پشت گوش انداختن و امروز و فردا کردن/۲۶ شهریور
اساس همه فروتنیها: تا زمانی که بر این باور بودیم که صرفا با قدرت و هوش فردیمان میتوانیم زندگی کنیم، درست به همان میزان کسب ایمان به قدرتی بالاتر برای ما غیر ممکن بود.
حتی هنگامی که به وجود خدا نیز اعتقاد پیدا کردیم قضیهی فوق همچنان ادامه داشت. با تمام وجود، باوری از روی خلوص نیت داشتیم که عقیم ماند زیرا هنوز سعی میکردیم نقش خدا را بازی کنیم. تا زمانی که تکیه بر خودمان را در مرتبه نخست قرار دهیم، اعتماد و توکل به قدرتی والاتر، غیر قابل دستیابی است.
عنصر اساسی همهی فروتنیها، یعنی اشتیاق برای دنبال کردن و انجام دادن خواست خداوند، گم شده بود.
(دوازده و دوازده، ص ۷۳/از دیدگاه بیل ص۴۷)
پشت گوش انداختن و امروز و فردا کردن، سارق زمان است. – ادوارد یانگ
عادت به «پشت گوش انداختن» و« امروز و فردا کردن» کارها، بىبرنامه بودن و عدم پاسدارى از وقت، به معناى تخریب فرصتها است و آدمى را در دام سارقان زمان گرفتار مىسازد.
وقتی با عقب انداختن کارها مشکل پیدا میکنیم، در حقیقت داریم دردسر و گرفتاری به وجود میآوریم و از لحاظ روحی، خود را با تازیانه تنبیه میکنیم. میدانیم که در حال از دستدادن زمان هستیم. خود را به خاطر رفتارهای غیرعاقلانه به باد انتقاد میگیریم. ممکن است کاری مهم در زندگیمان را به تعويق بیاندازیم، یا بگذاریم کارهای کوچک انجام نشده بر روی هم تلنبار شوند؛ در هرحال میتوانیم با متوقف کردن انتقاد از خود و طلب کردن پیام معنوی، امور را به سویی بهتر هدایت کنیم.
شاید نیاز به لحظاتی همراه با سکوت داشته باشیم که در آن مطلقا کاری انجام ندهیم. شاید حس کمال طلبی دارد فلجمان میکند. آیا دیدگاه “همه یا هیچ” به ما میگوید اگر کاری را سر موعد مقرر انجام ندهیم، بهتر است کلا شروعش نکنیم؟ خشم سرکوبشده هم دلیل دیگری است که میتواند ما را از انجام کارهای ضروی باز دارد.
هر زمان که دست به انجام کارهای غیرمنطقی میزنیم، میتوانیم از خود بپرسیم: “در اين رفتار، پیام نیروی برترم به من چيست؟”
رشد معنوی که با این پرسش به ما میرسد، از افکار نکوهش خود که برای انجامش وسوسه میشویم، بیشتر است.
امروز هر کاری را که بتوانم در محدودهی همین روز انجام میدهم و به سرانجام خواهم رساند. با نیروی برترم نیز در ارتباط خواهم بود.
منبع: Touchstones/ Hazelden Foundation
فروتنی کامل
همیشه سعی میکنم تعریف دقیقتری از فروتنی را پیدا کنم. از آنجا که من هیچوقت کامل نخواهم بود، این فروتنی نیز کامل نخواهد بود.
در حال حاضر، این تعریف را انتخاب میکنم:
“فروتنی مطلق به معنای آزادی کامل از خودم است، آزادی کامل از همه خواستههایی که نقصهای اخلاقیام بر من نهادهاند. فروتنی کامل به معنای اشتیاق کامل به یافتن و انجام اراده خداوند در هر زمان و هر مکان است.
(از دیدگاه بیل)
در مجله اعتیاد بیشتر بخوانید
فروتنی درس اول بهبودی در زندگی