
خداحافظ اعتیاد
عامل اصلی گرایش به اعتیاد فرد است یا جامعه؟
هنوز چند روز از جدایی همسرش نگذشته بود. گویی دیگر برای خود نبود. از یك طرف بچهها از او دوری میكردند و از سوی دیگر همسرش او را ترك كرده بود، اما از همه اینها دردناكتر این بود كه وقتی به خانه میآمد و مادرش را میدید نمیتوانست سرش را بلند كند و حرفی بزند.
نگاه نافذ و پر از درد مادر تمام تار و پود وجودش را میلرزاند. آن وقت كه اختیار داشت و هنوز اسیر اعتیاد نشده بود، حتی لحظهای فكر نمیكرد روزگار او را به سمت و سویی ببرد كه هر كه او را دوست میداشت، از او متنفر شود.
نوشدارو قبل از مرگ سهراب
به گزارش مجله اعتیاد، سالهاست آسیبشناسان اجتماعی و روانشناسان در این زمینه به یك نظر واحد نرسیدهاند كه عامل اصلی گرایش به اعتیاد فرد است یا جامعه؟ اما آنچه اكثر كارشناسان بر آن متفقالقول هستند این است كه فرد و جامعه در كنار هم میتواند گرایش به اعتیاد را تشدید كند

جامعه از طریق ایجاد و فضاسازی از طریق جمعهای دوستانه به بهانه تفریح و تفنن میتواند فرد را از محیط سالم خانواده دور كرده و در دام اعتیاد گرفتار كند، اما خانواده نیز به عنوان اولین و كوچكترین نهاد اجتماعی كه فرد در آن پرورش مییابد از طریق افزایش ناهنجاریها و محیط نامناسب و رفتارهای نادرست والدین با همدیگر میتواند فرد را سرخورده كرده و از خانواده فراری دهد.
اعتیاد نیز مانند بسیاری از آسیبهای اجتماعی به بستری آماده و مناسب نیاز دارد تا بتواند فرد را به دام اندازد. اگر این بسترها فراهم نشود مسلما فرد به قلمرو اعتیاد وارد نمیشود.
این بسترها اول از همه در خانواده و توسط آموزش درست پدر، مادر و تشویق نوجوان به انجام تفریحات سالم در اوایل جوانی صورت میگیرد.
آنچه مسلم است، بسیاری از عادتها از دوران نوجوانی و جوانی در انسان شكل گرفته و كمكم به صورت فرهنگ درمیآید. اگر این عادات در حوزه ورزش، مطالعه و هنر باشد مسلما موجب خواهد شد نوجوان در كنار مشكلات زندگی بتدریج اسیر روزمرگیها نشده و همواره روزنهای برای پناه بردن از سختیها داشته باشد.
بسیاری از كسانی كه در دام اعتیاد گرفتار شدهاند، فلسفه این كار را رهایی از مشكلات و پناه بردن به خلوت خویش میدانند.
آتش اعتیاد در خانواده
دكتر زهره خانلری، روانپزشك خانواده و درمانگر درباره عوارض و پیامدهای اعتیاد در خانواده میگوید: در وهله اول باید به سردی خانه معتاد اشاره كرد.
خانه معتاد، خانهای سرد و بیرونق است و گرمی و حرارتی در آن به چشم نمیخورد. زن و شوهر نسبت به هم احساس بیگانگی دارند كه دلیل عمدهاش این است معتاد فقط متوجه خود و دنیای خویش بوده و با دیگران بیگانه است.
دلیل دیگر این سردی، ناتوانی اقتصادی خانواده است كه از نبود توان كار و تلاش نشات میگیرد. فرد معتاد اگر كوچكترین درآمدی هم داشته باشد آن را صرف تهیه مواد مخدر میكند در نتیجه از تامین هزینههای ضروری خانواده فرو میماند، اعتیاد شادابی و نشاط را از او گرفته و خشونت را جایگزین آن میكند.
سایه شوم اعتیاد بر سر فرزندان
وی درباره تاثیر اعتیاد بر فرزندان میگوید: فرزندان افراد معتاد امكان تربیت و رشد ندارند مگر به میزانی كه از سوی مادر یا پدر غیرمعتاد تحت مراقبت قرار بگیرند یا به اندازهای كه خود مدیر خود شوند و بتوانند اوضاع خویش را سر و سامان دهند.

فرزندان چنین خانوادهای دائم در تشویش و اضطراب هستند. گاهی احساس شرم بر آنها غالب است و زمانی احساس بیپروایی. گاهی به فكر گریز از خانواده هستند و زمانی در جستجوی پناهگاه برای نجات خود از دام مرگ. طبیعی است چنین خانوادهای كه باعث این همه اشكالات و مشكلات برای فرزندان خود است، نمیتواند بسترهای مناسب تربیتی را برای فرزندان فراهم كند.
نه مسئولیت و نه تعهد!
خانلری با تاكید بر عنصر مسئولیت به عنوان یكی از بارزترین ویژگیهای فرد معتاد ادامه میدهد: معتاد نه در زندگی خانوادگی و نه در حیات اجتماعی پذیرای مسئولیت و تعهدی نیست.
او نمیتواند مسئولیت اداره همسر و تربیت فرزندان را بپذیرد یا در رابطه با تامین اقتصادی آنها تعهدی را در خود احساس كند و این، خود یكی از عوامل ویرانی خانواده است.
معتاد پس از مدتی به یك شخصیت ضداجتماعی تبدیل میشود. رفتار اجتماعی او جنبه ضداجتماعی پیدا میكند و منافی اخلاق میشود. از دیگران سرزنش میشنود و خجالت میكشد، اما باز هم خود را در مقابل این رفتارها مسئول نمیداند.
اعتیاد، یك بیماری خانوادگی است و نهتنها فرد معتاد، بلكه خانواده و
جامعه را هم در بر میگیرد. خانوادهها قربانیان خاموش اعتیاد هستند
ریشهكنی اعتیاد با عزمی همگانی
محمدجعفر علیزاده، مسئول كمیته روابط عمومی انجمن معتادان گمنام منطقه جنوب شرق تهران در معرفی این گروه میگوید: انجمن معتادان گمنام، یك انجمن مردمی و غیرانتفاعی متشكل از مردان و زنانی است كه با اعتیاد مشكل دارند. ما در پذیرش افراد جدید، هیچ مانع یا پیششرطی نداریم. هركس تمایل به قطع مصرف داشته باشد از ماست؛ حتی اگر هنوز در حال مصرف باشد. اینجا تمركز ما روی بیماری اعتیاد است و هرگز به شخصیت، موقعیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی فرد معتاد كاری نداریم.

وی ادامه میدهد: ما در انجمن معتادان گمنام، هرگز در موضوع «سمزدایی» دخالت نمیكنیم. ما اصلا پیشنهادی نداریـم كه فرد معتاد با چه روشی ترك كند. ما با روش گام به گامی كه داریم، به افراد كمك میكنیم در مسیر بهبود قرار گرفته و با شركت در جلسات یاد بگیرند چگونه بهتر زندگی كنند، به اجتماع برگردند و بتوانند اعضای مثمرثمری برای جامعه باشند.
وی درباره تاثیر و نقش خانواده بر انگیزه فرد معتاد میگوید: كمكهای معنوی خانواده هم در بهبود فرد معتاد بسیار مهم است. درست است كه خانواده دوست دارد معتادش به سرعت پاك شود، اما باید بداند او یك روزه معتاد نشده كه یك روزه بهبود پیدا كند. زمان میبرد تا گرد و غبار مواد مخدر از ذهن معتاد پاك شود.
گریز یا گزیر؟
خانم ملك، مدیر جلسات «آگاهی از اعتیاد» (توجیهی خانواده) نیز با تاكید بر تاثیر جلسات گروهی كه خانوادههای معتادان در آن شركت میكنند، درباره پیامدها و تاثیر رفتار خانواده و جامعه بر افراد معتاد میگوید: اعتیاد یك بیماری خانوادگی است و نهتنها فرد معتاد، بلكه خانواده و جامعه را هم در بر میگیرد. خانوادهها، قربانیان خاموش اعتیاد هستند.
كسی حرفشان را نمیشنود. بسیاری از آنها درد و رنج را به تنهایی تحمل میكنند و هرگز راجع به اعتیاد فرزند یا همسرشان با كسی حرف نمیزنند. بنابراین، علاوه بر معتاد، اعضای خانواده هم درگیر بیماری وی بوده و اگر برای بهبودی او تلاش نكنند، هم رنجهای خودشان را بیشتر میكنند و هم به عضو معتاد خانواده صدمه میزنند.
وی تاكید میكند: وقتی خانواده شیوه برخورد صحیح با معتاد را بلد نباشد، حتی اگر ترك هم كند، مشكل پابرجا میماند. چون هر رفتار و حركت معتاد برای خانواده به این معنی است كه او دوباره مصرف را شروع كرده است. این حساسیتهای نابجا و رفتارهای اشتباه حتی میتواند فرد را دوباره به طرف اعتیاد سوق دهد. این عكسالعمل خانواده باعث میشود عضو معتاد انگیزهاش را برای ترككردن از دست بدهد و این سوال در ذهنش ایجاد شود كه «پدر، مادر و همسرم كه باور نمیكنند من پاك شدهام، پس چرا دوباره مصرف نكنم؟
خداحافظ اعتیاد
مشكلات مالی و درگیریهای ذهنی حاصل از آن در كنار نبود امنیت روانی در جامعه و فقر فرهنگی مقدمهای است برای اسیرشدن در دام اعتیاد. اینجاست كه فرد از روی ناچاری اعتیاد را چارهای مناسب برای حل مشكلات خود مییابد و غافل از این است كه این موضوع خود روزی به بزرگترین مشكل زندگیاش تبدیل میشود؛ مشكلی كه گریز از آن بسادگی گریز از مشكلات دیگر نیست.
اگر از افرادی كه بتازگی از دام اعتیاد رها شدهاند بپرسید كه مهمترین عامل در رهایی شما از دام اعتیاد چیست بدون درنگ اعتماد به نفس و اراده شخصی را مهمترین عامل میدانند؛ نكتهای كه همه اسیران این بیماری به آن آگاهند، ولی یقین ندارند.
در این سیر، رسیدن به بلوغ فكری و ذهنی فرد معتاد بسیار موثر است. در این مرحله است كه نگاه جامعه نباید نگاهی صرفا تحقیرآمیز باشد، بلكه دلسوزی و نزدیك شدن روحی و عاطفی به این افراد میتواند در كنار حمایتها و صبر خانواده، امید به دوبارهزیستن را در فكر و جسم آنها تقویت كند.
منبع : روزنامه جام جم
درباره اعتیاد در سایت اعتیاد بیشتر بخوانید:
پارهای از مشکلات خانواده معتادان
نگرانی از رواج مصرف الکل در تهران