آیا حضور دائم شریک زندگیتان در شبکههای اجتماعی زنگ خطر است؟
شبکههای اجتماعی به روابط زناشویی آسیبهایی زیادی رسانده
در عصر نوپای گوشیهای هوشمند و شبکههای اجتماعی بخش زیادی از زندگی ما، خواه ناخواه، به این وادی اختصاص داده میشود. وقتی به رفتار روزمره خود و دیگران نگاه میکنیم متوجه میشویم که گویا بدون این کامپیوترهای جیبی، بدون اینترنتی که ما را به جهان بیکران دادهها و اطلاعات وصل کند، چیزی در زندگیمان کم است؛ انگار گمشدهای داریم. جدا از آنکه زندگی هوشمند مدرن ایجاب میکند به این ابزارها و رسانهها نیاز داشته باشیم، حالا تحقیقات علمی ثابت میکند که از اساس، همه اینها اعتیادزا هستند.
گوشی هوشمند و شبکههای اجتماعی ویژگیهایی دارند که باعث میشود ما به عنوان کاربر و مصرفکننده نسبت بهشان عطش داشته باشیم؛ دقیقاً همان کارکردی که یک ماده مخدر دارد یا هر چیزی دیگری که خاصیت اعتیادزایی داشته باشد؛ که مصرفش به تو احساس لذت میدهد، دوست داری این احساس لذت را دوباره تجربه کنی، بنابراین بیشتر مصرف میکنی، ظرفیت و آستانه تحملت در برابرش بالا میرود، مصرفت هم بالاتر، و به نقطهای میرسی که دیگر کاملاً وابسته شدهای و حالا تو در دام افتادهای و یک بیماری.
اینجا دیگر نظریه شخصیت معتاد هم کار نمیکند؛ چون تقریباً همه به یک اندازه در معرض خطر اعتیاد به گوشی هوشمند و شبکههای اجتماعی قرار دارند؛ مگر آنکه یا اصلاً مصرفکنندهاش نباشند یا توانایی کنترلش را داشته باشند. از مضرات وابستگی به گوشیهای هوشمند و شبکههای اجتماعی از بین رفتن صمیمت بین انسانهاست. یک مثال ساده و مرسوم این زیان، تأثیری است که بر گروهها و تجمعات انسانی داشته است. حالا در خانواده یا در مهمانیها میبینیم که مثلاً گوشی موبایل موقع غذا خوردن همراه کسی است و او ممکن است حتی لابهلای لقمههایش سری به اینستاگرام هم بزند. یا در مهمانیها همه شاید این صحنه را زیاد دیده باشیم که اعضای جمع کنار هم به جای حرف زدن با هم سرشان گرم گوشی تلفن همراهشان است.
گوشیهای هوشمند و شبکههای اجتماعی به روابط زناشویی و عاطفی هم آسیبهایی زیادی رسانده است. میزان توجه و تمرکزی که این ابزارها از افراد میگیرد باعث میشود از عزیزان خود، از فرزند تا همسر تا پدر و مادر، غافل و دور بمانند. و طبیعی است که این مشکلزاست. به هر حال، در قرن بیستویکم به سختی میتوان وجهی از زندگی را یافت که شبکههای اجتماعی رویش اثری نگذاشته باشند. و روابط هم این میان در امان نمانده است.
یک متخصص رابطه به نام لوآن وارد، که نویسنده است و پادکست هم دارد، به تازگی بحثی را در یک گروه فیسبوکی به نام «مرد گفت، زن گفت» (She Said He Said) با مطرح کردن این پرسش راه انداخت که تا چه اندازه حضور شریک زندگی در شبکههای اجتماعی «زنگ خطر» محسوب میشود.
در مجله اعتیاد بیشتر بخوانید
تحقیقی تازه از علائم «اعتیاد به تیک تاک» میگوید
شبکه اجتماعی به مثابه ماشین اعتیاد
پرسش اصلی این بوده است: «اگر شما با کسی در رابطهای عاطفی هستید که به شبکههای اجتماعی معتاد است، آیا این برایتان زنگ خطر است؟ این وابستگی چقدر باشد آن را زیاد میدانید؟»
این پرسش خانم وارد بحث گستردهای را در این گروه که بیش از 2300 عضور دارد، راه انداخت. یک کاربر مرد میگفت با کسی که زیاد درگیر شبکههای اجتماعی باشد قطع رابطه خواهد کرد.
دیگری نوشته بود: «من از این خیلی بدم میآید که سر اولین قرار باشی و طرفت دائم سرش به گوشیاش و شبکههای اجتماعی باشد. تجربه چنین قرارهایی را داشتم، واقعاً بیادبی و نامحترمانه است.» کاربر دیگری ضمن موافقت با نظر او نوشت: «به اینها باید در خروجی را نشان داد، چون نشان میدهد که فضای مجازی برایشان مهمتر از وقت گذراندن با شریک زندگیشان است.»
یک کاربر زن نوشت: «من دلم میخواهد با کسی باشم که بتوانم با او حرفهای خوب و عمیق بزنم. اگر وسط یک قرار یا شام بروند سراغ گوشیشان، به این نتیجه میرسم که توانایی چنین کاری را ندارند.»
مرد دیگری نوشت: «این خیلی بد است که تو داری سعی میکنی چیزی بهشان بگویی، و آنها بهقدری درگیر کار خودشان هستند که احساس میکنی تمام مدت داشتی با دیوار حرف میزدی.»
بنابراین پرسش این است آیا این زنگ خطر است؟ شاید نه، آزاردهنده است؟ حتماً هست.
خانم وارد در پاسخ به این پرسش وبسایت news.com.au که در این زمانه آیا حضور دائمی یک شریک رابطه در شبکههای اجتماعی زنگ خطر است یا نه، میگوید این وضعیت میتواند به دلایل مختلفی به وجود بیاید.
او میگوید: «شبکههای اجتماعی این قابلیت را دارند که تبدیل به یک نوع اعتیاد رفتاری شوند که به سایر جنبههای زندگی از جمله رابطه لطمه میزند. همچون مواد مخدر، شبکههای اجتماعی میتوانند باعث ترشح دوپامین در مغز و منجر به واکنش شیمیایای در مرکز پاداشدهی مغز شوند که بر اثر مصرف یک ماده مخدر یا قمار شکل میگیرد.»
«در حالی که شریک زندگی شما در شبکههای اجتماعی است، از روابط حقیقی جدا شده و تمرکزش بر خودش است. بنابراین به دنبال اعتبار و توجه است تا آن واکنش شیمیایی در مغزش اتفاق بیفتد.»
خانم وارد میافزاید: «مدت زمانی که این افراد در شبکههای اجتماعی صرف میکند، آنها را از چیزهای دیگر مثل حاضر و در لحظه بودن در رابطه دور نگه میدارد؛ همینطور مسئولیتهای دیگری مثل کار یا ورزش.»
او میگوید: «اگر آنها دائماً به اینکه چه چیزی در صفحهشان پست کنند فکر کنند، در واقع این کار را میکنند که مشکلاتشان را فراموش کنند و وقتی نمیتوانند این کار را بکنند مضطرب میشوند. اینها اولین کاری که بعد از بیدار شدن و آخرین کاری پیش از خواب میکنند، همین چک کردن گوشی و شبکههای اجتماعی است.»
وارد میگوید: «مصرف بیش از اندازه از پلتفرمهای همچون اینستاگرام و توییتر همیشه نتیجه یک اعتیاد نیست. هیچکس نمیخواهد با یک صفحه نمایشگر برای به دست آوردن توجه دیگران رقابت کند، بنابراین باید برای استفاده از شبکههای اجتماعی حد و مرز تعیین کرد و مدتزمان مصرف را محدود کرد، مخصوصاً وقتی با دیگران هستید یا در حال گفتوگو. باید در چنین شرایطی، سعی کنید حضور داشته باشید.»
خانم وارد در توصیه به کسانی که شریک زندگیشان زمان زیادی را صرف شبکههای اجتماعی میکنند میگوید: «همیشه بهترین راه این است که با او صحبت کنید و در این مورد برایش توضیح دهید که این رفتارش چه تأثیری بر رابطهتان دارد. سعی کنید طرفتان را متهم یا سرزنش نکنید یا که بخواهید نتیجه را کنترل کنید. مثلاً میتوانید از او بپرسید واقعاً از شبکههای اجتماعی چه چیزی دارد دریافت میکند که شاید خود شما بتوانید به او بدهید. ازشان بخواهید با هم به دنبال راهکاری باشید که مدتزمان مصرف شبکههای اجتماعی را محدود کنید. میتوانید برای شریک زندگیتان از نگرانیهایتان نسبت به ارتباط میان شبکههای اجتماعی و سلامت روان آسیبدیده بگویید و به او اطمینان خاطر دهید که حتماً در کنارش خواهید بود و کمکش خواهید کرد.»
ترجمه مجله اعتیاد: آزاده اتحاد