داستان خدمت من در معتادان گمنام
من به قدر کافی درگیر بهبودی شده بودم که درونم هم تغییر کند
داستان خدمت من در معتادان گمنام اولین بار در نشریه انای آریزونا آمریکا منتشر شده بود که مجله اعتیاد ترجمه فارسی آن را برای برای شما انتخاب کرده است.
معتادان گمنام یک برنامه «خودخواهانه» نیست. در حقیقت روح 12 قدم از اصل «ایثار و خودگذشتگی در خدمت» بنیان گرفته است. توجه به اصل از خودگذشتگی در تلاشهایی که برای رساندن پیام میکنیم، چه برای وضعیت روحی خودمان و چه برای آنهایی که سعی میکنیم پیام را دریافت کنند، حائز حداکثر اهمیت ممکن میباشد. (کتاب چگونگی عملکرد- NA)
وقتی جوان بودم، زندگیام کاملاً آشفته بود. مواد مخدر مرا به سمت یک فاجعه میبرد و به هر چیزی دست میزدم، خراب میشد. در مدرسه شکست خوردم، در کارها و تمام روابطم ناکام ماندم. با دروغ، فریب و خیانت تمام اطرافیانم را آزار دادم. همه چیز از آنها میگرفتم و هیچ چیز به آنها بر نمیگرداندم. من نمیتوانستم کمترین توجهی به پیآمد کارهایم داشته باشم. هیچ حس همدردی با کسانی که به آنها آسیب زده بودم یا خرابیهایی که در زندگی آنها ایجاد کرده بودم، احساس نمیکردم.
من یک آدم ضد اجتماعی بودم.
داستان خدمت من در معتادان گمنام
وقتی به NA آمدم خیلی خوب گوش نمیکردم و به جزییات توجه نداشتم. اما با گذشت زمان شوق بهبودی مانند بذری در درونم کاشته شد و شروع به رشد کرد. در نقطهای به من گفته شد که وقت کافی دارم و باید کار در NA را شروع کنم. فکر بکری بود – کار؟ اولین کار خدماتیام را در جلسه چهارشنیه انجام دادم و از آن موفع همیشه خدمتی را در انجمن معتادان گمنام به عهده گرفتهام.
من قویاً به داشتن همیشگی پست خدماتی اعتقاد دارم و به تمام رهجوهایم هم توصیه میکنم همین کار را بکنند.
بازگشت توانایی، اهمیت دادن به دیگران، عشق به دیگران، کمی بیشتر طول کشید.
من برای سالها از نطر احساسی خاموش و منجمد بودم. اما پس از چند سال بهبودی، یکی از رهجوهایم یک شب به طور غیرمنتطرهای به من زنگ زد. حالم خیلی بد بود و میخواستم همه چیز را درست به او بگویم. از این میترسیدم چیزی را که آن شخص برای بازگشت به مسیر نیاز داشت نتوانم به او بدهم. وقتی گوشی را برداشتم مساله پاک بودن یا نبودن او واقعاً برایم اهمیت داشت و مرا تکان داد. من به قدر کافی درگیر بهبودی شده بودم که درونم هم تغییر کند.
در مجله اعتیاد بیشتر بخوانید:
سفر، ذهن و بهبودی را وسعت میبخشد
رابطه راهنما و رهجو در معتادان گمنام
بعد از این که شروع به ذوب شدن کردم، فهمیدم که همه زندگیم دور مواد چرخیده است، چه مصرف کردن آن و چه مصرف نکردن آن!
به نظر میرسید خودم، والدینم، خواهران و برادرانم، دوستان، تحصیلاتم، کارم و تمام مسیر زندگیم هدفی جز آن نداشته است. بنابراین از بی هدف بودن دست برداشتم و بر روی چیزهایی که برایم اهمیت داشتند، تمرکز کردم. تصمیم گرفتم تعهد خود به انجمن معتادان گمنام را عمیق کنم، که گمان میکنم این تغییر اراده خود و زندگیام باشد. و سپردن آن به نیروی برتر.
هدف من خدمت در معتادان گمنام است
تصمیم گرفتم خدمت کنم.
آگاهانه، اندیشمندانه و با تلاش به جا. به مهارتهای خود نگاه کردم و سعی کردم در جایی که نیاز است از آنها استفاده کنم. به اعضای دیگر گفتم که به هر خدمتی که لازم باشد انجام دهم، احترام میگذارم و رعایت میکنم.
به پیشنهادهای آنها عمل کردم. من در این دنیا هدفی دارم، به انجمن NA خدمت میکنم، چه احساس خوبی داشته باشم چه بد، چه علاقمند باشم چه نباشم.
انجمن معتادان گمنام فرصت زندگی را به من داد، بنابراین آنچه را که بهدست آوردهام، به دیگران برمیگردانم.
Recovery in Action, Southeastern Arizona Area Newsletter, May 2009
ترجمه از سپهر- الف، مجله پیام بهبودی، شماره 21، سال پنجم، زمستان 1388