ورزش ابزار مهمی در فرایند بهبودی است
اهمیت فعالماندن بعد از ترک اعتیاد
در این گزارش، به بررسی اهمیت ورزش در ترک اعتیاد پرداخته خواهد شد.
متخصصان بر این باورند که برای بسیاری از مبتلایان به بیماری اعتیاد در فرایند بهبودی، فعال ماندن ضروری است. ورزش میتواند ابزار مهمی در جعبهابزار بهبودی بیمار باشد.
وقتی الیسون کرک Alyson Kirk یک بار بعد از مصرف الکل، شبی را که پشت سر گذاشته بود بهکل به خاطر نمیآورد، میدانست که باید تغییری در زندگیاش ایجاد کند. خودش را که در آینه میدید دیگر نمیشناخت.
الیسون سی و هشت ساله که سال 2007 سفر بهبودیاش را آغاز کرد، میگوید: «تا زمانی که شما آماده تغییر نباشید، وضعیتتان به ثبات نخواهد رسید. باید به آن نقطه در زندگیات برسی که بخواهی آدم دیگری باشی.»
کرک در خانهای بزرگ شد که در فشارهای زندگی، تاثیر مخربی روی همه گذاشته بود. در بزرگسالی او با تقلید و تکرار همان رفتارها، بعدها به سیگار، ماریجوانا، اسید، کوکائین و الکل اعتیاد پیدا کرد، که سالها روابط و زندگی شخصیاش را تحت الشعاع قرار دارد. و او آیندهای برای خودش نمیدید.
او بعد از رسیدن به آخر خط، فعالیت تازهای را کشف کرد که کمکش میکرد انرژیاش را به شکل مفیدتری مدیریت کند؛ کوهنوردی.
طبق آمار رسمی، در حال حاضر 165 میلیون نفر، یا بیش از شصت درصد افراد بالای دوازده سال در ایالات متحده، به گونهای از اختلال سوءمصرف مواد مخدر رنج میبرند.
اهمیت ورزش در بهبودی
بسیاری از افرادی که همچون کرک با بیماری اعتیاد دست و پنجه نرم میکنند، برای بهبودی به ورزش، البته در کنار مشاوره ترک اعتیاد، روی آوردند تا بهشان کمک کند پایدار بمانند و ذهنشان را جایی به جز مصرف مواد متمرکز کنند. درمانگرها، مشاوران اعتیاد و مربیان خصوصی ورزش همگی داوطلبانه حاضرند به این افراد کمک کنند؛ بهخصوص با توجه به افزایش آمار مرگ و میر بر اثر مصرف بیش از اندازه مواد مخدر به دنبال همهگیری ویروس کووید.
سارا لوین چهل و دو ساله که درمانگر متخصص ضربات روحی، اعتیاد و اختلالات تغذیه است، میگوید: «این روزها تراپیست پیدا کردن واقعاً دشوار شده است. من روزی پنج مراجعهکننده را رد میکنم چون تمام وقتم پر است.»
طبق آمار مرکز ملی سوءمصرف مواد، در حال حاضر 165 میلیون نفر، یا بیش از شصت درصد افراد بالای دوازده سال در ایالات متحده، به گونهای از اختلال سوءمصرف مواد رنج میبرند. بر اساس آمار ODMAP، که یک برنامه ملی مدیریت مصرف بیش از اندازه مواد است، از آغاز همهگیری ویروس کووید در مارس 2020، مرگ ناشی از اُوِردوز (یا همان مصرف بیش از اندازه مواد) در سرتاسر ایالات متحده هجده درصد افزایش داشته است.
لوین میگوید ورزش نباید جای مشاوره رسمی اعتیاد را بگیرد؛ تنها میتواند ابزار مفید دیگری در فرایند بهبودی یک بیمار باشد.
در مجله اعتیاد بیشتر بخوانید
آشنایی با مراحل ترک در مرکز ترک اعتیاد
لوین میگوید: «ورزش نورونهایی را تولید میکند که به ما احساس خوب میدهد. مواد مخدر دقیقاً به این خاطر که نورونهای حالخوبکن بسیار زیادی در مغز ما تولید میکند، تا این اندازه اعتیادآور است.»
او اضافه میکند: «وقتی معتادان در حال بهبودی شروع به ورزش مداوم میکنند، به تدریج حالشان بهتر میشود. وقتی اینها بعد از مدتها احساس مزخرف در زندگی حالشان به یکباره خوب میشود، روی هر آنچه باعث این حال خوب است پافشاری میکنند و پیاش را میگیرند.»
فریمن که پیش از آنکه مربی خصوصی شود، دوازده سال را در زندان گذرانده بود، میگوید: «وقتی برادرم از دنیا رفت، من در مراسم خاکسپاریاش دیدم که دیگران دربارهاش چطوری حرف میزدند و این تمام طرز فکر من را دگرگون کرد. من میخواستم مثل او در خاطرها باشم و نامی نیک از خودم بر جای بگذارم.»
فریمن اوایل بیست سالگی به کوکایین و شیشه معتاد شد و در خیابانهای آتلانتا و دنور زندگی میکرد. او در میان همتایان مصرفکننده مواد، اعتبار و حس تعلق داشت. اما اعتیادش در نهایت او را به دوازده سال زندان انداخت. وقتی در زندان بود دوباره علاقهاش به ورزش را کشف کرد.
او میگوید: «زندگیام را نجات داد و کمکم کرد بتوانم برنامه روزانهام را سامان بدهم. لذتی که ورزش به من میدهد، اندوه ناشی از مواجهه با نقاط تاریک وجودم را تعدیل میکند.»
او حالا در سازمانی غیرانتفاعی به نام ParadigmONE که خدماتی همچون مربیگری بهبودی، برگزاری گردهماییهایی با حضور افراد هوشیار و کلاسهای بوکس و ورزش ارائه میکند، به عنوان مربی خصوصی به دیگران کمک میکند که همین کار را بکنند. و مراقب است در ابتدای مسیر به مراجعهکنندگانش زیاد سخت نگیرد.
ورزش به تنهایی نمیتواند شما را هوشیار نگه دارد
فریمن گفت: «غریزه طبیعی همه ما به حرکت درآوردن و انگیزه دادن به آدمهاست، اما باید واقعاً مراقب باشیم که مطمئن شویم با بیماران در حال بهبودی چنین نکنیم، چون ما باید به آنها فرصت رشد کردن و شکوفا شدن بدهیم. در همان نقطهای که هستند بپذیریمشان.»
او هم بر این نکته تأکید میکند که ورزش مهم است، اما تنها راه رسیدن به بهبودی کامل نیست.
فریمن میگوید: «تعادل و داشتن یک برنامه بهبودی باکیفیت، کلید معمای بهبودی است، اما ورزش به تنهایی نمیتواند شما را هوشیار نگه دارد. به طور موقت جایش را میگیرد، اما اگر به خود اعتیاد رسیدگی نکنید، رفتارهای معتادگونهتان برمیگردد. در نهایت، اگر خودتان را دوست نداشته باشید دوباره به همان نقاط تاریکی که در وهله نخست در شما وجود داشت برمیگردید.»
لوین هم با این نقطهنظر موافق است و میگوید: «اعتیاد معمولاً نتیجه دینامیک پیچیده کودکی یا ضربه روحیای است که به بیمار وارد شده است. دلیل اصلی اعتیاد در وهله نخست برطرف نشدن یک نیاز است. همه کسانی که اعتیاد دارند، به دلیلی مشروب مینوشند یا مواد مصرف میکنند. آنها فقط تلاش میکنند به این شکل رنج نکشند. نمیخواهند عوضی باشند یا به خانوادهشان آسیب برسانند. دارند نهایت تلاششان را میکنند با آنچه دارند زندگی کنند.»
برای دورا بنربیچ، آرایشگری شصت ساله، مشروب به او حس اعتماد به نفسی را میداد که او در بخشهای دیگر زندگیاش پیدا نکرده بود. وقتی دورا اواسط دهه هشتاد میلادی از مینهسوتا به کلرادو رفت، با مشروب بود که توانست دوست پیدا کند. اما خیلی زود دید که دارد در خانه تنها مشروب مینوشد.
او میگوید: «در واقع یک جور مکانیسم مقابلهای بود. به این شکل میتوانستم تشویق شوم و به گونهای برایم مثل یک برگ برنده بود.»
اما این اعتماد به نفس تازهیافته اثرات جانبی هم داشت.
بنربیچ میگوید: «احساس میکردم همینطور دارم افسردهتر و مضطربتر میشوم. جسمم داشت از هم میپاشید. حتی مادرم فکر میکرد که باردارم، اما من میدانستم که اعتیادم دلیل از کار افتادم جسمم بود.»
بنربیچ برای آنکه هوشیار شود، تصمیم گرفت مسیرش را با ورزش و کوهنوردی شروع کند که البته تغییر چندان سادهای نبود.
او میگوید: «فکر میکردم دارم میمیرم. نمیتوانستم نفس بکشم، وحشتناک بود. دیگر هرگز نمیخواهم آن احساس را داشته باشم. هم میدویدم و دوخرچهثابت میزدم اما همچنان سیگار میکشیدم و مشروب میخوردم، اما بدنم به جایی رسید که دیگر داشت بهام میگفت بسه.»
حالا دورا هنوز کوهنوردی میکند، میدود، وزنه سنگین میزند، یوگا میکند، مراقبه میکند و در کلاسهای دوچرخهثابت شرکت میکند که سالم و هوشیار بماند.
بنربیچ میگوید: «چیزی که من درباره ورزش دوست دارم، آن احساسی است که بعد از تمام شدنش به آدم دست میدهد. همیشه بعد از ورزش احساس قدرت بیشتری میکنم و بیشتر غذا میخورم.»
ساختن عادت و همزیستی
جسیکا کید، رئیس هیئت مدیره ParadigmONE که مربی خصوصی ورزش و مربی زندگی هم هست، از اهمیت ورزش برای بیمارانش میگوید. این برنامه خود فعالیتهایی همچون کوهنوردی و پیادهروی را برای مراجعهکنندگانش در نظر میگیرد تا بتوانند در فرایند بهبودیشان تا آنجا که امکانش هست، تحرک داشته باشند.
او میگوید برنامههای ورزشیای که برای افراد در بهبودی در نظر گرفته میشود، به آنها کمک میکند برنامه درمانی متنوعی داشته باشند. خود کید هرگز اعتیاد نداشته، اما در کودکی شاهد دست و پنجه نرم کردنهای پدر الکلی و معتادش بوده است.
کید میگوید: «بزرگ شدن در چنان محیطی باعث شد من به ورزش پناه بیاورم. در واقع ورزش کمکم میکرد حواسم به زندگیام باشد و عاقل باشم.»
به گفته کید، تمرکز برنامهای مثل ParadigmONE روی ورزشدرمانی برای افراد در حال بهبودی است، صرفنظر از اعتیادی که دارند.
کید میگوید: «در گذشته فقط حضور در جلسات با بهبودی قدم به قدم گزینهای برای بیماران مبتلا به اعتیاد بود، اما این روش برای همه جواب نمیدهد. من در مقام یک مربی میبینم برای افرادی که اعتیاد دارند، ورزش مثل تراپی است. بهشان منبع دیگری از دوپامین میدهد، یکجور حس دستاورد و ساختن اعتماد به نفس.»
فریمن اضافه میکند قدمهایی که فرد برمیدارد تا جسمش را ورزیده کند، فرایند بهبودی را تکمیل میکند.
او میگوید: «هر ابزاری که برای تداوم ورزش لازم است، مثل تعهد، سرسپردگی، تلاش زیاد و گذر از موانع، همه اینها ابزارهای ضروری برای موفقیت در بهبودی است. اگر شما بتوانید در یک کار به موفقیت برسید، در کارهای دیگر هم میتوانید. من تا به حال مراجعهکنندهای نداشتم که بگوید ورزش حالش را بدتر میکند.»
لوین معتقد است مدیریت اولین سال بهبودی معمولاً از سالهای بعدیاش سختتر است. ورزش در واقع راه فرار، یک روزنه برای بیماران در حال بهبودی است.
لوین میگوید: «مردم در این دوران به دنبال هر چیزی که بهشان حس و حال خوب بدهد هستند. اگر شما به اسکن مغزی معتادی که ترک کرده است، نگاه کنید هیچ اتفاقی نمیافتد. حالش افتضاح است.»
اما لوین معتقد است با اینکه ورزش در فرایند بهبودی بسیار مهم است، باید در ابتدا آرامآرام پیش رفت.
لوین میگوید: «افرادی که در حال بهبودی از اعتیاد هستند، باید در ابتدا به خودشان ارفاق کنند. اگر در حال سمزدایی هستند باید فقط استراحت کنند.»
مقالات مرتبط در مجله اعتیاد
یافتن تعادل کلید حل معمای بهبودی است
گاهی برنامه ورزشی یک نفر میتواند بیش از اندازه افراطی باشد و خودش میتواند به شکلی از اعتیاد تبدیل شود، این دقیقاً اتفاقی است که برای کرک افتاد. تمرکز زیاد او روی ورزش باعت شد به پرخوری عصبی و انورکسیا مبتلا شود.
کرک میگوید: «من بیست و هشت ساله بودم که دکترها بهام گفتند به خاطر کاهش تراکم استخوان که به خاطر اختلال تغذیهام داشتم، استخوانهایم انگار مال یک بدن هفتاد ساله است.»
او در فوریه 2011 بعد از یک کوهنوردی سنگین با یک زنگ خطر مواجه شد. دومین بار بود که قله را فتح میکرد اما اولین باری بود که داشت با استخوانهایی ضعیف چنین میکرد.
در ارتفاع بیش از 3500 متری، پایش روی برف سرخ خورد و زمین خورد و استخوان رانش شکست. ساعتها منتظر هلیکوپتر نجات ماند که نیامد، وقتی خون داشت تا سر حد مرگ از بدنش خارج میشد، سرمازدگی و هیپوترمی را تجربه کرد. یازده تا سیزده ساعت همینطور روی کوه ماند تا همسر حالا سابق و سگش به همراه یک گروه جستوجوی سینفره او را پیدا کردند و در کوران برف او را از کوه پایین آوردند و از مرگ نجات دادند.
از آن زمان به بعد کرک میدانست که به اعتیاد دیگری مبتلا شده است و باید راهی پیدا کند که در سبک زندگیاش تعادل به وجود آورد.
او هنوز به خاطر ضربات روحیای که در گذشته تجربه کرده است با اختلال تغذیه مبارزه میکند تا در واقع بتواند جلو مصرف مواد و مشروب را بگیرد.
کرک میگوید: «در حال حاضر من تحت رواندرمانی حرفهای هستم و یک متخصص تغذیه هم دارم تا با این نقطه تاریک وجودم مبارزه کنم. همه چیز خیلی خوب پیش میرود.»
کرک بعد از سه تا چهار ماه بهبودی، دوباره شروع کرد به ورزش کردن، البته ورزش سبک تا دوباره قدرتش را به دست بیاورد. او حالا میتواند بیست تا صد مایل بدود و تمام قلههای کوههای کلرادو را فتح کند. عشق تازهیافته او تازه منجر به ازدواج دوبارهاش هم شد. سال 2011، او در یک کوهنوردی با دوستانی مشترک، همسر امروزش، جان، را ملاقات کرد. آنها با ماجراهای بهبودیشان با هم همذاتپنداری کردند و بعد در کوههای سن خوان بر فراز قلهای در ارتفاع نزدیک به چهار هزار متری با هم ازدواج کردند.
جان کرک میگوید: «دلیل علاقه من به الیسون این است که کینهتوزانه به دنبال اهدافش میرود. و تماشایش واقعاً فوقالعاده است.»
مسیر بهبودی برای الیسون طولانی بوده است اما او اصلاً پیشمان نیست. او بالاخره در پوست خودش احساس راحتی میکند و حالا دیگر خودش را در آینه میشناسد.
حالا کرک به خودش افتخار میکند که توانسته است بهبودیاش را به شیوه خودش پیش ببرد و تحت تأثیر نظرات دیگران قرار نگیرد.
او میگوید: «ما فقط یک بار فرصت زندگی کردن داریم، چرا این یگانه فرصت بودن را برای دیگران زندگی کنیم؟»
ترجمه مجله اعتیاد: آزاده اتحاد
https://coloradonewsline.com/2022/04/02/addiction-recovery-staying-active/