به نظر آید که مخاطب احتمالا در فهم و ادراک خود شک کند. تحلیل رفتار فرد معتاد بسیار گیج کننده خواهد بود تا زمانیکه متوجه نشویم که انکار، ویژگی و خصوصیت اعتیاد است. برای فهم انکار بایستی بدانیم این ناخودآگاه بسیار قدرتمند معتاد است که بر او فرمانروایی میکند.

کارکرد اصلی انکار این است که فرد معتاد را از هر چیزی که در روند مصرف او اخلال ایجاد میکند، دور نگه دارد. معتاد باید از دیدن مشکلات ناشی از اعتیاد اجتناب کند؛ چرا که اگر آنها را ببیند باید در این زمینه کاری انجام دهد و این امر برای او قابل تحمل نخواهد بود. انکارهای معتاد در کوتاه مدت به وی کمک میکند و برایش کارایی دارد. اعتیاد در زندگی فرد باعث آشفتگی و اغتشاش میشود و به همین خاطر انکار به معتاد کمک میکند که ارتباط خود را با این اغتشاش، که واقعیت زندگی وی را تشکیل میدهد، قطع کند و او را دچار این خطای ادراکی کند که همه چیز خوب و تحت کنترل است.
انکار این امکان را برای معتاد فراهم می کند تا با منع آگاهی و بیخبر ماندن از گسترش هرج و مرج در زندگی، نسبت به خود احساس خوشایندی را تجربه کند.
انکار نوعی تفکر هذیانی است؛ در لحظهای که فرد معتاد به هروئین، با وجودی که پولی برای خرید لباس مدرسه بچه هایش ندارد یا اجاره منزلش عقب افتاده، به دنبال تهیه مواد برای مصرف خودش است در حقیقت در یک حالت هذیانی به سر میبرد و در برابر جریان تفکر منطقی او مانعی وجود دارد. تخریب اصلی انکار این است که معتاد به دلیل عدم ارتباط با رفتارهای صحیح و لمس نکردن آنها از اصلاح رفتار خود بازمیماند.
معتاد بخاطر وجود این حایل و مانع شناختی ادراکی نمیتواند اطلاعات واقعی را ببیند، پردازش کند، و برای آن چاره اندیشی نماید و به همین دلیل است که برای معتادان این طور مقرر شده که آوار بر سرشان خراب شود، چرا که ریزش آوار را نمیبینند.
برگرفته از کتاب “اراده کافی نیست: درک انواع اعتیادها و چگونگی بهبودی از آنها” نوشته: آرنولد واشتون و دانا باندی، ترجمه: حسام الدین معصومیان شرقی/ سایت اعتیاد آنلاین