هیچ آگاهشدنی بدون رنج نیست/۱۲ خرداد
رنجها، گنجهایی در دلِ خود دارند، و دردها آسودگیهایی به همراه؛
برای دیدن باید دیده گشود، برای گشودن باید پردهها زدود،
زخمها چشم میشوند و شکستها درس، اگر هوشیاری باشد و شکیبایی یارش،
عزیزترین یارانمان در حقیقت، چالش برانگیزترین لحظاتِ زندگیمان میشوند، و خصم سبب خیر میشود.
هیچ آگاهشدنی بدون رنج نیست – کارل گوستاو یونگ
↔ ↔ ↔
در هنگام رشد، یاد میگیریم بر تمایل به فرار کردن یا مخفی شدن از خود و احساسات خود غلبه کنیم. (کتاب پایه NA)
قبل از آمدن به معتادان گمنام ، زندگی ما عمدتاً به فرار از درد و مشکلات اختصاص داده شده بود. در زندگی جدید ما چون مواد را ترک کردیم، مجبور شدیم درد بکشیم و تحمل کنیم. وقتی چیزی ما را آزار میدهد، منشأ اصلی مشکل در خودمان است. این روزها میبینیم مدارای ما با مردم بیشتر شده و اصولا خیلی صبورتر شدهایم. برای ما این تغییر بزرگی است، پیروی از اصول برنامه، یک روز، یک روز، پاک ماندن، مشارکت تجربیات خود در جلسات بهبودی، کمک به معتادانی که تازه وارد برنامه شدهاند. تمام این کارها نگرش ما را نسبت به زندگی به کلی تغییر داده است. این راه خوبی برای زندگی است.
ما دیر یا زود بعضی از فرصتها و یا فاجعههایی را که درجلسات راجع به آنها چیزی نشنیده بودیم، تجربه میکنیم. رویدادی مانند جدایی از همسر یا ازدست دادن شغل، احساسات ما را جریحه دار میکنند چون نمیتوانیم آنها را کنترل کنیم. سوگواری، ورشکستگی مالی و یا خیانت میتواند در ما احساس اضطراب یا افسردگی زیادی به وجود آورد و در بعضی مواقع، ترسهای عمیقی را تجربه میکنیم. برخی اوقات که زندگی خوبی داریم و احساس خوشبختی میکنیم، ناگهان شرایط بحرانی میشود. ممکن است فکر کنیم ازهمه طرف مورد حمله قرارگرفتهایم.
چون برنامه بهبودی را کار میکنیم، ضمن حفظ پاکی خود از این بحرانها عبور میکنیم. متوجه میشویم که چنین احساساتی همیشگی نیستند. اعتیاد بیماری دردآوری است. معنویت و برنامه بهبودی، این دردها را از بین نمیبرد، اما به ما توانایی گذشتن و پشت سر گذاشتن آن ها را میدهد. ما درد را به عنوان بخش لازم زندگی میپذیرم. میدانیم به هر اندازه که قادر به احساس درد هستیم، میتوانیم شادمانی را نیز احساس کنیم.