جنون خرید یا اعتیاد به خرید؛ آشنایی با گرانترین اعتیاد دنیا
آیا شما به خرید اعتیاد دارید؟
جنون خرید، خرید افراطی، خرید هیجانی یا خرید وسواسی عباراتی است که شاید تاکنون به گوش همه ما خورده باشد. خرید کردن، عملی که زمانی تنها برای برآورده کردن نیازهای اولیه و شخصی یا صرفاً برای تفریح انجام میشد، به مرور زمان و با تبلیغات گسترده سرمایهداری، تبدیل به عادتی مخرب شد. عادتی که بی آنکه بدانیم، همان فرایند و تأثیر سایر اعتیادها را دارد.
البته چون در اعتیاد به خرید پای مواد یا الکل در کار نیست و صدای دستگاههای تبلیغاتی که همواره جهان را دعوت به خرید میکنند، متقاعد کردن مردم به واقعیت اعتیاد به خرید کاری بس دشوار است. تبلیغات گوشها را کر کرده و این دیدگاه را به جوامع مختلف القا میکنند که تنها با همین «چیزها» است که زندگی معنا پیدا میکند و کامل میشود.
باید به این نکته هم اشاره کرد که ما از عصر کشاورزی فاصله گرفتهایم و بدیهی است که همه در نهایت مجبوریم برای گذران زندگی یک سری چیزها را بخریم و دقیقاً به همین خاطر نیاز است خرید عادی در مقابل اعتیاد به خرید Shopping Addiction قرار بگیرد و از هم تفکیک شود. بنابراین باید به خاطر داشت که هر خریدی اعتیاد به خرید به حساب نمیآید. اما نسبت به این حقیقت هم باید هوشیار بود که با پا گرفتن و پرطرفدار شدن پلتفرمهای اینترنتی مثل اینستاگرام و بیشمار وبسایت خرید آنلاین، با اعتیادهای کاملاً نوظهوری همچون اعتیاد به خرید لباس و اعتیاد به خرید آنلاین مواجهیم؛ آنچه با خود پدیدههای جنون خرید و خرید افراطی، خرید هیجانی یا خرید از سر وسواس را به همراه دارد.
از این رو، نخست نیاز است بدانیم اعتیاد به خرید چیست و چه کسانی به خرید کردن معتاد میشوند؟ چرا خرید کردن ما را خوشحال میکند؟ شباهت اعتیاد خرید با سایر اعتیادها و تفاوت میان خرید وسواسی و خرید هیجانی چیست؟ و در نهایت به معنای اعتیاد به خرید از نظر روانشناسان و درمان اعتیاد به خرید بپردازیم. همراه با «مجله اعتیاد» نگاهی به این مبحث گسترده و زوایای آشکار و نهانش میاندازیم.
آیا شما به خرید اعتیاد دارید؟
از کی یک تفریح خوشایند تبدیل به عادتی مخرب شد؟ برای آنها که میل به خرج کردن اضافه دارند، خرید میتواند تبدیل به اعتیاد شود که این خود میتواند فاجعه مالی به بار بیاورد. دکتر دیوید فریزر، رئیس خدمات سمزدایی سرپایی در واحد اعتیاد مرکز بهداشت دانشگاه مکگیل کانادا، میگوید: «یک جور موقعیتی است که به جای آنکه شما خرید را کنترل کنید، خرید شما را کنترل میکند.»
لباس، کفش، گجتهای تازه به بازار آمده مثل گوشی موبایل، تبلت و … هر گونه کالای مادی که میتواند به ما حس خوب نسبت به خودمان، دستکم به طور موقت، بدهد، همه اینها میتواند وسوسهکننده باشد و در ما خرید افراطی و وسواسگونه یا جنون خرید به وجود بیاورد. بنابراین طبیعی است که خرید عملی خوشایند یا در اصطلاح عام، «حالخوبکن» برای بسیاری از افراد باشد. اما بین لذت از خرید تفریحی و معتاد به خرید بودن یا اعتیاد به خرید داشتن، تفاوت است.
اعتیاد به خرید چیست؟
وسوسهای شدید و غیرعادی به خرید کالا، که اونیومِنیا oniomania یا اختلال وسواس خرید، همان جنون خرید نام دارد، که یک جور رفتار بیاختیار، وسواسگونه و اجباری– غریزی، بیفکر و هیجانی است. متخصصان سلامت روانی آن را در دسته اختلالهای کنترل تکانه مثل قمار بیاختیار قرار میدهند. مطالعات نشان میدهد که اعتیاد به خرید میتواند با شرایط و احساسات دیگری از جمله خشم یا عدم کنترل بر خود، افسردگی یا تنهایی و اختلال دوقطبی هم مرتبط باشد. به کرات پیش میآید که افراد بر اثر احساسات ناخوشایند در خودشان برای تعدیل روحیه به خرید روی میآورند و البته این درمان کاملاً مقطعی است و اگر مکرراً انجام شود، برای رفع عطش به همان حس خوب از دست رفته، این پتانسیل را دارد که به اعتیاد تبدیل شود، همچون سایر اعتیادها از جمله اعتیاد به مواد و الکل.
اما محرک اعتیاد به خرید چیست؟ به گفته بیشتر معتادان به خرید، این افراد خرید میکنند تا کمی احساس کنند بر زندگی سوار هستند، احساسی که در سایر جنبههای زندگی در خودشان پیدا نمیکنند. بنابراین خرید میکنند تا در یک قلمرو احساس کنند سوار بر زندگی هستند. افسردگی و اختلال در عزت نفس هم میتواند منجر به اعتیاد به خرید شود و همچنین احساس تنهایی، اضطراب و خشم میتواند افراط غیرارادی در خرید را به همراه داشته باشد.
اینطور که به نظر میرسد خرید میتواند مثل یک ضدافسردگی رفتاری عمل کند، معتاد خرید را نشئه کند و همچون معتادان به دراگ و الکل، در دره سقوط همراه با عذاب وجدان، نومیدی و اضطراب بیشتر بیندازد.
در مجله اعتیاد بیشتر بخوانید
با دلایل روانی اعتیاد آشنا شوید
رفتاردرمانی و انواع آن در درمان اعتیاد
چگونه عادت خرید به اعتیاد تبدیل میشود؟
شواهد نشان میدهد که جامعه اعتیاد به خرید را زیاد جدی نمیگیرد. بیشتر آن را رفتاری غیرمسئولانه و ناشی از فقدان اراده میداند. در گذشته، بعضی پژوهشگران با اینکه خرید یا هر رفتار دیگری زیرمجموعه اعتیاد قرار بگیرد، مخالف بودند
اما بر اساس چندین مطالعه، بسیاری از متخصصان سلامت روانی حالا توافق نظر دارند که خرید و پول خرج کردن، درست مثل قمار و استفاده از اینترنت و کامپیوتر میتواند اعتیادزا باشد.
خرید این قابلیت را دارد که واکنشگرهای در مغز را تحریک کند، به طور ویژه گیرندههای هورمونهای شادیآور دوپامین و اندورفین. وقتی یک معتاد به خرید، خرید نمیکند، علائم ترک مثل همانها که سوءمصرفکنندگان مواد تجربه میکنند، در او مشاهده میشود. همچنین، چون ثابت شده است که هم دارو و هم رواندرمانی میتواند برای کنترل رفتارهای غیرارادی و سایر اختلالات کنترل تکانه مفید واقع شود، میتوان واژه «اعتیاد» را برای خرید افراطی به کار برد.
اعتیاد به خرید از نظر روانشناسان
به گفته روث انگس از دانشگاه ایندیانا، اعتیاد به خرید در بعضی افراد به این دلیل شکل میگیرد که آنها به احساس مغز در حین خرید معتاد میشوند. مغز این افراد وقتی خرید میکنند، اندورفین و دوپامین ترشح میکند و به مرور زمان، این احساسات همانگونه که پیش از این اشاره شد، اعتیادزا میشوند. انگس، استاد دانشگاه در علوم سلامت کاربردی، ادعا میکند که ده تا پانزده درصد جمعیت منطقه امریکا و کانادا شاید مستعد این احساسات باشند.
اونیومنیا (خرید افراطی یا به تعریف رایجش، اعتیاد به خرید) احتمالاً پذیرفتهشدهترین شکل اعتیاد در جامعه است. به این نکته فکر کنید: دور تا دور ما را آژانسهای تبلیغاتی گرفتهاند که به طور مداوم و با قدرت هرچه تمامتر بهمان میگویند که خرید حال ما را خوب میکند.
اعتیاد خرید یک اعتیاد رفتاری است که با خرید افراطی یا غیرارادی برای ایجاد حال خوب و اجتناب از احساسات منفی مثل اضطراب و افسردگی همراه است. همچون سایر اعتیادهای رفتاری، اعتیاد به خرید میتواند فکر و ذکر افراد را به خود مشغول کند و منجر به بروز مشکلاتی در سایر جنبههای زندگی شود.
نشانههای اعتیاد به خرید
کسی که اعتیاد به خرید دارد، شاید بتواند مشکلش را ماهرانه پنهان کند و اغلب تنها کسانی از این مشکل خبر دارند، که به او نزدیکاند. افرادی که به اختلال خرید وسواسی/ غیرارادی/ افراطی مبتلا هستند، شاید خریدهایشان را پنهان کنند یا طوری رفتار کنند که انگار یکعالم پول برای خرج کردن دارند.
بسیاری از مغازهروهای غیرارادی تصویری از ثروت و موفقیت را با خود حمل میکنند، در حالی که در واقعیت کلی بدهی دارند. اگر نمیتوانند جلو خرید را بگیرند یا بر اثر خرید افراطی کلی بدهی دارند، احتمالاً به اعتیاد مبتلا هستند.
به طور کلی، فردی که اعتیاد به خرید دارد:
روزانه یا در هفته به طور وسواسگونه خرید میکند.
برای جلوگیری از استرس خرید میکند.
بعد از خرید کردن احساس خوشحالی و هیجان شدید میکند.
چیزهای غیرضروری یا کالاهایی را میخرد که استفاده نمیکند.
از خریدهایش احساس پشیمانی میکند، اما همچنان به خرید ادامه میدهد.
مدیریت مالی درستی ندارد.
نمیتواند جلو خرید غیرارادی را بگیرد.
درمان اعتیاد به خرید؛ چگونه اونیومِنیا را شکست دهیم؟
نخست مهم است بدانیم که ریشه این بیماری در افراد در چیست. چه چیز در افراد درست عمل نمیکند که اعتیاد به خرید در آنها پدید میآید. اعتیاد خرید یک بیماری ذهنی نیست؛ بیماری احساسی است. متأسفانه بیشتر اعضای خانواده و همینطور «متخصصان» مالی و سلامت روانی با تمرکز بر دو چیز اوضاع را وخیمتر میکنند که معمولاً حتی به خرید بیشتر منجر میشود: سرزنش و منطق. مشکل تو چیست؟ یعنی واقعاً عقلت نمیرسد؟ چطور میتوانی اینقدر خودمحور و خودخواه باشی؟ و حالا وجه منطقی: اگر زیاد پولت را خرج کنی، آنوقت نمیتوانی قسط ماشینت را بپردازی. همه اینها بیفایده است.
این روشهای «درمانی» کارساز نیست. معتادان به خرید، البته بعضیهاشان، خودشان احساس خوبی نسبت به خودشان ندارند و خوب میدانند که با خرید افراطی مشکل مالی پیدا میکنند. انتقاد اغلب باعث میشود این افراد به لحاظ اجتماعی بیشتر منزوی شوند که این خودش باعث میشود برای «درمان» به خرید روی بیاورند. پس چه روشی کارساز خواهد بود؟
- محرکه خرید را پیدا کنید. چه چیز میل به خرید را در شما فعال میکند؟ بیحوصلگی، احساس گناه، شرم، عصبانیت؟ سعی کنید به طریقی یا مکتوب یا در فضای مجازی مثلاً در دفتر خاطرات یا ایمیلتان بنویسید که چه چیز منجر به خرید میشود.
- نیازی که خرید جای خالیاش را پر میکند، پیدا کنید. خرید افراطی هدف عملی یا بهدردبخوری ندارد– شما احتمالاً پانزده کیف احتیاج ندارید– هدف روانی دارد؛ با این شکل خرید، به طریقی نیاز برآوردهنشده یا نصفهنیمه برآوردهشده در افراد برطرف میشود. برای آنها که اعتیاد به خرید ندارند، این رفتار «جنونآمیز» یا غیرمنطقی است. اینطور نیست. معتاد به خرید کاملاً منطقی است. او به دلیلی خرید میکند؛ خرید برای او برطرف کردن یک نیاز است، بنابراین دست از آن نمیکشد.
مهم نیست چه کار میکنید، اگر جایگزین یا راهحل سالمتری برای برطرف کردن این نیاز پیدا کنید، میل به خرید از بین میرود. بنابراین قدم نخست در جلوگیری از خرید غیرارادی یا افراطی این است که نیاز روانی محرک آن را پیدا کنید. آیا خرید کردن برای شما لذتبخش است یا بهتان کمک میکند غم یا درد را نادیده بگیرید؟ به عبارت دیگر، آیا شما خرید میکنید تا چیزی (هیجان، تنوع، انگیزش، سوار بودن، شیطنت) را احساس کنید که در طول روز هیچجای دیگری احساسش نمیکنید یا خرید میکنید تا از احساسی منفی در وجودتان مثل اضطراب، تنهایی یا ترس دور بمانید؟ سعی کنید متوجه شوید که کدام بخش خرید مثل پاداش برای شماست؟ آیا بودن با دوستان (در جمع) است؟ یا در معیت دیگران بودن (اجتماع)؟ آیا به دنبال چیزی گشتن است؟ یا به شما احساس ویژه بودن میدهد؟ آیا خرید کشمکشهای ارتباطی برای شما به وجود میآورد که به واسطه آن توجه میگیرید یا یک جور احساس اتصال، البته منفی در شما شکل میگیرد؟ خودتحلیلی به این شکل ذهن باز میخواهد و جرئت، اما اغلب جواب پیدا خواهد شد.
3. عادتی سالمتر را جایگزین خرید کنید. معتاد به خرید باید جایگزین سالمتری برای برآورده کردن نیاز پیدا کند. بگردید در ذهنتان ببینید چطور میتوانید این نیاز را به طرق دیگر برآورده کنید. اغلب این چنین است که افرادی که به یک اعتیاد دچارند، آن را با اعتیاد دیگری درمان میکنند. این راهحلی نیست که در درازمدت کارساز باشد یا برایند مثبتی داشته باشد. هدف جایگزین کردن یک اعتیاد منفی و مخرب با رفتاری سالم و مثبت است یا دستکم خنثی. گاهی حتی جایگزین کردن خرید با رفتاری سالمتر کافی نیست. در این مورد، باید بفهمید چه چیز برای شما مهمتر از خرید است. چه چیز در زندگی برای شما باارزشتر است؟ فرزندان، همسر، امنیت، جایگاه اجتماعی؟ هرچه هست، شما باید ارتباط میان ادامه خرید افراطی و از بین رفتن چیزهایی که برایتان بیشترین ارزش را دارد، پیدا کنید. اگر عشق از سوی خانواده و دوستان برایتان ارزش دارد، خیلی آسان است درک اینکه اگر به قرض گرفتن و خرید کردن ادامه بدهید، این روابط مخدوش خواهد شد.
4. محیطتان را عوض کنید. محیط ما نقش بسیار مهمی در رفتار ما دارد. اگر یک کاسه آجیل یا پفک را روی میز کارتان بگذارید، مشخص است که در طول روز چه خواهید خورد. از محیط به نفع خودتان استفاده کنید. منطقی نیست که یک الکلی ارادهاش را با خوردن غذا در یک کافهبار «بیازماید» و طبعاً منطقی نیست که یک معتاد به خرید تمام وقتش را در مراکز خرید بگذارد. یک سری جاها را برای خودتان «منطقه ممنوعه» در نظر بگیرید، مثل مراکز خرید، مغازهها و سایر محیطهای خرید. سعی کنید هیچ گونه ابهامی در قوانینتان نداشته باشید. اگر چنین نکنید، به عنوان یک معتاد به خرید به وقت وسوسه به طریقی خرید را پیش خودتان منطقی جلوه میدهید. فهرستی تهیه کنید از تمام مکانهای که میتوانید و نمیتوانید بروید. تماشای تلویزیون را محدود کنید (دستکم در ابتدای مسیر فرایند ترک) و از صفحههای مربوط به فروش کالا یا خدمات، مجلهها و روزنامههای پر از تبلیغات دور بمانید. در واقع، هدف این است که هر گونه نشانی از خرید را از محیط پاک کنید.
5. کمک بخواهید. ترک اعتیاد کار دشواری است. از دوستان، خانواده یا دیگران کمک بگیرید. مثلاً انجمن بدهکاران گمنام مرجع بسیار خوبی است؛ جلسات آنها را پیدا کنید و در آنها شرکت کنید.
6. همهگیری کووید-19 رشد کسب و کارهای دیجیتال را در تمام دنیا افزایش داد. اما از سویی، منجر به افزایش قابل توجه اعتیاد به خرید آنلاین هم شد.
از آغاز همهگیری، میلیونها نفر برای تهیه خوار و بار، لوازم خانه و سایر کالاهایی که معمولاً آنها را حضوری میخرند، به خرید اینترنتی روی آوردند. گوشیهای موبایل و لپتاپهای ما تبدیل به بهشت بهداشتی خرید و فروش شدهاند. اما در عدهای، خرید آنلاین به راحتی از یک استراتژی آسان و بیدردسر برای مصرفکننده به رفتاری افراطی و مضر تبدیل میشود.
خرید غیرارادی با ظهور کامپیوترها و بعدها گوشیهای هوشمند تنها میسرتر شده است. امروز، نتایج تحقیقات نشان میدهد که شش درصد امریکاییها (که بسیاریشان جوان هستند) در کنترل خرج کردن دچار مشکلاند و بسیاری ترجیح میدهند از طریق اینترنت خریدهایشان را انجام دهند. ملیسا نوربرگ، استادیار روانشناسی در دانشگاه مکگوایر، میگوید: «خرید آنلاین آسان است. خیلی راحت تو خانهات نشستهای و تنها با چند کلیک میتوانی خرید کنی.»
شما باید محرکههای خرید را در خودتان تشخیص دهید. آیا هر وقت احساس تنهایی میکنید یا هر وقت لپتاپتان را میبینید، وسوسه خرید به جانتان میافتد؟ بعضی محرکهها، مثل اپلیکیشنهای خرید را میتوان به سرعت از زندگی حذف کرد. اما بعضی دیگر را نه. نوربرگ میگوید: «شما نمیتوانید لپتاپتان را دور بیندازید. مجبورید یاد بگیرید چطور از آن استفاده درست کنید که درگیر رفتاری افراطی مثل خرید جنونآمیز نشوید.»
راهکار نوربرگ برای درمان جنون خرید، مواجهه جسورانه با این معضل است. «راهش این است که لپتاپتان را باز کنید، به یک وبسایت معتبر خرید بروید، به چیزهایی که میخواهید نگاه کنید، بگذارید آن ناراحتی را در خودتان حس کنید و بعد فقط بنشینید و ذهنآگاه باشید. یعنی حواستان را به آنچه در ذهنتان دارد اتفاق میافتد، جمع کنید.» بعد راههای سالمتری برای پر کردن خلاء روانی پیدا کنید: با یک دوست تماس بگیرید، بروید بیرون پیادهروی کنید یا بدوید، کتاب بخوانید، چیزی را تمرین کنید، مثلاً ساز. تمام اینها میتواند مشکلات عاطفی را که اعتیاد به خرید را تحریک میکند، تسلی بخشد. نوربرگ میگوید: «راهحلش پیدا کردن راههای متفاوتی برای برآورده کردن نیازهای شماست.»
چگونه مغز به قمار اعتیاد پیدا میکند
معتادان نیاز به رواندرمانی دارند
درمان اعتیاد به خرید چیست؟
بسته به شدت اعتیاد به خرید، باید دست خریدار غیرارادی را از منابع مالی کوتاه نگه داشت. شاید باید فرد دیگری مسئول امور مالی این افراد باشد. در موارد نادر، فردی که مبتلا به اعتیاد به خرید است، شاید نیاز باشد برای ترک در کلینیک تخصصی بستری شود.
بیشتر اوقات، اعتیاد به خرید میتواند با رفتاردرمانی و مشاوره فردی درمان شود. فرد مبتلا به اعتیاد خرید باید کنترل تکانه در خود ایجاد کند و همچنین یاد بگیرد محرکههای خرید را بشناسد.
در بسیاری موارد، اعتیاد به خرید شاید ریشه در مشکلات عاطفی عمیقتر یا شرایط روحی فرد داشته باشد. اگر منشاء آن افسردگی یا دیگر مشکلات سلامت روانی باشد، شاید دارو کمک کند. یک متخصص سلامت روان میتواند تشخیص دهد که آیا دارو نیاز است یا نه.
هدف از درمان، ایجاد اختلال در این چرخه تغییرناپذیر، مواجهه با مشکل و ایجاد فکر، احساس و رفتارهای تازه و سالم است. از سویی، ایجاد شبکهای حامی متشکل از دوستان و خانواده و سایرین هم میتواند به شخصی که مبتلا به اعتیاد خرید است، کمک کند بر مشکلاتش غلبه کند و زندگی سالم و مطلوبی را در پیش بگیرد.
خانوادهدرمانی
از آنجا که اعتیاد تنها به یک نفر آسیب نمیرساند، بلکه اعضای خانواده و حلقه اطرافیان را هم تحتالشعاع قرار میدهد، شاید بهتر باشد خانوادهدرمانی را در پیش بگیرید تا با اعتیاد به خرید خودتان یا فرد دیگری که میدانید درگیرش است، مبارزه کنید.
این با خودش پاسخگویی و مسئولیتپذیری در قبال اعمال را همراه دارد. به عنوان مثال، شما شاید تشویق شوید رسیدها یا تراکنشهای بانکی خود را با همسر یا عزیزی در میان بگذارید که هم صداقت به وجود بیاورید و هم هزینههای غیرضروری را محدود کنید.
درمان رفتاری شناختی
در این شکل از رواندرمانی شما رفتارهای منفی یا ناسالمی را که میتواند به اختلال خرید غیرارادی دامن بزند، خطاب قرار میدهید. بعد از چند گفتوگو با متخصص سلامت روانی، شما قادر خواهید بود نه تنها این رفتارها را خطاب قرار دهید، بلکه یاد میگیرید چطور آنها را بررسی کنید و به شکل کارامد و مثبتتری واکنش نشان دهید.
درمان ابتلای همزمان به چند اختلال
مثل بسیاری از اعتیادها، اعتیاد به خرید هم میتواند با چند اختلال (دو یا چند بیماری یا شرایط مزمن دیگر) همراه باشد. خریداران افراطی شاید از افسردگی و اضطراب یا سایر اختلالات روانی نیز رنج ببرند و از خرید افراطی غیرارادی به عنوان ابرازی برای داشتن احساس خوب نسبت به خودشان استفاده کنند. رسیدگی به این اختلالهای همزمان هم میتواند منجر به مقابله با اعتیاد به خرید شود.
مشاوره مالی
از آنجا که افراد مبتلا به اعتیاد خرید صرفنظر از عواقب احتمالی مثل بدهی، نداشتن پول، دزدی، افراطی پول خرج میکنند، مشاوره مالی شاید بتواند در درازمدت برایشان مفید واقع شود.
سخن پایانی
اگر اعتیاد به خرید درمان نشود، افراد درگیر با این نوع اعتیاد، بیشتر و بیشتر به سمت بدهکاری میروند. آنها به تدریج دوستان و اعتماد عزیزان را از دست میدهند. افرد اگر قادر به مدیریت پول خود نباشند، حتی میتوانند خانه و اموال خود را از دست بدهند. ممکن است شخصی که اعتیاد به خرید دارد برای خرید بیشتر، به سرقت روی بیاورد و منجر به دستگیری و زندان شود. بنابراین مانند تمام اعتیادها باید با متخصصین و کارشناسان مشورت کرد و با استفاده از یک روش علمی در جهت بهبود الگوی زندگی کمک گرفته شود.
کلاسهای مدیریت مالی یا برنامههای بهبودی دوازدهقدمی مثل معتادان خرید گمنام یا بدهکاران گمنام میتواند مفید واقع شود. این گروهها در جریان فرایند بهبودی منبع مثبت حامی خواهند بود. بسیاری از افرادی که مبتلا به اعتیاد خرید هستند، سالها بعد از آغاز بهبودی از این منابع بهره میبرند.
ترجمه مجله اعتیاد: آزاده اتحاد