چرا بعضی افراد معتاد میشوند ولی بعضی ها نه؟
لذت گراها یا روان رنجورها
یکی از رایج ترین عوامل اعتیاد، سوءمصرف مواد مخدر است. منظور از سوءمصرف تمایل به مصرف بیش از حد یا بیشتر از توصیه پزشک یا بیشتر از آن چه شخص بتواند بدون بروز آثار بیماری جسمی و روانی، آن را مهار کند. اشاره به هرگونه تمایل به مصرف بی ملاحظه مشروبات الکلی یا مواد مخدر بدون در نظر گرفتن عواقب مخرب آن می باشد. چرا بعضی از مردم قادرند از الکل یا دارو یا ماده مخدری بطور متعادل استفاده کنند طوری که اثر شدیدی به سلامتی عملکرد یا روابط میان فردی آنها نمی گذارد در حالی که بعضی دیگر افراط می کنند، به گونهای که بر سلامتی، روابط با خانواده و حتی شغل آنها تاثیر منفی می گذارد.
● علت معتاد شدن
چه كسی مواد مصرف میكند و چه كسی معتاد میشود، پرسشهایی متمایز اما مرتبط به یكدیگرند. بسیاری از افراد سالها مشروب و مواد مصرف میكنند و معتاد نمیشوند، اما بعضی از مردم بعد از مدت كوتاهی معتاد میشوند. اگر فرض شود كه این مواد هستند كه باعث اعتیاد میشوند، هیچ توضیح سادهای برای این تفاوتها نخواهیم داشت.
به نظر میرسد اگر كسی مواد را برای اجتناب از حالات خلقی منفی، مثل افسردگی و اضطراب مصرف كند احتمال معتادشدنش بیشتر است. این اصل كلی ریشه در كار لارنس كلب Lawrence Kolb)۱۹۶۲) دارد كه معتقد است دو نوع كم و بیش متفاوت از افراد، مواد مصرف میكنند.
در یك سو افراد لذتگرایی قرار دارند كه برای تجربه اثر لذتبخش مواد به مصرف آن میپردازند و در طرف دیگر روان رنجورهایی كه برای خلاصی از اضطراب دست به مصرف مواد میزنند. این پژوهش نشان میدهد مردم اغلب به دلایل مختلفی مواد مصرف میكنند و این دلایل زیربنایی تعیین میكند كه آیا مصرف آنها گرایش به سوءمصرف دارد یا نه؟
تاكید این مطالعه بر مصرف مشروبات الكلی بود ولی یافتههای آن الگوی مناسبی برای مواد مخدر نیز به دست داد. مطالعه یكی از الگوهای مصرف الكل نشان میدهد كه مردم الكل را برای تعدیل خلق و خو و به دو علت متمایز مصرف میكنند. افزایش تجارب هیجانی مثبت و كاهش خلق و خوهای منفی مثل اضطراب. بر طبق این الگو، افرادی كه برای كنار آمدن با تجارب منفی مواد مصرف میكنند به احتمال بیشتری با عوارض آن مواجه میشوند.
به نظر میرسید اگر كسی مواد را برای اجتناب از حالات خلقی منفی،
مثل افسردگی و اضطراب مصرف كند احتمال معتادشدنش بیشتر است
در مجله اعتیاد بیشتر بخوانید
رابطه افسردگی و اعتیاد، کدامیک دیگری را ایجاد میکند؟
چرا نمیتوانم حتی یکبار مصرف کنم؟
برای آزمون این الگو، از شاخههای مختلفی برای ارزیابی عوامل مانند خلق و خو، انتظارات و هیجانخواهی در نمونههای نوجوان و بزرگسال استفاده شد. نتایج نشان داد كه دو دلیل برای مصرف الكل وجود دارد: نوشیدن برای افزایش و نوشیدن برای كنارآمدن، بین این دو رابطهیی مستقیم وجود دارد، یعنی افرادی كه برای افزایش مینوشند احتمالا برای كنارآمدن هم مینوشند. چنین افرادی در تمام شرایط مینوشند.
یافته كلی آن است كه نوشیدن به هر دلیل، به عوارض نوشیدن منجر میشود. به مسیر مستقیم از نوشیدن تا كنار آمدن و از كنارآمدن تا عوارض نوشیدن باید توجه كرد. این مطلب همخوانی دارد با این یافته كه افرادی كه به دلایل اجتنابی مینوشند، به احتمال بیشتری به سوءمصرف مواد روی میآورند و معتاد میشوند. همبستگی كم میان خلق منفی و نوشیدن در این الگو نشان میدهد كه حالات خلقی منفی به تنهایی باعث نوشیدن نمیشود. انتظارات اجتماعی ارزش پیشبینیكننده بسیار بیشتری دارد.
به نظر میرسد كه افراد بخاطر افزایش انتظارات اجتماعی و هیجانی و كاهش تنش است كه نوشیدنیهای الكلی مینوشند. انتظارات تنها ناشی از تجارب گذشته ما نیست، بلكه حاصل آن چیزی است كه از دیگران یا از رسانهها میشنویم، مانند اینكه مصرف الكل فشار روانی را كم میكند و…
شاخصهای محكمی نشان میدهد كه نوجوانان ابتدا به این خاطر مواد مصرف میكنند تا انتظاراتی را كه به آنها منتقل شده است تجربه كنند. این انتظارات حتی اگر طی تجربه تایید نشوند، باز نقش مهمی را در زندگی نوجوانان ایفا میكنند. یكی از دلایل فرایند میانسالی كم كردن مصرف یا ترك كردن آن شاید این باشد كه وقتی برآورده كردن انتظارات با شكست مواجه میشود، مواد بتدریج اثر انگیزشی خود را از دست میدهد.
در فرایند سمزدایی از الکل یا مواد مخدر چه اتفاقی میافتد؟
ماده مخدر کمیکال چه عوارضی دارد؟
● وابستگی به دارو
به آسانی میتوان نشان داد كه اكثر داروها باعث تغییرات فیزیولوژیك و تغییرات شیمیایی در بدن میشوند. دارویی كه اعتیادآور است، كاركردهای بهنجار بدن را طوری تغییر میدهد كه برای حفظ وضعیت عادی سلامتی هر بار به مقادیر بیشتری از آن نیاز است. این حالت وابستگی نامیده میشود. این حالت وابستگی به مواد بطور كلی فیزیولوژیك فرض میشود، ولو اینكه نشانگان اصلی مرتبط با فقدان ماده غالبا روانشناختی باشد.
برای مثال یك ماده ممكن است تولید احساسی نیرومند از نشئگی یا سلامت عمومی كند. وقتی میزان خاص ماده دوره خود را طی كرد، احتمال دارد كه فرد دچار افسردگی شدید یا اضطراب شود. از آنجایی كه دارو و مواد بیشتری لازم است تا شخص به حالت عادی روانی برگردد شخص وابستگی بیشتری پیدا میكند، ولو اینكه نشانه اصلی روانشناختی باشد.
● مواد روانگردان
دارو یا ماده مخدر روانگردان به خلق و خو و هشیاری اثر میگذارد. داروی روانگردان ممكن است دارویی باشد مانند دیازپام كه نیاز به نسخه دارد، یا مخدری مانند ماری جوآنا كه نیاز به نسخه ندارد.
این مفهوم در متون مربوط به سوءمصرف مواد مهم است، زیرا افراد تمایل به سوءمصرف مواد روانگردان دارند و نه مواد غیر روانگردان. بطور خلاصه علت آن است كه یك ماده میتواند عملكرد روانشناختی افراد را به گونهیی تغییر دهد كه آنها به مصرف یا سوءمصرف آن تمایل نشان دهند.
منبع : روزنامه اعتماد