جلسه ای‌ای

اهمیت سنت دوازدهم/۱۲ بهمن

گمنامی اساس روحانی تمام سنت‌های ما می‌باشد و هميشه يادآور اين است که اصول را به شخصيت‌ها ترجيح دهيم‌.

(کتاب ۱۲ قدم و ۱۲ سنت، صفحه ۱۸۷)

همان اوایل دوران هوشیاری، اهمیت سنت دوازدهم را درک کردم و در دوران بهبودی، در کنار کارکردن دوازده قدم، تبدیل به یک باید شد. وقتی به انجمن پیوستم، متوجه شدم یک سری مشکلات شخصیتی دارم، بنابراین پیام سنت دوازدهم به من واضح بود: باید بلافاصله به همراه دیگران با بیماری الکلیسم، خشم زیاد و حالت‌های تدافعی و تهاجمی‌ام مواجه می‌شدم. دیدم که سنت دوازدهم عزت نفس را تعدیل می‌کند؛ خشم من را آرام کرد و به‌ام فرصتی داد که اصول برنامه را به کار گیرم. تمام قدم‌ها و همین سنت دوازدهم، طی سال‌ها پاکی مستمر، من را هدایت کردند. من قدردان آنهایی هستم که وقتی به‌شان نیاز داشتم، در کنارم بودند.

اندیشه امروز

هر چقدر من در انجام وظایفم شکست بخورم، ای‌ای شکست می‌خورد. هر چقدر موفق شوم، ا‌‌ی‌ای موفق می‌شود. تک‌تک شکست‌های من تا اندازه‌ای کارِ ای‌ای را به تعویق می‌اندازد. دیگر منتظر نمی‌مانم تا برای خدمت به دیگران، کسی مرا فرا بخواند، خودم داوطلب می‌شوم. از هر فرصتی برای همکاری با ای‌ای استقبال می‌کنم و آن را یک چالش می‌دانم و برای پذیرش تمام چالش‌ها بهترینم را خواهم گذاشت و وظیفه‌ام را به بهترین شکل انجام خواهد داد.

مراقبه امروز

آدم‌ها همیشه وقتی انتخاب می‌کنند بدون قدرت پشتیبان خدا زندگی کنند، در عمق وجود، شکست به حساب می‌آیند. بسیارند کسانی که تلاش می‌کنند تنها به خود متکی باشند و به دنبال لذت خودخواهانه هستند و می‌بینند که این روند کارساز نیست. هر چقدر ثروت مادی بیندوزند، هر چقد شهرت و قدرت مادی به دست آورند، بالاخره سرخوردگی و احساس پوچی از راه می‌رسد. مرگ، پیش‌رویشان است و وقتی فرا برسد، هیچ چیز مادی‌ای را نمی‌‌توانند با خودشان ببرند. چه اهمیتی دارد که من تمام دنیا را به دست آورم، اما روحم را گم کنم؟

نیایش امروز

دعا می‌کنم که در پایان زندگی پوچ نباشم. دعا می‌کنم طوری زندگی کنم که از مرگ نهراسم.

(ترجمه از کتاب Twenty-Four Hours A Day)