پشت گوش انداختن؛ ارتباط پنهان میان اهمال کاری و اعتیاد
غرق شدن در خیالپردازی و آرزوها به جای انجام واقعی کارها
کاری که انجام دادنش ساده است؛ انجام ندادنش نیز همینقدر ساده است.
در این جمله، جیم ران، نویسنده، کارآفرین و سخنران انگیزشی، به مسئله اهمال اشاره میکند. اهمال، تعلل، مسامحه، طفره رفتن، امروز فردا کردن و پشت گوش انداختن، همگی مفاهیمی درباره به تعویق انداختن انجام کارها هستند. اهمالکاری به فردی اطلاق میشود که نمیتواند به برنامههایش پایبند بماند. بسیاری از افراد در مراحلی از زندگی خود این مشکل را تجربه کردهاند، اما اگر اهمال procrastination به یک عادت تبدیل شود، خواهد توانست مشکلساز شود. گاهی اوقات اهمالکاری با اختلالات روانشناختی مانند افسردگی، اختلال کمبود توجه و بیشفعالی ADHD و وسواس فکری-عملی OCD در ارتباط است و در فرآیند درمان این اختلالات میتواند بهبود یابد.
در این گزارش مجله اعتیاد ارتباط اهمال کاری و اعتیاد را بررسی خواهیم کرد.
—
ویژگیهای افراد اهمالکار:
♦ این افراد به تاخیر و اتلاف وقت متمایل هستند و رفتارهای وقتکشی در آنها مشاهده میشود.
♦ آنها همواره خود را درگیر در مسئولیتها و وظایف بیش از حد میبینند.
♦ افراد اهمالکار خود را ناکارآمد در رسیدن به اهدافشان احساس میکنند.
♦ معمولاً، آنها کارها را با عجله و سرعت زیاد و به نحوی ناهموار و ناقص انجام میدهند.
♦ غرق شدن در خیالپردازی و آرزوها به جای انجام واقعی کارها برای آنها معمول است.
♦ افراد اهمالکار عمدتاً برنامهریزی مناسبی برای زندگی خود ندارند.
♦ اغلب احساس عدم ارزش کرده و عزت نفس پایینی دارند ؛ در اعماق وجودشان احساس ناتوانی میکنند.
ارتباط اهمال کاری و اعتیاد
اکثر افرادی که با بیماری اعتیاد یا الکلیسم مواجه هستند، با اهمال و تعویق در انجام وظایف خود روبرو میشوند. اگر به بررسی ریشههای اهمالکاری پردازیم، متوجه خواهیم شد که ارتباط فراوانی بین آن و بیماریهای اعتیاد و الکلیسم وجود دارد. به عبارت دیگر، بسیاری از دلایلی که باعث اهمالکاری فرد میشوند، از جمله عواملی هستند که اعتیاد و الکلیسم را در فرد تقویت میکنند. وسواس، ترس از شکست، کمالگرایی، ضعف در تصمیمگیری، عدم انگیزه و لذتجویی از جمله مواردی هستند که اشتراکات بسیاری در اهمالکاری و بیماریهای اعتیاد و الکلیسم دارند. افراد اهمالکار، انجام کارهای مهم را به دلیل انجام کارهایی که انجام دادن آنها برایشان لذتبخشتر است و احساس بیشتری از آنها میکنند، به تعویق میاندازند، همانطور که افراد مبتلا به اعتیاد قادر به تعویق مصرف مواد نیستند.
برای افرادی که به پشت گوش انداختن به عنوان یک الگوی رفتاری وابستهاند، کارها بیش از آنچه واقعاً هستند، ترسناک به نظر میرسند و آنها به طور غیرمنطقی دشوار به نظر میرسند. زمانی که با چالشهایی مواجه میشویم، مغز ما ممکن است دستور صرف نظر کردن از انجام آن کار را صادر کند و ما ناخودآگاه از انجام آن کار دوری کنیم. در مورد مبتلایان به اعتیاد شدیدتر است زیرا آنها نمیتوانند در مورد مسائل واقعگرایی داشته باشند و اغلب یا فاجعهسازی میکنند و یا دچار تصورات غیرمنطقی و غیرعقلانی میشوند. درباره ارتباط اهمال کاری و اعتیاد در کتاب “الکلیهای گمنام” نیز اشاره شده است که یکی از دلایل اصلی ضعف الکلیها در کنترل مصرف الکل، فاصله طولانی از واقعیت است. همچنین وسواس ذهنی که ضعف در تصمیم گیری را در پی دارد و کمالگرایی یا صفر و صد بودن که انتظارات غیرمنطقی از خود و متعاقبا احساس شکست، ترس و از بین رفتن عزت نفس را باعث میشود، هم از مشخصات بیماری اعتیاد و الکلیسم هستند و هم جزو عواملی که باعث پشت گوش انداختن کارها میشوند.
در اشخاص معتاد ارتباط اهمال کاری و اعتیاد به طور واضح مشاهده میشود.
برای افراد مبتلا به بیماری اعتیاد و الکلیسم، پیگیری برنامههای دوازده قدمی که ابزاری برای کنترل ترس و ارتقای اعتماد به نفس و ایجاد نظم در زندگی ارائه میدهد، روش بسیار مؤثری برای بهبود مشکلات مربوط به اهمال است.
در مجله اعتیاد بیشتر بخوانید
باورهای بنیادی افراد میتواند منجر به اعتیاد شود
تأثیر منفی اعتیاد روی خانوادهها
ریشه اهمال: مقاومت درونی
یکی از مسائل مهم در مورد اهمال و پشت گوش انداختن وجود مقاومت درونی است. مقاومت درونی مانع انجام بسیاری از کارهاست. در واقع اغلب اوقات انگیزه برای انجام کارها زیاد است ولی مقاومت و حتی مبارزهای درونی در برابر انجام کار و تغییر شرایط وجود دارد. مقاومت درونی را نمیتوان دید، بوئید، لمس کرد و یا شنید اما میتوان آن را حس کرد. وقتهایی که مصمم به انجام یک کار هستیم مقاومت درونی شبیه یک میدان انرژی مقاومت کننده در برابر ما حس میشود. این نیرو سعی دارد از هر طریق باعث حواس پرتی ما شود تا وارد زمان و مکان کار نشویم، نیروی مقاومت مانعی سرسخت در برابر استفاده ما از استعدادهایمان است. به این فکر میکنیم که امروز دیگر واقعاً انجامش میدهیم اما این اتفاق نمیافتد. انگار هرروز ناگهان تمام میشود و حسی ترسناک به ما میگوید فردا هم آن کار را انجام نخواهیم داد.
بزرگترین قدم شما برای اینکه این مقاومت را مهار کنید این است که وجود آن یا دست کم احتمال وجود آن را بپذیرید. مقاومت درونی دشمنی بیرونی نیست و جنگیدن با آن اوضاع را سختتر میکند. در واقع ما توان مبارزه با این نیرو را نداریم و جنگیدن، ما را ناامیدتر میکند. مقاومت، یک واکنش ذهنی و روانی نسبت به تغییر است. از این رو نوعی مکانیسم دفاعی است که با استفاده از آن در برابر تغییر ایستادگی میکنیم. این مکانیسم، ضمیر ناخودآگاه را وادار میکند که ما را در منطقه امن سابق نگه دارد.
مقاومت، از باورهای پنهان ما درباره کارهایی که توان انجام را داریم یا نه آگاه است. وقتی باورهای ناخودآگاه خود در مورد اینکه چرا در برابر خواسته های خود مقاومت میکنیم را مرور کنیم متوجه میشویم که بسیاری از آنها غیرمنطقی هستند. این به این دلیل است که آنها از تجربیات کودکی ما یا رویدادهایی که واکنشهای عاطفی قوی ایجاد کردهاند شکل گرفتهاند و چون ما در دوران کودکی نمیتوانستیم منطق را اعمال کنیم، .بنابراین این باورهای ناتوان کننده را شکل دادهایم. تغییر باورهای محدود کننده حال، آینده ما را تغییر خواهد داد.
گاهی نیز این مقاومت به دلیل این است که ناراحتی ناشی از انجام کار برای شما بسیار ملموستر از راحتی و خوشی حاصل از انجام کار است. تحقیقات در مورد رفتارهای بشری نشان میدهد اکثر مردم تقریبا هر کاری را به دلیل اجتناب از ناراحتی انجام میدهند. مغز ما دارای ترازویی بسیار دقیق است. هنگام شروع هر کار، ناراحتی و خوشی حاصل از این کار، با این ترازو سنجیده میشود. اگر کفه ناراحتی سنگینتر باشد، تمایلی برای شروع کار نخواهید داشت. پس اگر میخواهید رفتاری را در خود تغییر دهید و یا کاری را شروع کنید، باید این ترازو را میزان کنید و با مرور مکرر لذتهای حاصل از انجام کار، کفه خوشی را سنگین کنید.
معتاد تغییر را دوست ندارد… ارتباط اهمال کاری و اعتیاد!
آیا دوپامین است که منجر به اعتیاد میشود؟
قرص کاپتاگون چیست و چرا قدغن است؟
ترس از شکست
ترس از شکست نیز یکی از عوامل اصلی اهمالکاری و “پشت گوش انداختن” است. افرادی که از ترس شکست در انجام وظایف خود رنج میبرند و احساس میکنند که قادر به به پایان رساندن کارهایشان به خوبی نیستند، به اهمال کاری متمایل هستند. این افراد برای جلوگیری از تجربه شکست یا به اصطلاح به تاخیر انداختن این تجربه، وظایف خود را به تعویق میاندازند یا زودتر از زمان پیشبینی شده کارهایشان را انجام میدهند.
پیامدهای اهمال
باید توجه داشت چنانچه تعلل به صورت دائمی رخ دهد ابعاد مختلفی از زندگی فرد را تحت تاثیرات منفی خود قرار خواهد داد. فرد ممکن است در زمینه سلامت روان، جایگاه اجتماعی، امور مربوط به شغل و متعاقبا وضعیت مالی دچار افت شود. از جمله عواقب منفی دیگر اهمالکاری میتوان به سطح بالای استرس و بیماریهای ناشی از آن، تاثیر منفی بر روابط اجتماعی(رابطه با دوستان، خانواده و همکاران) و حجم بالای کارهای انجام نشده اشاره کرد. ایجاد این پیامدها به دنبال اهمال، منطقی است. وقتی که هر روز برای انجام کاری به خودتان قول میدهید و در پایان روز میبینید به این قول عمل نکردهاید، دلیل آن را نمیدانید، نمیتوانید مانع آن شوید، شخص دیگری را نمیتوانید در این رابطه سرزنش کنید و دلیل مبهم بودن این شرایط را هم درک نمیکنید. در نتیجه دچار حس نفرت از خود خواهید شد. در اثر این تجربیات، میزان رضایت فرد از زندگی کمتر شده و کیفیت زندگی او کاهش می یابد.
رهایی از تعلل و درمان اهمالکاری
اولین قدم جهت ایجاد راه حل برای مشکل اهمال، شناسایی و ریشهیابی آن است. یکی از موارد مهم در این رابطه تفکیک اهمال و تنبلی است. اهمالکاری و تنبلی علاوه بر تشابه، تفاوتهای مهمی نیز دارند. به طور کلی اهمالکاری نوعی ضعف در برنامهریزی است در صورتی که فرد با ویژگی تنبلی برنامهای برای خود نمیچیند. در واقع فرد تنبل، راحتی و کاری نکردن را ترجیح میدهد و تا آنجا که امکان داشته باشد از انجام کارهایی که نیاز به تلاش و انرژی دارد اجتناب میکند. فرد اهمالکار برنامه مشخصی تعیین و خود را آماده انجام میکند ولی با این حال از عملی کردن برنامههایش در زمان مورد نظرناتوان میماند. بنابر این نمیتوان گفت که هر فرد تنبلی اهمالکار است یا هر فرد اهمالکاری لزوماً تنبل است. در ادامه به شیوههایی که به طور کلی می توان از آنها به عنوان راه حل مشکل پشت گوش انداختن استفاده کرد، اشاره خواهد شد.
اگر به بررسی ریشههای اهمالکاری پردازیم، متوجه خواهیم شد که ارتباط فراوانی بین آن و بیماریهای اعتیاد و الکلیسم وجود دارد. به عبارت دیگر، بسیاری از دلایلی که باعث اهمالکاری فرد میشوند، از جمله عواملی هستند که اعتیاد و الکلیسم را در فرد تقویت میکنند.
تنظیم یک برنامهریزی که سختگیرانه و غیرمنعطف نباشد، میتواند از اهمالکاری جلوگیری کند. وظایف و پروژههای ناخوشایند که هیچ انگیزهای برای انجام دادنشان ندارید را در اولویت انجام قرار دهید. تواین، نویسنده وطنزپرداز آمریکایی، این کار را به “خوردن قورباغه” تشبیه کرده است. وی چنین میگوید: “اگر وظیفهات این است قورباغهای بخوری، بهترین کار این است که آن را اول صبح انجام دهی.”
برای درمان اهمال کاری، کارها را به بخشهای کوچک تقسیم کنید و فقط راجع به انجام همان بخش کوچک تمرکز کنید. مثلا فقط برای انجام ده دقیقه اول کار برنامه ریزی کنید. برای خود پاداش در نظر بگیرید. معمولا متوجه میشویم روزهایی که برنامه شلوغتری داریم بهتر به آنها رسیدگی میکنیم بنابر این کارهای متنوعی برای طول روز در نظر بگیرید. اولویتبندی امور و قراردادن کارهای پر اهمیت در ابتدای لیست نیز یکی از راههای جلوگیری از اهمال است.
برای هر روز تعداد کارهای کمتری در نظر بگیرید. برای انجام هر کار مدت زمان مشخصی تعیین کنید و یا از دیگران بخواهید برای شما موعد مقرر مشخص کنند. کارهای خود را در زمانی که اوج انرژی شما در طول در روز است انجام دهید. خود را مکلف کنید که به شخصی گزارش دهید.کارهای کوچک انجام دهید. کارهای کسل کننده و غیرضروری را از برنامه خارج کنید. از رسانه های اجتماعی، تلفن و یا هر وسیلهای که تمرکز شما را از بین میبرد دوری کنید. خودگویی منفی را ترک کنید. ذهن انسان همانند جسم او نیاز به خوراک مناسب دارد و افکار و گفتههای منفی تاثیر نامطلوبی بر توانایی انجام کارها دارند.
همچنین رهایی از وابستگی به نتیجه میتواند مانع «پشت گوش انداختن» شود. بر لحظه حال تمرکز کنید و همه چیزهای خوبی را که در حال! حاضر دارید تائید و تحسین کنید. شما نمیدانید آینده چه خواهد بود، بنابراین تنها کاری که میتوانید انجام دهید این است که قدر آنچه اکنون دارید را بدانید و بفهمید که امروز چه کاری میتوانید انجام دهید تا آیندهای را که میخواهید بسازید.
مجله اعتیاد/آزاده شاهپسند