قدرت وجود/۱۵ شهریور
برای بعضی از ما بارها پیش آمده که به صورت سهل انگارانه دوباره مشروب خوردن را شروع کردهایم و پس از سومین یا چهارمین دفعه، مشت بر روی میز کوبیده و با خود گفتهایم: «خدایا چطور شد که دوباره شروع کردم؟»
یک راه حل وجود دارد. لازمهی توفیق در آن پای بر روی غرور گذاشتن، اعتراف به نقصها و دروننگری است و با آنکه تقریباً هیچ یک از ما علاقهای به رعایت این اصول نداشتیم، اما شاهد تاَثیر واقعی آن در زندگی دیگران بودیم…
(کتاب الکلیهای گمنام)
بیشتر اوقات در ابتدای هوشیاری، قطعا ما افکار جنون آمیزی خواهیم داشت، اما به خاطر داشته باشید که دگرگونی و جنون در یک نقطه از هم عبور میکنند. روند تغییر مملو از ابهام است و تا زمانی که مصرف نمیکنیم، حال خوبی خواهیم داشت. تا زمانی که زندگی ما در دستان خداست، دیوانگیها به خوبیها تبدیل میشود و ایمان و اعتماد به پروردگار، باعث از بین رفتن ترسها میگردد.
آسیب روانی
این بیماری آسیبزا است، تکان دهنده است. حس طبیعی را از بین میبرد. باعث میشود افرادی که دوستشان دارم به نظر غیر قابل پیشبینی و ترسناک بیایند. این بیماری، اعتماد و ایمان من به جهانی منظم و قابل پیش بینی را تضعیف میکند. رابطههای نزدیک من با دیگران را کمرنگ میکند. زمین زیر پای من احساس ناپایداری و لرزش میکند و غیرقابل اعتماد است.
من امروز احساساتم را به عنوان امری طبیعی قبول میکنم و با آنها صلح میکنم و به انها اجازه جریان یافتن را میدهم و میدانم این یک نوع از ثبات و رشد روزانه در درون من به حساب میآید.
قدرت وجود
وقتی این احساسات به سراغم میآید، من میخواهم محکم به آنها بچسبم و دنیا را کنترل کنم، همه چی را رو به راه کنم، روی چیزی انگشت بگذارم… تا این که دیگر اینطوری نباشم. ولی امروز من این احساسات را میپذیرم، نَفَسم را تازه میکنم و به این احساسات فضا میدهم تا از من عبور کنند و قبول میکنم که یک نوع استحکام جدید در من در حال رشد کردن است: قدت حضور نیروی برتر
Hour to Hour/ Tian Dayton PhD
◊ ◊ ◊
تعریف شما از نیروی برتر چیست؟
او از من قدرتمندتر است، او عاشق من است. او موجودی نیست که من را آزار دهد و اذیت کند. مهم نیست که من چی هستم و چه کار می کنم، او عاشق من است. هر چند که من کارهای احمقانه انجام می دهم و گاهی به خودم و بقیه آسیب می زنم، اما او همیشه برای کمک کردن به من آماده است. ممکن است کارهای من را دوست نداشته باشد یا ممکن است کارهای خوب من را تایید کند ولی هرگز نمی گوید تو موجودی بدی هستی و من دیگر با تو کاری ندارم.
قبل از آمدن به این برنامه از دست خداوند خیلی عصبانی بودم، من مقصر همهی تصمیمات اشتباه بودم و به غیر از خودم همهچیز و همهکس را مقصر میدانستم اما نیروی برتر من را به جلسات معتادان گمنام هدایت کرد. برنامه به من گفت که نیروی برترت را خودت انتخاب کن! به نظر من این موضوع از یک طرف مقداری متکبرانه به نظر میآمد و از طرفی هوشمندانه! آن موقع من از پاکیبالاهای جلسه کمک گرفتم و از آنها پرسیدم که من چطور میتوانم نیروی برترم را پیدا کنم؟ آنها به من گفتند که خداوند گم نشده که تو پیدایش کنی، این توای که گم شدی! یکجا بنشین، او تو را پیدا خواهد کرد! فقط یکجا بنشین و ساکت باش.
اینجا بود که من درک بهتری از قدم ۱۱پیدا کردم.
(مصاحبه با دیوید.تی با پاکی ۳۸ سال اعضای انجمن معتادان گمنامNA/مجله پیام بهبودی)